نگارش پایان نامه با موضوع بررسی رابطه عزت نفس با پرخاشگری در دانش آموزان ... |
![]() |
۱- بسته به ماهیت باورهایی که اساس خشم را تشکیل می دهند خشم می تواند مناسب یا نامناسب باشد .
۲- داشتن راهبردهای مثبت برای کنترل هر دو نوع خشم بسیار مهم است .
وقتی خشم مناسب است می تواند به ما کمک کند . به یاد داشته باشیم که همه چیز نمی تواند بر وفق مراد ما باشد بنابراین این وضعیت می تواند ما را واردار کند تا برای بهتر کردن اوضاع و رسیدن به اهدافمان وارد عمل شویم . بر عکس خشم نابجا می تواند بسیار مخرب باشد در هر حال هر دو نوع خشم اهمیت موضوع مقابله را مطرح می کنند که حرکت در این راستا یکی از اهداف این تحقیق است .
ج: هدف سوم این تحقیق یافتن راهکارهای مناسب برای تعدیل باورهایی است که ابزار خشم و پرخاشگری را موجه جلوه می دهند . باورهایی که از ان ها به عنوان باورهای غیر انطباقی یاد می شود دکتر ویندی در ایدن ان را در کتاب غلبه بر خشم تحت عناوین باورهای مربوط به ناراحت کننده بودن اوضاع تحمل ناپذیر بودن ناکامیها محکوم کردن خود و محکوم کردن دیگران از ان یاد کرده است .
د: از هدف های دیگر تحقیق حاضر این است که از نتایج ان در مراکز آموزشی ، مشاوره ای ، باز پروری ، آموزشگاهها و غیره … در جهت رساندن به افراد جامعه به منظور داشتن جامعه ای یا افراد دارای روحیه و روانی سالم و روابطی مسالمت آمیز و متقابل ، استفاده گردد تا بعنوان در جهت داشتن جامعه ای عاری یا با حد اقل خشونت گام برداشت .
۴-۱: همیت و ضرورت تحقیق :
اکثر صاحب نظران برخورداری از غزت نفس را به عنوان عامل مراکزی و اساسی در سازگاری عاطفی اجتماعی افراد می دانند این باور ، دارای تاریخچه طولانی نیز هست . ایندا روان شناسان و جامعه شناسان از جمله ویلیام جیمز ، هربرت مید ، و جارلزکولی بر اهمیت عزت نفس مثبت تاکید داشتند . چند سال بعد ، نو فرویدیان ، چون سالیوان ، و هورمونی ، خود پندار را در نظریه های شخصیتی شان وارد شخصیتی شان وارد کردند .
سالها بعد روان شناسان نظریه ها را با کارهای تجربی در هم آمیختند و نتیجه گرفتند که عزت نفس و ارزیابی مثبت از خود با شاد کامی و کار کرد مفید افراد رابطه متقابل دارند . بهره مندی از عزت نفس علاوه بر این که جزئی از سلامت روانی محسوب می شود با پرخاشگری افراد نیز در ارتباط است . از طرفی با توجه به پیشرفت تکنولوژی و صنعت که متعاقب آن با وجود منافع برای انسان متاسفانه به طور غیر مستقیم تاثیرات سوئی در روابط اجتماعی و عاطفی بشر نیز به همراه داشته است . و ان ها را به رقابت جهت برتری بر یکدیگر بسیج نموده است . در این وادای افرادی که عقب می مانند به نحوی سعی در جبران ، سازگاری و در جهت منفی سعی در تخریب خویش دارند ، پس در اینجا خویشتن افراد است که عدم توجه به ان باعث بوجود امدن انواع و اقسام نابهنجاریها و مشکلات روانی می گردد . که نابهنجاریهایی از قبیل : جنایت ، قتل ، اعتیاد ، دزدی ، خودکشی و غیره … رابطه نزدیکی با خود شناسی و احساس ارزشمندی فرد از خود دارد . لذا هر انسانی در حد توان سعی در کشف و مرتفع نمودن علل این نابهنجاریها دارد و محقق نیز مسئولیتی بیشتر و سنگین تر دارد لذا این تحقیق تلاشی هر چند ناچیز در این راستاست تا بتوان از یافته های ان در تدوین برنامه هایی که به کاهش پرخاشگری و افزایش عزت نفس کمک می کند استفاده کرد و از انجا که پرخاشگری در نوجوانان و جوانان که یکی از معضلات اجتماعی است متاسفانه رو به ازدیاد است و این مهم افکار عمومی را نگران کرده است و نیز سلامت روان هر جامعه در گرو رشد تک تک افراد حاضر در ان جامعه است و مشکلات شخصی ، تاثیر مستقیمی بر سلامت جامعه دارد بدیهی است با روشن شدن زوایای مهم این امر با برنامه ریزی صحیح می توان شاهد کاهش پرخاشگری و افزایش عزت نفس در جامعه بود و با شناخت مشکل و راه های پیدا بین ان و نیز بر خورد صحیح و کارشناسانه با مشکل راه حل های مناسب را ارائه داد .
