کسی که برای پلیس خبر چینی می کرد. این اصطلاح در زندان مردان رایج است.

*آویختن صلیبی: Avikhtan salibi
نوعی شکنجه در زندان کمیته
*آویز:Aviz
سربار کسی شدن از نظر خرج
*آویزون کردن:Avizan kardan
آویزان کردن زندانی با دستبندی که به دستانش زده شده بود.
*ابن زیاد:Abn zeyad
دکتر،نامی که زندانیان روی بعضی از پزشکیاران ساواک گذاشته بودند.
*اپورتونیست:oportonist
در فرهنگ مارکسیستی به کسانی گفته می شد که در درون پرولتاریایی خصوصیت غیر برولتری و خرده بورژوایی خود را بروز می دادند کنایه از مجاهدین مارکسیست پس از ۱۳۵۴ بود و کلاً به افراد فرصت طلب گفته می شد.
اتاق: otag
محلی بود که زندانیان سیاسی پر سابقه یا معروف را که در شهرستانها یا کمیته می آوردند، به آ«جا منتقل می کردند تا بعد به بندهای ۴- ۵- ۶ زندان برده شوند.
*اتاق آزادیخواهان: otag Azadi khahan
نام اتاقی در زندان اوین پس از سالهای ۱۳۵۵ در هر عفو عمومی عده ای از افراد این اتاق آزاد می شوند به این سبب نام این اتاق را اتاق آزادیخواهان گذاشته بودند.
از مظاهر بارز ساکنان این اتاق، بستن نخ به دمپایی و جدا کردن آن از بقیه دمپایی ها بود(نجسی و پاکی)
*اتاق اعزام: otagh eazam
اتاقی در بخش نگهبانی زندان برای خروج زندانی از زندان و فرستادن آن به زندان دیگر و یا آزاد کردن وی

۴-۲-:دیوار نوشته ها

۴-۲-۱-: عشق

-گواه عاشق آن باشد که سردش بینی از دوزخ
دلیل رهرو آن باشد که خشکش یابی از دریا
- من اگر عاشق نباشم از خودم سیرم
- تو تنها آتشی هستی که خاموشت نخواهم کرد
- کجا روی ای دل به این شتاب؟
- گر عضشق نباشد ، به چه کار آید دل؟
- در هر نگاهت صد جام شراب است
-چشم های تو میخانه ی دل های خراب است

• • آفتاب را دوست دارم به خاطر روشنایی اش

-شب را دوست دارم به خاطر رازهایش
-مادر را دوست دارم بخاطر فداکاری هایش
-و تو را دوست دارم بدون آنکه بدانم چرا؟
-ای تو مثل قصه با من،همه جا تا مرز رؤیا
-عزیزترین سوغاتی من، بوی پیراهن تو
-شادی عزیز همیشه در قلب منی
-سفر بیشه نرو بیشه شیران است
-تو غزالی نتوانی سفر بیشه کنی
-در آغوشم بگیر هرگز فراموشم نکن
-گر دل شیر نداری سفر عشق نرو
-آن قدر خوب و قشنگی که به هنگام وداع
حیفـــــم آید که تو را دست خدا بسپارم
-عشاق را سر شوریده به پیکر عجب است دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است
-بــــــــــی تو ای روشنگر شب های من بــــوسه مـــــــی زد ناله بر لب های من
-در بلور اشـــک مـــن یا تو بود درس کــــوت سینــــه فریاد تو بود
-در حسرت دیدار تو آواره ترینـم با دیدن تو دیوانه ترینم ای عزیز رفته