کاهش آسیبهای مالی و اجتماعی در دوران رکود هم برای بنگاهها و هم افراد آسیبپذیر و اهتمام به تعاون عمومی و توازن اجتماعی.
کاهش فساد مالی و اقتصادی از طریق بخش خصوصی رقابتی و نظارت بر حوزۀ عمومی؛
افزایش رقابت اقتصادی از طریق فرهنگ و انگیزه شکلگیری گروهها و شرکتهای اقتصادی و زمینه انتقال تجارب؛
افزایش بهرهوری نیروی کار از طریق آرامش حاصله و انگیزش مناسب در خانواده و گروههای کاری و اتحادیهها؛
بالا رفتن هماهنگی دولت- شهروندان و اثربخش بودن سیاستهای اقتصادی دولت به دلیل اعتماد عمومی
۲-۷- روند توسعه مفهوم سرمایه اجتماعی
توجه به انسان و احساسات و تمایلات فردی وی از دهه ۱۹۳۰ میلادی در مطالعات سازمان آغاز شد. اولین آنها کارهای ماریپارکر فالت و مطالعات هاثورن بودند، در اواخر رویکرد سازمان یادگیرنده در دهه ۹۰ با تاکید بر پرورش انسانها شکل گرفت.
در همین راستا، در سالهای اخیر مفهوم سرمایه اجتماعی مدنظر مدیران کسب و کار و اندیشمندان مدیریت قرار گرفته است (فقیهی و فیضی، ۱۳۸۵). خاستگاه این مفهوم، علم جامعهشناسی است و اولین بار در کارهای هانیفان در ۱۹۱۶ میلادی به معنی مراوده اجتماعی، حسن نیت، کمک و همدردی در زندگی روزمره بکار رفت. این مفهوم هم اکنون در سیاستگذاری، اقتصاد، برنامهریزی شهری، روانشناسی اجتماعی و سایر رشتهها نیز گسترش یافته است (Porte , 1998).
تا قبل از رواج مفهوم سرمایه اجتماعی، در مدیریت مفهوم سرمایه انسانی مطرح بود. سرمایه انسانی مجموع صفات مثبتی است که یک فرد داراست مثل آموزش، تجربه و ویژگیهای شخصیتی، تحت پارادایم سرمایه انسانی، سازمان باید خود را به ترکیب بهینهای از سرمایه انسانی مجهز نماید. برای ایجاد این ترکیب مفهوم مدیریت منابع انسانی توسعه یافت که این وظیفه را در قالب فرآیندهای جذب، نگهداری و پرورش نیروی انسانی بر عهده داشت.
در این دیدگاه، سرمایه انسانی به دو دسته تقسیم میگردد: سرمایه انسانی ویژه شرکت و سرمایه انسانی عام(firm specific and general human capital ). سرمایه انسانی ویژه شرکت، دانش، مهارت و تواناییهایی است که فرد در اختیار دارد و به طور خاص درون سازمانی که در آن کار میکند، کارا و موثر است مثلاً دانش، مهارتهای مربوط به عملیات تولیدی شرکت، متناسب بودن سبک ارتباطی مدیران با فرهنگ شرکت. سرمایه انسانی عمومی، دانش، مهارت و تواناییهایی است که برای سر و کار داشتن با محیط بزرگتر سازمانی لازم است مثلاً شناخت رقبا، مشتریان و تامین کنندگان و نحوه اداره آنها. ترکیب مناسب این دو نوع سرمایه انسانی برای سازمان مزیت ایجاد میکند و سازمان با داشتن این مزیت به حرکات رقابتی در بازار دست میزند (Offstien e,t., 2005) . دیدگاه سرمایه انسانی به شرکت، در دنیای که شرکتها و کارکنان در میان شبکههای اجتماعی و ارتباطات با کنشگران دیگر سازمانها فرو رفتهاند، ناکافی است. برای تکمیل دیدگاه سرمایه انسانی که روی توانایی فرد تاکید داشت، مفهوم سرمایه اجتماعی مطرح شد که بر پیوندهای اجتماعی متمرکز است. در واژه سرمایه اجتماعی، سرمایه به ثروت روی هم انباشته است که ثروت بیشتری تولید میکند، اشاره دارد و اجتماعی بیان میکند که این ثروت حالت شبکهای و شراکتی دارد. منابع موجود در شبکه داراییهای شخصی محسوب نمیشوند و هیچ کس به تنهایی مالک آن نیست. امروزه سرمایه اجتماعی به عنوان پدیدهای مدیریتی نقشی بسیار مهمتر از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمانها دارد. در این پارادایم، حتی اگر سرمایههای فیزیکی و انسانی استراتژیک سازمان بسیار ارزشمند و غنی باشد، همچنان این سرمایهها نیازمند سرمایه اجتماعی هستند تا به همدیگر اعتماد داشته باشند و بتوانند به طور موثری با هم همکاری داشته باشند. نمودار زیر سیر تکاملی سرمایههای مورد توجه سازمانها را نشان میدهد (م دکتر علی دهقانپورفراشاه- ۱۳۸۷).