۵-۱: در بیان ضرورت و اهمیت پژوهش حاضر می توان به موارد زیر نیز اشاره کرد :
الف : از عمده ترین فواید این تحقیق ان است که زوایای عزت نفس و پرخاشگری و عوامل موثر در کاهش یا افزایش ان برای محقق و افراد ذینفع روشن می شود . و انگاه بر اساس یافته های ان می توان راهکارهایی در جهت کنترل ، و تعدیل عزت نفس و پرخاشگری در افراد و نیز کاهش یا افزایش ان و شرایط و چگونگی پیدایش و ابراز و یا عدم ان ارائه داد و به طور کلی می توان گامهای بسیار موثری در جهت کنترل ان برداشت .
ب: فایده دوم و مهم این تحقیق ان است که با مشخص شدن نتایج تحقیق حاضر می توان به رابطه عزت نفس با پرخاشگری در افراد پی برد و با توجه به نتایج و به اقتضای شرایط راهکارهای لازم و ضروری را در جهت افزایش یا کاهش هر کدام از انها ارائه داد .
ج : از دیگر فایده های این تحقیق پی بردن به چگونگی تفاوت دختران و پسران در عزت نفس و پرخاشگری است و اینکه کدام گروه عزت نفس و پرخاشگری بیشتری دارند .
د : از فواید عمده این تحقیق ان است که با توجه به نتایج و پیامدهای این تحقیق می توان برنامه ریزیهای صحیح و اصولی را با توجه به شرایط انجام داد . تا بتوان گامهایی در جهت افزایش عزت نفس و کاهش پرخاشگری در افراد جامعه برداشت و قدری از نگرانی عمومی مردم از افزایش روز افزون پرخاشگری در جامعه کاست و در جهت داشتن جامعه ای مطلوب و امیدوار به آینده امن و مطمئن حرکت کرد .
۶-۱: سئوالهای تحقیق :
با توجه به مطالب مطروحه گذشته در این پژوهش سئوالهایی مطرح است که عبارتند از : یک سئوال اصلی و دو سئوال فرعی که به ترتیب در زیر می آید :
۱- آیا بین عزت نفس و پرخاشگری در دانش آموزان ( دختر و پسر ) پایه متوسطه رابطه ای وجود دارد ؟
۲- آیا بین دختران و پسران در عزت نفس تفاوت وجود دارد ؟
۳- آیا بین دختران و پسران در پرخاشگری تفاوت وجود دارد ؟
۷-۱: تعریف نظری و عملیاتی متغیرها :
متغیر پیش بین : عزت نفس :
تعریف نظری : همچنانکه فرد از خود درکی پیدا می کند و هویت خود را باید برای خصوصیات خود ارزش منفی یا مثبت قائل می شود مجموعه این ارزیابیهای فرد از خود عزت نفس او را تشکیل می دهد .
