از رگ گــردن به مـن نزدیـک تــر
آن خـدای پیـش از ایـن را بـاد برد
نــام او را هــم دلــم از یــاد بــرد
آن خــدا مثـل خیـال و خـواب بود
چـون حبـابی، نقـش روی آب بـود
می تـوانـم بعـد از ایـن، با این خدا
دوست باشم، دوست، پاک و بی ریا
می تـوان بـا ایـن خـدا پــرواز کرد
سفـره ی دل را بـرایـش بـاز کـرد.»
(همان: ۵۴۵)
بدینترتیب کشف و شهود شاعر سبب شده است تا دیدگاه او نسبت به خدای قبلی تغییر یافته و این خدای مهربان و دوست داشتنی جایگزین آن خدای نامهربان و عذاب دهنده شود، خدایی که میتوان با او دوست بود و به درگاهش راز و نیاز کرد و پر پروار خود را با او تا عرش أعلی رسانید. بدینترتیب شاعر با خدای دیر یافتهی خود خیلی زود آشنا شد و به حقیقت وجودی او پی برد؛ خدایی که از رگ گردن نیز به ما نزدیکتر است:
« نَحنُ اَقَربُ مِنَ حَبلِ الوریدِ.» (قرآن کریم، ۲۶: ۱۶)
« ما از رگ گردن به او نزدیکتریم.»
۴-۸-۵ بسامد واژگان و اجزاء و مفاهیم نماز و نیایش
۱- «هرچیز و هرکس روبه سویی در نمازند.» (امینپور، ۱۳۹۱: ۳۶)
۲- «ای چشمهای من، نماز دیدن تو» (همان)
۳- « تمام عبادات ما عادت است / به بیعادتی کاش عادت کنیم.» (همان: ۶۳)
۴ و ۵- « چه اشکال دارد پس از هر نماز / دو رکعت گلی را عبادت کنیم.» (همان)
۶ و۷- «به هنگام نیت برای نماز / به آلالهها قصد قربت کنیم.» (همان)
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۸- «چه اشکال دارد که در هر قنوت / دمی بشنو از نی حکایت کنیم.» (همان)
۹- «زدل بر لبم تا دعایی برآید / اجابت زهر یا ربم میتراود.» (همان: ۱۹۶)
۱۰- «تمامی جنگل / بر جنازه خورشید / نماز میخواند.» (همان: ۲۴۸)
۱۱ و ۱۲- «در این نماز جماعت / یکی به سجده نخواهد نهاد / سر بر خاک!» (همان)
۱۳- «چون پَر پروانه تا که دست گشودم / دست مرا لحظهی قنوت گرفتند.» (همان:۲۹۵)
۱۴- « فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند / نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست.» (همان: ۲۹۷)
۱۵ و ۱۶- «سوزشان: آتش طور موسی / داغشان: مُهر محراب زردشت.» (همان: ۳۵۴)
۱۷- «کوله بر پشت و سجاده در پیش / جاده در پیش رو، جاده در پشت.» (همان)
۱۸- «مُهر پایان مرداب در دست / حکم آغاز طوفان در انگشت.» (همان)
۱۹- «آب از وضوی دست شهیدان بیاورید / یا / از چشم هر شهید / یک قطره اشک شوق بگیرید.» (همان: ۳۷۷)
۲۰- «جایی دیگر برای عبادت نیافت عشق / آمد به گرد طایفهی ما طواف کرد.» (همان: ۳۹۱)
۲۱- «تو حجم بستهی رازی، اگر درست بگویم / تو ارتفاع نمازی، اگر درست بگویم.» (همان: ۳۹۷)
۲۲- «دل مسافر من به یاد ساقهات ای گل / شکسته خواند نمازی، اگر درست بگویم.» (همان)
۲۳- «خون گلوی عاشقان، آب وضوی عاشقان / زانکه به کوی عاشقان، عقل گذر نمیکند.» (همان: ۳۹۹)
۲۴- «گرگ و میش صبح پیش از هر طلوع / قامت مرد دروگر در رکوع.» (همان: ۴۱۱)
۲۵- و ۲۶- «ایمان و امان و مذهبش بود نماز / در وقت عروج، مرکبش بود نماز» (همان: ۴۱۷)
۲۷- « هنگام که هنگامهی آن کار رسید / چون بوسه میان دو لبش بود نماز.» (همان)
۲۸- «قطبی که مدار چشم او قبله نماست / قلبش گل آفتابگردان خداست.» (همان: ۴۱۹)
۲۹- «برخیز به خون دل وضویی بکنیم / در آب ترانه شست وشویی بکنیم.» (همان: ۴۵۰)
۳۰ و ۳۱- «باغ در حال قیام / کوه در حال رکوع / آفتاب و ماهتاب / در غروب و در طلوع.» (همان: ۴۶۳)
۳۲- «ابر در حال سفر / آسمان غرق سکوت / بر سر گلدستهها / بال مرغان در قنوت.» (همان: ۴۶۴)
۳۳ و ۳۴- «کاسهی شبنم به دست / لاله میگیرد وضو / بیدها گرم نماز / بادها در های و هو.» (همان)
۳۵- «شاخه ها گل میکنند / لحظهی سبز دعا / دستها پل میزنند / بین دلها و خدا.» (همان)
۳۶- «با اذان خروسان از آن دور / روستا باز میخیزد از جای.» (همان: ۴۸۱)
۳۷- «نسیم بر سر گلدستهها اذان میگفت / خروس دهکده خورشید را صدا میزد.» (همان: ۴۸۳)
۳۸ تا ۴۰- نیّت من، در نماز و در دعا / ترس بود و وحشت از خشم خدا.» (همان: ۵۴۲)
۴۱- « گفت اینجا میشود یک لحظه ماند / گوشهای خلوت، نمازی ساده خواند.» (همان: ۵۴۳)
۴۲- «با وضویی، دست و رویی تازه کرد / با دل خود، گفتوگویی تازه کرد.» (همان)
فصل پنجم
نتیجهی تحقیق
۵-۱ نتیجهی تحقیق
در این پایان نامه آداب نماز و نیایش در اندیشهی هشت شاعر برجستهی معاصر از جمله: شهریار، سبزواری، مشیری، سپهری، فرخزاد، صفارزاده، هراتی و امینپور بررّسی و تحلیل شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...