نمودار شماره ۱: سیر تکاملی سرمایه
سرمایه مورد تاکید سازمانها |
سرمایه فیزیکی |
سرمایه انسانی |
سرمایه اجتماعی |
مظاهر سرمایه |
زمین، ماشینآلات |
تجربه و دانش کارکنان، خلاقیت فردی |
ارتباطات بینفردی و بینسازمانی، اعتماد |
تکامل در طی زمان
۲-۸- ابعاد سرمایه اجتماعی
پژوهشهای مربوط به سرمایه اجتماعی به طور کلی شامل دو بخش خرد و کلان تقسیم میشوند: سطح کلان به زمینهی نهادی که سازمانها در آن فعالند مربوط است و به شاخصهایی نظیر نقش و جایگاه قانون در جامعه، میزان مشارکت در فرایند سیاسی، چارچوب قانونی و نظام حقوقی، ناهنجاریهای اجتماعی و مسایلی از این دست میپردازد. پژوهشهای سطح خرد، نهاد خانواده و شبکههای سازمانی و گروهی را مدنظر قرار میدهد (World Bank, 1998).
سرمایه اجتماعی خرد به ارتباط میان فعالان اجتماعی، استحکام این ارتباطات و منابعی که در میان این ارتباطات جریان دارد، اشاره میکند. سرمایه اجتماعی مجموعه منافع بالقوه و بالفعلی است که منتج از شبکه روابط فردی یا سازمانی است. (Nahapit & Goshal, 1998). اخیراً، leenders و Gabbay پیشنهاد دادند که سرمایه اجتماعی را اینگونه تعریف کنیم: مجموعهای مولد از منابع، ملموس یا مجازی، که به یک کنشگر(actor)از طریق ارتباطات اجتماعی تعلق میگیرد و رسیدن به اهداف را تسهیل میسازد. در حقیقت آنها، سرمایه اجتماعی را در قالب خروجی ارزشمند شبکه اجتماعی برای سازمان بیان کردند و تنها حضور یک ساختار ارتباطی شبکه مانند را لزوماً سرمایه ندانستند. تنها اگر خروجی شبکهای در رسیدن به هدف مفید باشد، شبکه سرمایه اجتماعی تولید کرده (Leenders e.t., 2001).
محققان برای سرمایه اجتماعی سازمانی در سطح خرد ابعادی بر شمردهاند. با جمعبندی این نظرات سه بعد بدست میآید: (۱۹۹۸؛Nahapit & Gosahl؛ Bolino e.t., 2002؛ بیکر، ۶۸: ۲۰۰۰)
بعد ساختاری: ساختار روابط و شکل و ترکیب و الگوی شبکه شامل شاخصهایی نظری تراکم (محدودهای که اعضای شبکه به طور رسمی درباره موضوعها، فعالیتها یا علائق خاص متمرکز می شوند)، سلسله مراتب (میزان تفویض اختیار)، ترکیب (اشتراکات افراد).
بعد رابطهای: امتیازات ناشی از روابط و درک متقابل میان افراد شامل شاخصهای اعتماد (حالت روانی و احساسی عدم تبعیض و اعتبار و صداقت طرف مقابل)، احساس هویت گروهی (تعلق به گروه و تلاش در جهت ارزشهای گروه در کنار ارزشهای فردی) و تعهد (تعهد فرد نسبت به دیگران و تمایل به کمک بدون چشمداشت منفعت) و صمیمت (ارتباطات متقابل تسهیل شده).
بعد شناختی/ هنجاری: زبان مشترک و عقاید مشترک که شبیه فرهنگ سازمانی است و از طریق اشتراک تجربیات مشترک به دست میآید شامل شاخصهای باورها و رفتارهای مشترک.