تعریف عملیاتی : منظور از عزت نفس در این تحقیق آن چیزی است که پرسش نامه عزت نفس ( فرم تجدید نظر شده پرسش نامه کوپر اسمیت ، می سنجد . ( توضیحات بیشتر راجع به پرسش نامه مذکور در فصل سوم خواهد آمد ).
متغیر ملاک : پرخاشگری :
تعریف نظری : به هر گونه رفتار معطوف به هدف آسیب رساندن یا مجروح ساختن موجودی دیگر که به منظور اجتناب از رفتاری مشابه بر انگیخته می شود پرخاشگری اطلاع می گردد .
تعریف عملیاتی : منظور از پرخاشگری در این پژوهش آن چیزی است که پرسشنامه پرخاشگری AQ آرنولداچ باس و مارک پری می سنجد .
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
۱-۲: مبانی نظری تحقیق :
شناخت خود از محورهای اساسی روان شناسان اجتماعی است . مفهوم حود به خود وابسته و خود مستقل تجزیه می شود . خود مستقل در فرهنگ هایی پرورش می یابد که به آزادی فردی اهمیت می دهند . خود وابسته در فرهنگهایی رشد می یابد که در راستای تقویت پیوندهای فرد با گروه های گوناگون هستند . پندار از خود در نتیجه ی ارزیابی دیگران که در ذهن شخص بازتاب می شود به وجود می آید ( احمدی ۱۳۸۴) . آلپورت پرورش خود را به هفت مرحله تقسیم کرده است که عبارتند از : خود جسمانی ، تشخیص هویت خود اعتماد به خود ، گسترش خود ، پندار از خود ، خود به عنوان حریفی ارزشمند و تلاش اختصاصی ، خود دارای سه بعد است که عبارتند از : احساس خود ، ادراک خود و نمایش خود . احساس خود به آن جنبه از خود گفته می شود که با واکنش فرد نسبت به خودش در ارتباط است . پس از این مرحله هر فرد در طول زندگی اش به ارزیابی خود پرداخته و وجود خود را درک می کند این جنبه از خود در ارتباط با احساسهایی مثبت و منفی فرد درباره ی خودش می باشد . خود نمایشی به این معنی است که فرد چگونه خود را به دیگران معرفی یا عرضه می کند . هر فردی یک برداشت و پنداشت از توانمندی و کاستی خود دارد که بر اساس آن خود را مورد ارزیابی مثبت یا منفی قرار می دهد که این برداشت ، خود پنداره ی شخص را به وجود می آورد ( احمدی ۱۳۸۴) .
۱-۱-۲ : عزت نفس :
همچنانکه کودکان از درکی پیدا می کنند و هویت خود را می یابند تلویحا برای خصوصیات خود ارزش منفی یا مثبت قایل می شود . مجموعه این ارزیابیهای که کودک از خود می کند عزت نفس او را تشکیل می دهد . عزت نفس همان مفهوم خود نیست گر چه این دو غالبا با هم اشتباه می شوند . مفهوم خود مجموعه ای است از عقاید فرد درباره خود که بیشتر بر مبنای توصیف است تا قضاوت ممکن است بعضی از بخشهای خود خوب یا بد تلقی شود ولی بعضی از بخش ها نه خوب تلقی شود نه بد .
این که کسی سیاه موی سیاه و صدای نرمی دارد بخشی از مفهوم خود است ولی خصوصیات نه بد هستند و نه خوب . از طرفی عزت نفس به ارزیابیهای شخص از خصوصیاتش اطلاق می شود . یک پسر بچه ۸ ساله ممکن است از خودش این تصور را داشته باشد که زیاد دعوا کند حال اگر برای این توانایی در دعوا راه انداختن ارزش قابل باشد و به خودش حق بدهد این خصوصیت به عزت نفس او می افزاید ولی اگر از این که مدام دعوا می کند ناخشنود باشد این خصوصیت پرخاشگری احتمالا عزت نفس او را کاهش می دهد . ( هنری ماسن و همکاران ۱۳۷۳) .
۲-۱-۲: عزت نفس و موفقیت :
یکی از دلایل توجه زیادی که به عزت نفس می شود این است که ممکن است ضعف بعضی از کودکان در مدرسه ناشی از کمی عزت نفس آنان باشد . چندین برنامه تربیتی برای بالا بردن عزت نفس کودکان به این امید طرح ریزی شد . که بتواند عملکرد او را در مدرسه نیز پیش ببرد . چندین برنامه هایی عموما ناموفق از کار آمده است ( شایر و کرات ۱۹۷۹) .
یکی از دلایل ان این است که احساس خوبی که بطور کلی کودک در مورد خودش دارد به اندازه احساسی که در مورد توانش شناختنی یا تکالیف درسی اش دارد همبستگی آشکاری با عملکرد درسی او ندارد . این برنامه ها در تشخیص اینکه کودک ممکن است در قلمروهای مختلف در مورد خودش احساس متفاوتی داشته باشد ناموفق بوده اند . و نیز جای تعجب نیست که اگر کاری کنیم که کودکان در مورد مهارتهای ورزشی از خود خشنود باشند این خشنودی در احساسی که در مورد توانایی خود در درس ریاضی دارند تاثیر نگذارند . ( هنری ماسن ۱۳۷۳) .
۳-۱-۲: اصل حفظ عزت نفس نوجوان :
یکی از موثرترین روش های برقراری رابطه انسانی با نوجوان ، حفظ و تامین عزت نفس نوجوان است . تحقیقات نشان داده اند نوجوانی که از عزت نفس یا حرمت خود بالایی برخوردار است بهتر می تواند زندگی کند ، با دیگران رابطه برقرار کند به پیشرفت تحصیلی نایل گردد و فردی خلاق و پویا باشد . نوجوانی که عزت نفسش حفظ شده است در رویارویی با مسائل و مشکلات از استواری و مقاومت بالایی برخوردار است و آسیب پذیری او کمتر است . عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن ( کلمز ۱۳۷۳).
مجموعه احساسات ، عواطف ، نگرشها و تجربیات فرد در طول زندگی او موجب می شوند که فرد احساس ارزشمند می کند ، نسبت به خود ، ارزیابی مثبت داشته باشد و احساس لیاقت و کفایت کند . همه نوجوانان صرف نظر از سن ، جنسیت و زمینه فرهنگی به حفظ عزت نفس نیاز دارند ، لازمه خلاقیت ، پویایی ، پیشرفت و حرکت ، ارضای عزت نفس نوجوان است .
والدینی که به فرزند خود روحیه و امید می دهند توانایی های او را تحسیت و تمجید می کنند این نیاز را به خوبی در او ارضاء می کنند و موجب می شوند که اعتماد به نفس فرزند انها تامین شود و فرزندانشان با اطمینان مسیر پر نشیب و فراز زندگی را طی کنند و با روحیه ای مقاوم با مسائل و مشکلات و مسئولیتها مواجه شوند .
در این اصل دو تصویر متفاوت از ویژگیهای نوجوانی که از عزت تنفس بالایی برخوردار است در مقایسه با ویژگیهای نوجوانی که از عزت نفس پایینی بهره مند است ارائه می شود ( کلمز و همکاران ۱۳۷۳، محسنی ۱۳۷۵) .
الف : نوجوانی که از عزت نفس بالایی برخوردار است مستقل عمل می کند ، احساس مسئولیت می کند و خود تصمیم می گیرد . او در صورت لزوم به دیگران کمک می کند ، به پیشرفتهایش افتخار می کند و. گاهی از خود تعریف می کند ، از تغییر مثبت و نوآوری استقبال می کند . عواطف و هیجانها خود را نشان می دهد و ابراز می کند و مسائل و مشکلات و ناکامی ها را با شکیبایی تحمل می کند .
ب: نوجوانی که دارای عزت نفس پایینی است فرد متکی است و تصویری منفی از خود دارد ( نمی دانم ، نمی توانم ) . احساس می کند که دیگران برای او ارزشی قائل نیستند . در رویارویی با مشکلات ، مسائل و ناکامی ها احساس درماندگی می کند . برای ضعفهای خود ، دیگران را سرزنش می کند و به شانس نسبت می دهد . زود نا امید می شود ، بهانه جویی می کند و نمی تواند انتقاد را بپذیرند . عواطف و هیجانهای خود را نشان نمی دهد و ابراز نمی کند ( استادان طرح جامع ۱۳۸۰) .
بسیاری از اختلالات روانی با عزت نفس پایین رابطه دارد . برای مثال : روانشناسان معتقدند : افسردگی بر اساس زنجیره مهارتهای شناختنی است که شامل معیارهای شخصیت و ارزیابی منفی از خود است . اساس عزت نفس بر تجربیات زندگی استوار است و شایستگی عاطفی – اجتماعی از عزت نفس مثبت ناشی می شود و کودک را از مشکلات شدید آینده می رماند . ( کوپر اسمیت ۱۹۶۷ به نقل از بیابان گرد ) .
۴-۱-۲: اندازه گیری عزت نفس :
وقتی از کودکان می پرسیم که چقدر خودشان را دوست دارند و یا توانائیهای خود را چگونه ارزیابی می کنند غالبا پاسخهایی می دهند که خالی از جانبداری نیست . در مطالعه ای که ارزیابیهای کودکان از خود با ارزیابیهای معلمان و همسالان از انان مقایسه می کند بعضی مشکلات اندازه گیری عزت نفس نشان داده شده است برای سنجش عزت نفس از سه روش استفاده شده است .
الف : کودکان خود را در مقایسه با سایر هم کلاسی های خود از لحاظ خصوصیاتی مثل محبوبیت و توانش رتبه بندی کردند .
ب: از هر یک از گروه های سه نفری دانش آموزان سئوال شد که کدام دو نفر به هم شباهت دارند و چرا ؟
ج: فیلمی از کودکان با خصوصیات مختلف نشان دادند و واکنش کودکان را مشاهده کردند تا ببینند کدامیک از کودکانی که در فیلم دیده بودند شبیه به خود می دانند . با هر سه روش بسیاری از کودکان نمره های نسبتا ثابتی می آوردند . ( البته تقریبا یک سوم از کودکانی که همسالان و معلمانشان انان را به عنوان نامحبوب و ناتوان رتبه بندی کرده بودند خود را محبوب و توانا ارزیابی کردند .
عزت نفس بعضی از کودکان دست کم در مقایسه با ارزیابیهای دیگران زیاد است . احتمال دیگر این است که گزارش شخصی انان عزت نفسشان را بالاتر از انچه هست نشان می دهد . ( هنری ماسن ۱۳۷۳) .
بالا بردن عزت نفس اقدام پسندیده ای و احمقانه است اگر کسی با این کار مخالفت کند اما مسئله تقویت کردن عزت نفس نوعی مداخله ی انگیزشی است که تقریبا هیچ یافته ای وجود ندارد که نشان دهد عزت نفس اصلا چیزی را بوجود می آورد بلکه عزت نفس توسط مجموعه موفقیتها و شکستها به وجود می آید … آنچه باید بهبود یابد عزت نفس نیست ، بلکه مهارتهای ما برای برخورد با دنیاست . ( سیگمن به نقل از مارشال ریو ۱۳۸۲) . افزایش عزت نفس موجب افزایش پیشرفت نمی شود بلکه افزایش پیشرفت موجب می شود که عزت نفس بیشتر شود .
افرادی که عزت نفس کمی دارند دچار اضطراب زیادی می شوند . برخی معتقدند که مهمترین فایده عزت نفس زیاد این است که از خود در برابر اضطراب محافظت می کند ( گرین برگ و همکاران ۱۹۹۲، سولون ، وپنیزینسکی ۱۹۹۱به نقل از مارشال ریو ۱۳۸۲) .
زمانی که افراد دارای عزت نفس بسیار زیاد متوجه می شوند که دیگران انها را مسخره می کنند به طرز غیر عادی آماده اقدامات پرخاشگری تلافی جویانه می شوند .
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-08-22] [ 04:23:00 ب.ظ ]
|