بعد زیر ساختاری: عوامل و شرایط سازمانی که از عواملی محیطی که بر سه بعد قبلی سازمان، محاط است، نشات میگیرد. شامل شاخصهای توسعه سیاسی افراد سازمان، عوامل فناوری اطلاعاتی و ارتباطاتی، عوامل قانونی.
نمودار شماره دو، سطوح و ابعاد مختلف و شاخصهای مرتبط سرمایه اجتماعی سازمانی را نشان میدهد. (م دکتر علی دهقانپور فراشاه ۱۳۸۷).
ابعاد سرمایه اجتماعی
ادبیاتی که در این زمینه وجود دارد، سرشار از دیدگاه هایی متفاوت است. با وجود تفاوتهایی که در این زمینه وجود دارد، بخشهای قابل توجهی نیز با هم همپوشانی دارند. هدف ما در این بخش بررسی بخشی از متون این حوزه است که در مورد ماهیت سرمایه اجتماعی بین اندیشمندان آن همپوشانی وجود دارد. به ویژه ابعادی از سرمایه اجتماعی تشریح میشوند.
اعتماد: اعتماد یعنی فرد تا چه میزان میتواند اطمینان داشته باشد که فرد یا گروهی دیگر عمل خاصی را انجام خواهد داد (اوستروم و آهن، ۲۰۳). فوکویاما نیز اعتماد را این گونه تعریف میکند: «افراد عضو یک اجتماعی انتظار دارند رفتارهای دیگر اعضا قاعدهمند، صادقانه، همکارانه، و مبتنی بر هنجارهای مشترک متداول باشند» (فوکویاما، ۱۹۹۵). اعتماد حالتی روانشناختی در افراد است (لسر، ۲۰۰۰). اعتماد همکاری را تسهیل میکند. هر چه میزان اعتماد در یک اجتماع بیشتر باشد، احتمال همکاری بیشتر خواهد بود و همکاری نیز خود اعتماد را پرورش خواهد داد (لسر، ۲۰۰۰).
هنجارها: هنجارهای اجتماعی مجموعهای از رفتارهای پذیرفته شده را برای اعضای شبکه اجتماعی نهادینه میسازند. به بیان دیگر، هنجارهای اجتماعی مجموعهای از باورهای مشترک را در برمیگیرند که به اعضا اجازه میدهند ایدههای خود را بیان کنند و احساس تجربههای یکسانی داشته باشد (ناهاپیت و قوشال، ۱۹۹۸). هنجارهای اجتماعی در سازمان کنترل اجتماعی ایجاد میکنند. این هنجارها ماهیتی نامتقارن دارند؛ زیرا هنجارهایی که برخی رفتارها را تسهیل میکنند، رفتارهای دیگر را محدود میکنند (مانینک، ۲۰۰۹). افراد هنجارها را درونی میکنند و بنابراین در پیشبینی رفتار لازم است به درونیسازی هنجارها توجه کرد (کولمن، ۱۹۹۰).
شبکهها (کانالهای اطلاعاتی): سرمایه اجتماعی به روابط میان افراد و گروهها (یعنی شبکههای اجتماعی) اشاره دارد (پوتنام، ۱۹۹۳). منظور از شبکهها آن دسته از سیستمهای اجتماعی است با کمک آنها تسهیم دانش امکانپذیر میشود (راستوگی، ۲۰۰۰). شبکهها هم تولید کننده دانش اجتماعی و هم نتیجۀ آن به شمار میروند. در اینجا منظور از شبکهها آن دسته از سیستمهای اجتماعی است که به طور واقعی دانش اجتماعی تولید میکنند. این شبکهها به خودی خود دانش نیستند، بلکه الگوهای متمایزی از فعالیت اجتماعیاند که از راه آنها تسهیم دانش امکان پذیر میشود (مکالروی و همکاران، ۲۰۰۶). بدین ترتیب الگوهای ویژهای از شبکههای اجتماعی نوآوری (خواه به صورت خودجوش به وجود آمده باشند یا سازماندهی شده) این مکان را فراهم میکنند که سیستمهای اجتماعی بتوانند مسائل را حل کنند، یاد بگیرند و انطباق یابند (مکالروی، ۲۰۰۳). سازمانهایی که تلاش میکنند چنین شبکههایی را مدیریت کنند، میتوانند انتظار بهرهبرداری از آن را داشته باشند.
تعهدات و انتظارات: این جنبه از سرمایه اجتماعی را میتوان به عنوان تعاملاتی سازنده دانست که بین اعضای شبکه اجتماعی ایجاد میشوند و میتوانند اعتماد و ارتباط متقابل (جبران) را تقویت کند (پوتنام، ۱۹۹۳). وجود تعهدات و انتظارات در شبکههای اجتماعی موجب ایجاد اعتماد جمعی میشود (ناهاپیت و قوشال، ۱۹۹۸). و در این صورت اعضای گروه میتوانند برای حل مسایل روزمره، همکاری و هماهنگی، بیشتر به هم تکیه کنند. با وجود اعتماد جمعی، اعضای گروه میتوانند در انجام دادن انتظاراتی که از آنها میرود و تعهداتی که بر عهده دارند، بیشتر به یکدیگر تکیه کنند. در این صورت، اعضای گروه تمایل بیشتری خواهند داشت برای گروهی کار کنند که میدانند این گروه در هنگام نیاز، تلاش آنها را جبران خواهد کرد (همافمن و همکاران، ۲۰۰۵).
احساس هویت: هویت به این معنا است که افراد خودشان با فرد یا گروهی دیگر از افراد یکی بدانند (ناهاپیت و گوشال، ۱۹۹۸) فرد ارزشها و استانداردهای دیگر افراد یا گروهها را به عنوان چارچوب مقایسهای مرجع میداند. این هویت گروهی فرصتهای ادراک شده برای تبادل اطلاعات را افزایش میدهد و میزان همکاریها را زیاد میکند. در مقابل، نبود احساس هویت موانع مهمی در تسهیم اطلاعات، یادگیری و خلق دانش ایجاد میکند (لویکی و بانکر، ۱۹۹۶).
۲-۸-۱-بعد ساختاری سرمایه اجتماعی: شبکه
بعد ساختاری سرمایه اجتماعی شامل الگوی پیوندهای میان اعضای گروه و ترکیب سازماندهی شبکه و همینطور به “سازمان قابل دسترس"(appropriable organization) مربوط است. در اینجا شبکه به مفهوم اعضای یک گروه یا سازمان است. برخی از پژوهشهای سرمایه اجتماعی به بررسی ساختاری آن مربوط میشود که میتوان محور این مطالعات را در سه زمینه ذیل خلاصه کرد:
۲-۸-۲- پیوندهای شبکهای(net work ties)
فرض اساس سرمایه اجتماعی بر فراهم آوردن امکان ارزیابی اطلاعات از طریق ایجاد پیوندهای شبکه است. سرمایه اجتماعی یک منبع با ارزش را برای کسب اطلاعات فراهم میکند یعنی “کسی که شما میشناسید” بر “آنچه که شما میشناسید” اثر میگذارد؛ به عبارتی با شناخت افراد بیشتر، دانش شما نیز افزایش مییابد.
به اعتقاد “کلمن” لازمه انجام هر عمل و اقدامی داشتن اطلاعات است ولی جمع آوری این اطلاعات زمان بر و توام با صرف هزینه بالای است؛ اما این مسئله را روابط اجتماعی حل میکند (Coleman, 1988: 98). در داخل شبکه روابطی میان بازیگران به وجود میآید که موجب تبادل اطلاعات لازم برای فعالیتها میشود. هر چند این روابط برای مقاصد دیگری ایجاد میشود ولی میتوان از مزیت پخش اطلاعات این روابط در جهت منافع شخصی و سازمانی سود برد (Nahapiet & Ghoshal, 1998: 120).
۲-۸-۳- ساختار کلی شبکه (net work configuration)
پیوندها کانالهایی برای تبادل اطلاعات فراهم میکند، اما ساختار کلان این پیوندهای شبکهای نقش مهمی را در سرمایه اجتماعی ایفاء میکنند که میتواند بر ایجاد و توسعه سرمایههای غیر مادی کمک کند (Ibarra, 1992: 210) برت، با اشاره به اثربخشی انواع ساختار شبکه، از نوعی شبکه غیر متراکم که دارای ارتباط اضافی اندک به عنوان یک مزیت است نام میبرد به عبارتی از نظر وی شبکههای متراکم چون دارای تنوع اطلاعاتی اندک بوده و هزینه بالایی را میطلبد در مقایسه با شبکههای غیر متراکم دارای ساختار نامناسبتری است (Burt, 1992: 230).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت