کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو



 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 



۳-۳- تعریف معماری در چارچوب توگف [۳۳]
استاندارد ISO/IEC 42010:2007[28]، «معماری» را این گونه تعریف می‌کند: «ساختار اساسی یک سیستم، تجسم یافته در اجزای آن، روابط آنها با یکدیگر و محیط و اصول حاکم بر طراحی و تکامل آن است.»
توگف، این تعریف را گرفته و گسترش می‌دهد. در توگف باتوجه به زمینه، «معماری» دارای دو معنی است:

 

      1. توصیفی رسمی از یک سیستم یا برنامه‌ای دقیق در سطح یک مؤلفه، برای هدایت کردن پیاده‌سازی آن.

    پایان نامه - مقاله

 

    1. ساختار مؤلفه‌ها، روابط درون آنها و اصول و دستورالعمل‌های حاکم بر طراحی و تکامل آنها در طول زمان.

 

توگف توسعه‌ی چهار نوع معماری را پوشش می‌دهد. این چهار نوع از معماری، معمولاً به عنوان زیرمجموعه‌ای از معماری سازمانی پذیرفته شده‌اند و توگف به گونه‌ای طراحی شده است که از همه‌ی آنها پشتیبانی می‌کند (جدول ۳-۱).
جدول ۳-۱: انواع معماری در توگف

 

نوع معماری توصیف
معماری
کسب‌و‌کار
راهبرد کسب‌و‌کار، نظارت، سازماندهی و فرآیندهای کلیدی
معماری داده ساختار منطقی و فیزیکی داده‌های سازمانی و منابع مدیریت داده‌ها در سازمان
معماری
برنامه‌کاربردی
طرحی برای سیستم‌های کاربردی خاصی که می‌بایست توسعه داده شوند، تعاملات آنها و ارتباطات آنها با فرآیندهای مرکزی کسب‌و‌کار سازمان است.
معماری فناوری قابلیت‌های منطقی نرم‌افزاری و سخت افزاریِ که برای پشتیبانی از گسترش کسب‌و‌کار، داده‌ها و سرویس‌های برنامه‌های کاربردی مورد نیاز است. این شامل زیرساخت‌های IT، میان افزارها، شبکه‌ها، ارتباطات، پردازش و استانداردها می‌شود.

۳-۴- اجزای توگف [۳۳]
توگف ساختار و محتوای توانمندی معماری در یک سازمان را منعکس می‌کند، همان طور که در شکل ۳-۱ نشان داده شده است.
هسته‌ی مرکزیِ توگف، روش توسعه معماری یا ADM است(مستند شده در نسخه‌ی ۹ از توگف، بخش۲). توانمندی معماری، روش توسعه معماری را به اجرا در می آورد. (مستند شده در نسخه‌ی ۹ از توگف، بخش۷). این روش، توسط تعدادی از دستورالعمل‌ها و تکنیک‌ها پشتیبانی می‌شود(مستند شده در نسخه‌ی ۹ از توگف، بخش۳). این روش به تولید محتوا برای ذخیره در مخزن می‌پردازد(مستند شده در نسخه‌ی ۹ از توگف، بخش۴) و این محتوا با توجه به زنجیره‌ی سازمان طبقه‌بندی می‌شود(مستند شده در نسخه‌ی ۹ از توگف، بخش۵). مخزن در ابتدا توسط مدل‌های مرجع توگف پُر می‌گردد(مستند شده در نسخه‌ی ۹ از توگف، بخش۶).
شکل ۳-۱ : محتوای توگف[۶۳]
۳-۵- ADM و مراحل آن [۳۳]
ADM، به عنوان نتیجه‌ی مشارکت‌های بسیاری از معماران، هسته‌ی توگف را شکل می‌دهد و روشی برای تولید معماری سازمانی، برای سازمانی خاص است و به طور ویژه در رسیدگی به نیازهای کسب‌و‌کار طراحی شده است. ADM موارد زیر را توصیف می‌کند:

 

    • راهی قابل اعتماد و اثبات شده برای توسعه و کاربرد یک معماری سازمانی.

 

    • روشی برای توسعه معماری‌هایی در ۴ سطح (کسب‌وکار، برنامه‌های کاربردی، داده، فناوری) می‌باشد و معمار را قادر می‌سازد تا از کفایت پرداختن به مجموعه‌ای پیچیده از نیازمندی‌ها، اطمینان پیدا کند.

 

    • رهنمودها و ابزارهایی برای توسعه معماری.

 

متدولوژی توسعه معماری یا ADM از چندین مرحله تشکیل شده است که حول طیف وسیعی از حوزه‌های معماری می‌چرخند. ساختار پایه‌ی ADM در شکل ۳-۲ نشان داده شده است.
ADM، بصورت تکراری در طول کل فرایند، بین مراحل و درون آنها اعمال می‌شود. در طول چرخه ADM، هم برای کل چرخه ADM و هم برای مرحله خاصی از فرایند، باید اعتبارسنجی مستمر نتایج، نسبت به نیازمندی‌های اصلی وجود داشته باشد،. این اعتبارسنجی باید در دامنه، جزئیات، برنامه زمانی و نقاط عطف، تجدیدنظر کند. هر مرحله باید دارایی‌های تولید شده از تکرارهای قبلی فرایند و دارایی‌های خارجی، از جمله چارچوب‌ها و یا مدل‌های دیگر را در نظر بگیرد.
ADM از مفهوم تکرار در سه سطح پشتیبانی می‌کند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-08-22] [ 06:19:00 ب.ظ ]




۹۱۰ منصور بیگ افشار ۱سال
۹۱۱ امت بیگ سار شیخلو (خلیل سلطان) ۱۵سال
شرکت در لشکرکشی های مختلف به همراه شاه اسماعیل در لشکرکشی به خراسان در سال۹۱۹ه.ق به عنوان پیش قراول سپاه و شرکت در جنگ چالدران و کوتاهی در این جنگ
۹۲۶ علی سلطان چنچکلو توآچی (زین الدین) ۳ سال
۹۲۹ نواب اوغلی سلطان چند ماه
آخرین امیر ذوالقدری در دوره ی پادشاهی شاه اسماعیل
۹۲۹ علی سلطان ذوالقدر ۲ سال
۹۳۱ مراد سلطان برادر زاده علی سلطان چند ماه
۹۳۱ حمزه بیگ جامشلوی ذوالقدر چند ماه
شرکت در جنگ جام به همراه شاه طهماسب بر علیه اوزبکان و ملحق شدن به اردوی شاهی در قزوین
۹۳۱ نواب شجاع الدین غازی خان ذوالقدر توآچی ۱۶سال
سرکشی شاه طهماسب برای اولین بار به ایالت فارس شرکت غازی خان در گرد همایی نیروهای نظامی شاه طهماسب در شهر ری سرکوب شورش سلطان حسن ریشهری
مقاله - پروژه
۹۴۷ ابراهیم بیگ تو آچی باشی ذوالقدر ۱۵ سال
سرکوبی شورش علاءالدین رعناشی حاکم دزفول در سال ۹۴۸ه.ق مشارکت در جنگ با عثمانی سرکوب شورش القاس میرزا
۹۶۲ علی سلطان تاتی اوغلوی ذوالقدر ۴ سال
شرکت در لشکر کشی های شاه طهماسب در خراسان و سیستان و محاصره قلعه قندهار
۹۶۶ شاه ولی سلطان ذوالقدر ۷سال
روابط گسترده و صمیمانه با امرای لارستان
۹۷۳ محمد خان بیگ ذوالقدر ۵ سال
خیانت به شاه طهماسب در جنگ با عثمانی و پیوستن به سپاه عثمانی
۹۷۸ ولی سلطان قلخانچی ذوالقدر ۷سال
اخرین والی فارس در دوره شاه طهماسب به عهده گرفتن للگی و اتابکی شاهزاده سلطان محمدو حمزه میرزا
۹۸۵ علی بیگ ذوالقدر ۴سال
تخلف و امتناع علی خان از سفر به آذربایجان
۹۸۹ امت بیگ سارو شیخلوی ذوالقدر ۴ سال
حمایت از شاه زاده و شکست در درگیری با سلطان محمد که در هنگام فرار به دست خاندار افشار کشته میشود
۹۹۳ علی خان تواجی باشی ذوالقدر ۱سال
شورش جماعت ذوالقدر به رهبری مهدی قلی خان
۹۹۴ مهدی قلی خان ذوالقدر ۱سال
فروانروایی وی مقارن با پادشاهی شاه عباس شد شرکت در لشکر کشی شاه عباس به خراسان قتل عام وی و دیگر ذوالقدران و قزلباشان
۹۹۵ علی خان ذوالقدر چند ماه
۹۹۶ یعقوب خان ذوالقدر ۲ سال
تمرد و نا فرمانی از حکومت مرکزی که باعث از بین رفتن خود و سرکوب خاندان ذوالقدر شد
۹۹۸ بنیاد خان ذوالقدر ۳ سال
شرکت در لشکر کشی و همراهی با شاه عباس
۱۰۰۱ یادگار علی سلطان ذوالقدر ۲سال
اخرین والی کل ایالت فارس
نکاتی درباره قلاع مهم دوره صفویه مقارن با حکومت ذوالقدرها
قلعه اصطخر فارس که روزگاری شاه اسماعیل وبرادرانش علی و ابراهیم و بعدها خان احمد گیلانی مدتی در آن زندانی بودند و از مراکز مهم طغیان علیه شاه عباس اول بود. امروز در انتهایشمال غربی جلگه مرودشت فارس قرارگرفته است.
دراین مکان سه کوه منفرد و مجزا از یکدیگر در وسط صحرا بدنبال هم واقع شده‌اندکه نام آنها عضدالدوله دیلمی ایجاد گردیده استخر بزرگ آب درمحل مناسب آن ترتیب داده شده بود و اکنون درخت سرو چندین صد ساله در کنار بقایای استخر در میان ویرانه ‌های ابنیه سنگی قلعه پایداراست. برای رفتن بدانجا بایددنباله راه فرعی را که از جانب نقش رستم روبه شمال غربی امتداد پیمود پس از گذشتن از آبادیهای سارویه و گرم ‌آباد در کنار قریه کوچکی که بنی یکه نام دارد به سمت چپ متوجه گشته به جانب کوهسار می‌روند و به راهنمایی افرادی از قریه مزبور با راه‌پیمایی تقریبا دو ساعت در کوهستان به ویرانه‌ های این قلعه شگرف می‌رسند[۴۳۴] .
شگفتی این قلعه را به روزگار آبادانی آن از لابه لای پاره‌ای از نوشته‌های مورخین و جغرافیادانان قدیم بهتر می‌توان حس کرد. در تمام این نوشته ‌ها ساختمان قلعه به عهد باستان به خصوص بزمان جمشید جم و کیومرث نسبت داده شده است. این حوقل جغرافیادان بزرگ قرن چهارم هجری می‌نویسد: «بیشتر شهرهای فارس دارای قلعه‌های محکم و حصارهایی استوار و بلند است و از این جمله است قلعه‌های اندرون شهرها و قهندزها که در اطرافش دیوارها است و همچنین قلعه‌هایی استوار که در کوهها بطور جداگانه و مشخص در حالی که به پای خود ایستاده ساخته شده است از شهرهای استوار اصطخر است که قلعه‌ای دارد و پیرامون آن باروست و در محل قلعه اصطخر از قلعه‌ای نام می‌برد بنام اشکنوان و می‌نویسد: در روستای پائین است و بالا رفتن بدان دشوار است و قلعه‌ای بسیار استوار و چشمه‌ای جاری دارد[۴۳۵]. این قلعه اشکنوان را با قلاع اصطخریار و قلعه شکسته سه گنبدان می‌گفتند. لسترنج به نقل از بلاذریو مقدسی و فارسنامه ابن بلخی و نزهه‌القلوب حمدالله مستوفی درباره آقار این قلعه می‌نویسد:
برفراز کوههای شمال باختری اصطخر سه قلعه بود، یکی اصطخریار دیگر قلعه شکسته و سوم قلعه شکنوان این سه قلعه را رویهم سه گنبدان می‌کفتند. آب قلعه اولی ‌ازدره‌ای عمیق جلوی آنرا سدی بسته بودند می‌آمد ودر این قلعه عضدالدوله دیلمی آب انبارهای بزرگ ساخته بودکه سقف آن برفراز بیست ستون قرار داشت و هنگامی که دشمن قلعه را محاصره می‌کرد آب آن آب انبارها برای مصرف هزار مرد که درون قلعه بودند به مدت یکسال کفایت می‌نمود نزدیک آن قلاع بر فراز کوه میدانی بود بود برای تمرین سپاهیان که آنرا هم عضدالدوله دیلمی ساخته بود[۴۳۶].
در فارسنامه ابن بلخی آمده است:«قلعه اصطخر قلعه‌ ایست سخت عظیم و از این جهت آنرا اصطخریار نام نهاده‌ اند که یعنی یار اصطخر: هوای آن معتدل است وآب چشمه دارد[۴۳۷]. و مولف کتاب نزهه ‌القلوب اضافه می‌کندکه هیچ قلعه‌ای از آن قدیمی‌ترنیست وهر استحکامی که جهت قلاع ممکن بوده در آنجا انجام داده‌اند. در قدیم آنرا سه گنبدان خوانده ‌اند زیرا قلاع شکسته و شکنوان در حول آنست و برآن قلعه زمین عمیقی بود که آب باران بر آن رفتی و از یکطرفش بصحرا افتادی عضدالدوله بر آن طرف بندی بست و آن زمین را به ساروج و سنگ وگچ حوضی ساخت که به هفده پایه نردبان درآوردند و بکرباس و قیر و موم و ساروج چنان محکم گردانید که قطعا آب نمی‌تراوید و چندان آب درو جمع می‌شود که اگر هزار مرد یکسال از آن بکار برند یک پایه فرو ننشیند و آن حوضها را ستونها در میان ساخته‌اند و سقف گردانیده تا از تغیر هوا و آب سالم ماند و قلعه اصطخر قلعه محکم است و بدین سبب آنرا بدین نام خوانند که در استحکام مانند اصطخر است[۴۳۸].
آنچه مسلم است این قلعه مستحکم تا روزگار شاه عباس بزرگ اهمیت و عظمت خود را حفظ کرده بود. شاه اسماعیل اول بنیان‌گذار دولت صفوی و برادرانش به فرمان یعقوب بیگ آق قیوینلو مدتی در این قلعه زندانی شدند و رستم میرزا آق قوینلو جانشین یعقوب برای مبارزه با دشمنان خود اسماعیل و برادران را از قلعه خارج کرد و همین امر به اسماعیل امکان داد پس از مرگ برادرش علی مریدان پدر را گرد آورده قیام تاریخی خودرا به سال ۹۰۶ ه.ق آغاز کند. خان احمد گیلانی فرمانروای مقتدرگیلان در دوران شاه طهماسب از شخصیتهای دیگری بود که مدتی به فرمان این پادشاه در اصطخر زندانی شد اما آخرین قربانی این دژ بلند آوازه یعقوب خان ذوالقدر حاکم فارس بود. یعقوب خان ذوالقدردر هنگام حکومت شاه عباس در خراسان جزء ملازمان وی بود و اعتباری چندان نداشت لکن پس از آنکه شاه عباس به کمک مرشد قلی خان استاجلو قزوین پایتخت صفویه را تصرف کرد و به اشاره او یعقوب خان، ‌مهدی قلی‌خان ذوالقدرحاکم یاغی فارس را به قتل ‌رسانید. پادشاه صفوی بپاداش ‌این عمل حکومت فارس را به یعقوب سپرد اما یعقوب خان پس از استقرار در شیراز دست به ظلم و تعدی گشود و روزگاری چند با خودسری حکومت راند تا آنکه شاه عباس تصمیم به تنبیه اوگرفت خان ذوالقدرکه از عقوبت پادشاه صفوی مطلع بود خود را به قلعه اصطخر انداخت و با پشت گرمی به استحکام قلعه و لشگریان و ذخایر خود لوای عصیان بر افراخت اما سرانجام پادشاه صفوی با تدبیر و سیاست یعقوب خان را از قلعه بیرون آورده او و همه کسانش را نابود کرد و سپس قلعه اصطخر را با خاک یکسان کرد. مورخین آن زمان فتح این قلعه را جزء کارهای شگفت‌انگیز دانستند. محمود بن هدایت الله صاحب نقاره‌الآثار فی ذکرالخیار می‌نویسد:«چون خبراین فتح مبین دراطراف و اکناف بلاد ایران زمین منتشر گردید اصحاب خبرت را موجب حیرت گشته وقوع این امرغریب راازمقوله خرق‌عادت شمرده گوش زمان ندای حیرت فزای «هذالشئی عجیب» شنید زیرا که قلعه اصطخر درحصانت ورصانت موجب فخرسلاطین عجم بوده واز عهد جمشید که بانی مبانی آن قصر مشید است تا این روزگارهیچ یک ازپادشاهان ذوی‌الاقتداررا تصرف در آن دست نداده وکمند تسلط هیچ صاحب شوکتی بر کنگره برجی از این حصاررفیع منیع که مشاکل‌مسماء‌ذات البروج‌است نیفتاده[۴۳۹].اسکندربیگ ترکمان نویسنده‌عالم‌آرای عباسی می‌نویسد: «تسخیرقلعه اصطخر که به متانت واستحکام شهره عالم وبنا کرده‌فریدون و جم است به قهر و غلبه دشوار مینمود.»[۴۴۰]
وقاضی احمددر خلاصه‌التواریخ آورده است که : «ارباب سیر و تاریخ نوشته‌اند که قریب پنجهزار سال از بنای آن قلعه گذشته و در هیچ زمانی احدی از سلاطین آن قلعه را نگرفته‌اند.»[۴۴۱]
شاه عباس چند روز پس از قتل یعقوب خان و تسخیر قلعه اصطخر بتماشای آن قلعه رفت و از برار آن وقتی به افق اطراف نگریست در ارتفاع قلعه و استحکام آن متحیر ماند و پس از آنکه بپائین آمد فرمان داد قلعه را ویران کنند: «شاه کامیاب امربه تخریب آن قلعه فرموده سنگتراشان نادرو کوهکنان قادر اطراف وجوانب آن قلعه را که سد راه آمد و شد بود کنده درو عمارت و آب انبارهای آنرا بالتمام ویران کردند و مبلغ یکهزار تومان که قبل از آن جهت گرفتاری آن حق ناشناس نذر فرموده بودند تصدق فرمایند تسلیم توفیق آثاری عباس علی سلطان نمودند که به ارباب استحقاق رسانید[۴۴۲] چگونگی تسخیر این قلعه بوسیله شاه عباس خود واقعه‌ای شنیدنی است و از دریچه چشم یک واقعه پرداز بی‌طرف که‌شغلی نیزدردستگاه حکومت صفوی نداشته است نشان دوراندیشی وسیاست شاه عباس است صاحب نقاره‌الآثار می‌نویسد:
«پادشاه می‌خواست که‌آن‌رمیده معموره فراغت و بدام آمدن آن وحشی مغموره خوف و خشیت (یعقوب خان ذوالقدر) از مکمن قوت به حیز فعل آید و طایز زندگی و مرغ حیات و کامرانی آن متمکن حصار سرکشی و آن ساکن قرارگاه ناخوشی‌را به چنگ عقاب قهر افعی زهر بدتیر هلاک سازد بنابراین در ایام صید و شکار بهر جایی و مقامی که رسیدی که ماده شوقی وانتعاش طبیعی اتفاق افتادی نواب سلیمان القاب از روی تأسف و تحسر؛بن زبان آوردی که آیا یعقوب خان من در این موضوع شکاری کرده یا جامی بیاد ما خورده باشد؟ کی باشد که نوعی شود که با یکدیگر در محلهای عشرت اثرجامی بروی هم بکشیم وباتفاق شکاری بدام آوریم! واین مقدمه راالتزام نموده هر جایی و مأوایی که اوضاع و خصوصیات آن مقام بطبع شریفش خوش آمدی آن عبارت را تکرار نمودی و نوعی فرمودی که آن کلمات در میان جمع بسمع خان رسیدی …. تا آنکه یکروز یکی از محارم خود را بنزد یعقوب فرستاد و به اوپیغام دادکه منظور اصلی وی از آمدن آن بوده است که خلاف قول بعضی از ارکان دولت را در مورد عصیان او به ثبوت رساند و چون خود به این امر واقفست بهتر آنست که خان از قلعه فرود آید و شرط مهمان ‌نوازی به جای آورد. پس از چند بار پیغام سرانجام با وساطت تنی چند از محرمان و معتمدان بنیان عهد و میثاق استوار گردید و خان در آن قلعه شکوهمند فکرهای بلند و اندیشه‌های ناسودمند کرده عاقبت از اوضاع و اطوار ناشایست نادم و پشیمان گردیده کمند جاذبه اقبال شاهی و قید سلسله نامتناهی دست وگردن اقتدارش بسته بی ‌اختیارش از آن منزل غرور و استکبار فرود آورد و خری را که شیطان به چندین حیله و مکر و اندیشه بسیار و فکر بر بام برده بود عنانش گرفته و به پائین آورده بدست صاحب سپرد[۴۴۳] .
قلعه قهقهه
اما درباره قلعه قهقهه دردوران صفویه سخن بسیار است و نام آن که حادثه ساز سیاسی دوران پرجذر و مد اوایل دولت صفویه بوده همواره با رعب و وحشت خاصی در دهانها می‌گردیده و در گوشها می‌پیچیده است شاه اسماعیل دوم و القاس میرزا و سام میرزا از جمله شاهزادگان صفوی بودند که سالها بفرمان شاه طهماسب در این قلعه مخوف زندانی شدندوتنها اسماعیل میرزا پس از وفات شاه طهماسب نجات یافت عده‌ای از امرا و بزرگان نظیر خان احمد گیلانی حاکم گیلان و امیر خان ترکمان امیرالمرای آذربایجان وحاکم گرجستان نیز مدتی‌ دراین قلعه گرفتار بودند و بعضی به سرنوشت شومی دچار شدند. درباره ساختمان این قلعه وچگونگی ایجاد آن مطلب مهمی درکتابهای گذشته نیامده است و آن چه که بر شهرت این قلعه در روزگار صفویه افزوده این بوده است که شاهان صفوی از آن بعنوان زندانی سیاسی استفاده می‌کردند. درزمانیکه شاه اسماعیل در تبریز بتخت نشست قلعه قهقهه بعلت نزدیکی به پایتخت و استحکام طبیعی مورد توجه قرار گرفت. این قلعه درکوههای قراجه داغ واقع بوده است و آن کوهستانی است درشمال آذربایجان که از یک سو به کوههای قراباغ وازسوی دیگر به کوههای طالش ختم می‌شود. درعالم آرای عباسی درباره قلعه قهقهه چنین آمده است:
قلعه عالی اساس سپهر حماس قهقهه در الکاء یافت از اعمال قراجه داغ بر فراز قله کوهی رفیع آسمان پیوند واقع شده از سنگ یک پارچه که‌ ساکنانش با سکنه فلک ‌الافلاک دمساز و پاسبانانش با شب زنده‌ داران فلک ثوابت همرازند. از درگاه قلعه که دامنه آن کوه است تا فراز قلعه راهی است سر بالا تا نیم فرسخ در غایت تنگی که عبور یک سوار از آنجا در نهایت دشواریست که یک نفر تفنگچی مانع خروج کثیر می‌تواند باشد. درزمان شاه جنت مکان (شاه طهماسب) که چند مرتبه خواندگار (سلطان عثمانی) به آذربایجان آمد و در آن ولایت فترت بود بنابر استحکام قلعه خزاین پادشاهی به آنجا نقل شده بود اسماعیل میرزا و القاس میرزا و سام میرزا نیز با اولاد در آن قلعه محبوس بودند. هیچ پادشاه ذی شوکت کمند همت بر کنگره تسخیر آن حصن حصین بلند ارکان نینداخته و آرزوی گرفتن آن عالی بنیاد در مخیله هیچ یک از سلاطین کشور گیر صورت نبسته همیشه یکی از امراء معتمد عالی قدر بحراست و کوتوالی آن قیام داشته‌اند[۴۴۴] .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:19:00 ب.ظ ]




- ترغیب گشودگی
- حمایت از کارمندان
- تصمیمگیری مشارکتی (هوی و سوئیتلند، ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱؛ هوی و میسکل، ۲۰۰۵؛ ۲۰۰۸).

۲-۱-۱-۵-۲-۸-۲- ساختار بازدارنده
ساختار سازمانی بازدارنده با سلسلهمراتبی انعطافناپذیر و سیستمی از قواعد و مقررات تنبیهی، بر اجابت و همنوایی اعضای سازمان متمرکز است (تایلوس،۲۰۰۹؛ آدامز و فورسیث[۶۹]، ۲۰۰۶؛ گگ، ۲۰۰۳؛ هوی و سوئیتلند، ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱). به عبارتی دیگر سلسلهمراتبی از قواعد و مقررات قهری و اجباری، بیانگر ماهیت ساختار بازدارنده میباشد. مبنای عینی سلسله مراتب، اجابت اجباری کارمندان است؛ از اینرو رفتار آنان از نزدیک و به طور دقیق مدیریت و کنترل میگردد (هوی و میسکل، ۲۰۰۵ و ۲۰۰۸؛ آدامز و فورسیث، ۲۰۰۶؛ هوی و سوئیتلند، ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱). در واقع ساختار مذکور منجر به اعمال نوعی نظارت پایشی و تبعات بازداردنده آن از قبیل کاهش تعهد حرفهای و سازمانی و عدم انگیزش در سازمان میشود. ساختار بازدارنده، شرایط لازم جهت تبدیل افراد به کارمندانی نالایق، بیمیل به کار و بیمسئولیت نسبت به خواسته های مدیریت را فراهم میآورد و هر نوع خلاقیت و نوآوری را سرکوب مینماید. از طرفی این ساختار منجر به تقویت قدرت مدیران جهت اعمال کنترل بر کارکنان میشود (هوی و میسکل، ۲۰۰۵ و۲۰۰۸؛ گگ، ۲۰۰۳) و البته از طرفی دیگر احساس بیقدرتی (عدم نفوذ) در کارکنان را موجب میگردد (هوی و سوئیتلند،۲۰۰۰؛ هوی[۷۰] و همکاران،۲۰۰۲؛ هوی، ۲۰۰۳؛ سیندن و همکاران،۲۰۰۴).
در ساختار بازدارنده، بهره وری مفهومی از دست رفته است. این نوع ساختار میتواند کیفیت خدمات سازمانی را تحت تاثیر قرار دهد. ساختار بازدارنده عدم اعتماد بینفردی را موجب میشود؛ و همین امر خود به کژکارکردی سیستم سازمانی میانجامد (گگ، ۲۰۰۳). این نوع ساختار، بیزاری کارمندان را به دنبال خواهد داشت و نه تعهد (پذیرش مشتاقانه و عملکرد وفادارانه) آنان را (هوی و سوئیتلند، ۲۰۰۰). بهعلاوه پیامدهای ناشی از ساختار بازدارنده، تاثیرات منفی از قبیل غیبت، استرس، احساس بیگانگی و نارضایتی شغلی را موجب میگردد (گگ، ۲۰۰۳؛ هوی و سوئیتلند، ۲۰۰۰؛ آرچز[۷۱]، ۱۹۹۱).
ساختار بازدارنده در مقایسه با ساختار تواناساز، بهوجودآورنده محیط کاری است که کمتر اثربخش میباشد (گگ، ۲۰۰۳). در این نوع ساختار، جو سازمانی به شکلی منفی جهت مییابد (هوی و سوئیتلند، ۲۰۰۱) و فضای موجود، در امر حل مساله و انجام وظایف کاری مانع است نه یاریدهنده. این نوع ساختار ماهیتاً ازبینبرنده فرایند حل مساله است. بهعلاوه بازدارنده هرگونه نوآوری و رشد است (گگ، ۲۰۰۳). ارتباطات در آن از نوع سختپیوند، یکطرفه و از بالا به پایین بوده (هوی و میسکل، ۲۰۰۵ و ۲۰۰۸؛ هوی، ۲۰۰۳) و میزان مشارکت افراد ناچیز است. زیرا تعاملات بینفردی را محدود نموده و کنترل اداری زیادی را اعمال مینماید (هوی و میسکل، ۲۰۰۵ و ۲۰۰۸؛ تایلوس، ۲۰۰۹). پرواضح است که ساختار بازدارنده از طریق نفوذ در و بر رفتار سازمانی افراد در سطوح فردی، گروهی و سازمانی، سازمان را در راستای تحقق سلامت سازمانی باز میدارد. ویژگی های ساختار بازدارنده را می توان به شرح ذیل برشمرد:
- اجرای قوانین و رویه های سخت
- تلقی مشکلات به عنوان محدودیت و گرفتاری
- خواستار همنوایی و توافق
- تنبیه اشتباهات
- ترویج بدگمانی
- خواستار اجابت
- کنترل
- تنبیه کارکنان
- بازداری تغییر
- قوانین مستبدانه
- تصمیمگیری یک جانبه
- اعمال فشار برای انجام کار مورد نظر
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
- بیاعتمادی کارمندان
- فریب و نیرنگ
- تعارض
- ایجاد احساس بیقدرتی و بینفوذی در افراد (هوی و سوئیتلند، ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱؛ هوی و میسکل، ۲۰۰۵؛ ۲۰۰۸).
۲-۱-۱-۵-۲-۸-۳- مقایسه دو نوع ساختار
در پایان لازم به ذکر است که به طور کلی، ساختار تواناساز با قواعد و مقررات منعطف و پیامدهای مثبت، دارای ماهیتی کارکردی است و ساختار بازدارنده با به کارگیری قواعد و مقررات سخت و نامنعطف و پیامدهای منفی خود، منجر به کژکارکردی سازمان میشود (هوی و میسکل، ۲۰۰۵ و ۲۰۰۸). در زیر ابعاد چهارگانه انواع ساختارهای تواناساز و بازدارنده در جدول شماره (۱)، با یکدیگر مقایسه گردیدهاند. این مقایسه ضرورت توجه و تلاش سازمانها برای طراحی، استقرار و توسعه ساختار تواناساز و کاستن از بازدارندگی ساختارهای موجود خود به منظور بهره وری از پیامدهای مثبت حاصل از آن نوع ساختار را محرز میگرداند (هوی، ۲۰۰۳).
جدول شماره ۱: مقایسه ابعاد چهارگانه انواع ساختارهای تواناساز و بازدارنده

 

ابعاد
انواع ساختار
رسمیت تمرکز فرایند زمینه
بازدارنده

 

    • قواعد و رویه های سخت و انعطافناپذیر

 

    • تلقی مشکلات به عنوان محدودیت و گرفتاری

 

    • خواستار همنوایی و توافق

 

    • تنبیه اشتباهات

 

    • ترویج بدگمانی

 

 

 

  • خواستار اجابت
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:18:00 ب.ظ ]




۶۵

 

۷/۵۳

 

۱۲۱

 

۲/۳۴

 

 

 

دوم

 

۶۰

 

۸/۵۰

 

۵۸

 

۲/۴۹

 

۱۱۸

 

۳/۳۳

 

 

 

سوم

 

۶۷

 

۳/۵۸

 

۴۸

 

۷/۴۱

 

۱۱۵

 

۵/۳۲

 

 

 

کل

 

۱۸۳

 

۷/۵۱

 

۱۷۱

 

۳/۴۸

 

۳۵۴

 

۱۰۰

 

 

 

۳-۱-۳- ابزارهای پژوهش
به منظور جمع‌ آوری اطلاعات مربوط به متغیرهای مختلف پژوهش حاضر از سه پرسشنامه شامل پرسشنامه شخصیتی گلدبرگ، پرسشنامه خودگزارشی تعامل رفتاری - عاطفی و پرسشنامه مهارتهای اجتماعی استفاده شد. در ادامه هر یک از این ابزارها معرفی میگردند.
۳-۱-۳-۱- پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت
ابزارهای متعددی برای ارزیابی پنج عامل بزرگ شخصیت ساخته شده است. برخی از این ابزارها مانند پرسشنامه ۲۴۰ گویهای تجدید نظر شده پنج عامل (کوستا و مک کری، ۱۹۹۲) به صورت گستردهای مورد استفاده بوده است[۱۸۹]. اما در فعالیتهای پژوهشی، استفاده از این ابزارها به سبب تعداد زیاد گویه ها معمولا دشوار بوده است. لذا در سالهای اخیر محققین تلاش داشتهاند تا فرمها یا پرسشنامه هایی کوتاه برای ارزیابی پنج عامل بزرگ شخصیت به وجود آوردند. برای مثال کوستا و مک کری (۱۹۹۲) پرسشنامه ای ۶۰ گویهای با عنوان سیاهه پنج عامل شخصیت[۱۹۰] با انتخاب گویه های پرسشنامه شخصیتی میسازند. گلدبرگ (۱۹۹۹) بر اساس تحلیلی که بر روی مجموع ۱۲۵۲ گویه از میان مجموعه گویه های شخصیتی رایج در جهان[۱۹۱] و همچنین پرسشنامه های شخصیتی موجود انجام داده است، چهار پرسشنامه شخصیتی پیشنهاد میدهد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
از این تعداد یک پرسشنامه ۱۰۰ گویهای و یک پرسشنامه ۵۰ گویهای با توجه به مدل مک کری و کوستا (۱۹۹۶) با تحلیل پرسشنامه های موجود ساخته شد و یک پرسشنامه یکصد گویهای و ۵۰ گویهای بر اساس مدل تحلیل واژگانی از مجموعه گویه های شخصیتی رایج در جهان (IPIP) تهیه شد. در این پژوهش از پرسشنامه شخصیتی ۵۰ گویهای (گلدبرگ، ۱۹۹۹) به جهت اختصار و شاخصهای روانسنجی مناسبتر استفاده گردید.
در پژوهش خرمایی (۱۳۸۵) بر اساس نتایج تحلیل عوامل ۱۰ گویه پرسشنامه برای سنجش عامل ثبات عاطفی (شامل گویه های شماره ۹، ۲۴، ۴، ۴۴، ۳۴، ۴۹، ۲۹، ۱۹، ۱۴، ۳۹، ۳۴)، ۱۰ گویه برای عامل گشودگی در تجربه (گویه های شماره ۲۵، ۱۵، ۵۰، ۲۰، ۱۰، ۳۵، ۳۰، ۵، ۴۰، ۴۵)، ۱۰ گویه برای عامل وظیفهمداری (گویه های شماره ۲۳، ۳۸، ۲۸، ۴۳، ۱۸، ۸، ۴۸، ۳۳، ۱۳، ۳)، ۱۰ گویه برای عامل توافقپذیری (گویه شماره ۴۷، ۳۲، ۷، ۲، ۲۲، ۱۷، ۱۲، ۳۷، ۲۷، ۴۲) و۱۰ گویه نیز برای عامل برونگرایی (گویه های شماره ۴۱، ۳۶، ۳۱، ۲۱، ۶، ۴۶، ۱۱، ۱، ۲۶، ۱۶) بارگذاری عاملی شده است. در این پرسشنامه برای ارزیابی هر یک از پنج عامل بزرگ شخصیت ۱۰ گویه مثبت و منفی وجود دارد.
برای سنجش عامل رواننژندی (ثبات هیجانی) گویههایی مانند «در مورد کارها دلشوره و نگرانی دارم» آمده است. برای ارزیابی عامل برونگرایی گویههایی مانند «از در میان جمع بودن احساس رضایت و دلخوشی میکنم» و برای ارزیابی عامل وظیفهمداری گویههایی مانند «در کارهایم دقیق و موشکاف هستم» وجود دارد. مثالهایی از عامل گشودگی در تجربه گویههایی مانند «قوه تخیل قوی دارم» است و در نهایت گویههایی مانند «با احساسات دیگران همدلی و همدردی میکنم» برای ارزیابی عامل توافقپذیری مورد استفاده قرار میگیرد.
آزمودنی باید پس از مطالعه هر گویه صحت آن را در مورد خویش بر اساس مقیاس لیکرت از کاملا درست تا کاملا نادرست تعیین نماید. درجهبندی این ویژگیها بر اساس مقیاس پنج درجهای است که در مورد گویه های مثبت با انتخاب گزینه کاملا درست نمره ۵ و با انتخاب گزینه کاملا نادرست نمره ۱ تعلق میگیرد.
گویه های منفی به صورت معکوس نمره گذاری میشوند. حداکثر نمره آزمودنی در هر عامل ۵۰ و حداقل نمره اکتسابی ۱۰ خواهد بود.
گلدبرگ (۱۹۹۹) و کوستاو و مک کری (۱۹۸۵) روایی محتوایی و سازه و پایایی (آلفای کرونباخ و بازآزمایی) این مقیاس را مطلوب گزارش کرده‌اند.
در پژوهش خرمایی (۱۳۸۵) برای تعیین روایی سازه این ابزار از روش تحلیل عامل به
شیوهی مولفه های اصلی همراه با چرخش واریماکس استفاده شده است. در مورد پایایی عوامل، نتایج چندین مطالعه از جمله خرمایی (۱۳۸۵) و دلشاد (۱۳۸۹) حاکی از آن است که زیرمقیاسهای پنج عامل، همسانی درونی خوبی دارند که شرح آن در جدول ۳-۲ آمده است .
جدول شماره ۳-۲ ضرایب آلفای کرونباخ پنج عامل شخصیتی

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:18:00 ب.ظ ]




«خلق السموات بغیر عمد ترونها….» (سوره ۳۱، آیه ۱۰).
معنی بیت: ای مرد ساده دل! که زود فریب جهان را می‌خوری. طاق و طارم این فلک که مانند سقف خیمه‌ای چهار طاق است، از آن روی بی طناب پابرجا مانده که برای به دار کشیدن تو طناب در گلو افکنده است.
پایان نامه
۲۲)چو گردنا بشود گوشمال خورده دهر کسی که بیهده گردن کشی کند چو رباب
گردنا:  قصیده‌ی ۲، بیت ۱۵. گوشه‌ی عود و رباب و امثال آنرا نیز گفته‌اند که تار بر آن بندند و بگردانند تا ساز آهنگ شود (برهان).
توضیح: اشاره به شکل ظاهرِ ساز رباب دارد که دارای گردن دراز و نیز مانند ساز گردنا، سازی به کوکها و تارهای مختلف، که برای کوک کردن آن، کوک آنرا می‌پیچانند و گوشمال کردن ساز کنایه از پیچاندن کوک آن است.
معنی بیت: کسی که در این دنیا مانند ساز رباب، گردنکشی و جباری می‌کند و سر به عصیان برمی‌دارد، مانند ساز گردنا، از دهر و زمانه گوشمالی می‌بیند.
۲۳)مخور لعاب دهن تا به نان کس چه رسد که کرم پیله بمیرد به عاقبت ز لعاب
لعاب: آب دهن و آب هر چیزی که غلظت و چسبندگی دارد (غیاث).
کرم پیله: کرم ابریشم: نوزاد کرمی شکل پروانه کرم ابریشم است که پس از خروج از تخم به صورت کرمی می‌باشد که در سطح شکمی دارای اندامهای ظریف کوچک متعددی است و از برگ درخت توت تغذیه می‌کند… پس از آنکه نموش به حد معینی می‌رسد دور خود پیله می‌کند و در درون آن دگردیسی می یابد و پس از تبدیل به پروانه، پیله را سوراخ کرده از آن خارج می‌شود (معین).
کرم پیله بمیرد… ز لعاب: کرم ابریشم از لعاب دهن خود به دور خود پیله می‌تند و عاقبت می‌میرد و آن پیله به صورت کفنی سفید برای او درمی آید.
معنی بیت: قناعت گزین به گونه ای که حتی آب دهان خود را نیز فرو مده (اغراق برای رساندن کمال قناعت)، چه برسد به اینکه از مردمان دیگر طلب نان کنی، زیرا کرم پیله که از لعاب دهن خویش به گرد خود پیله می‌تند، عاقبت در تنگنای آن پیله می‌میرد و (شاعر با تصویری عینی از کرم پیله، مرگ کرم پیله و نابودی انسان را در اثر حریص بودن و از کف نهادن قناعت می‌داند).
۲۴)ز ژنده جوی صفا کافتاب کم تابد چو ابر بر خشن آسمان زند سنجاب
ژنده: کنایه از درویش.
صفا:  رک قصیده ۱، بیت ۱.
کم تابد: نتابد، نمی‌تابد.
خشنگیاهی باشد که از آن جامه بافند و فقیران و درویشان پوشند و جامه ساخته شده از خشن:
برکش میخ غم زدل پیش که صبح برکشد این خشن هزار میخ از سر چرخ چنبری
(تعلیقات دیوان مجیر)
در این بیت مجیر، خشن {هزار میخ} آسمان کنایه از آسمان پر ستاره است(تعلیقات دیوان مجیر).
سنجاب زدن: کنایه است از اینکه ابرهای تیره رنگ آسمان را فرا گیرد (همان).
بین ژنده، به صفا و خشن تناسب وجود دارد.
معنی بیت: صفا و خلوص نیت را در درویش و ژنده پوش بجوی، نه صوفی خشن پوش، زیرا وقتی که ابرهای تیره رنگ آسمان را فرا گیرد، دیگر آفتاب تابشی نخواهد داشت. یعنی نور تجلیات حق بر دل درویشان ژنده پوش می تابد نه صوفی خشن پوش.
۲۵)دل تو پر ز حسابست چون دل پنگان جهان نمای از آن نیست همچو اصطرلاب
پنگان: طاس و طشت مسین یا رویین، نیز طاسی از مس که در بن آن سوراخی تنگ است و آن طاس را بر روی ظرفی پر آب می‌نهند و همین که پر شدن و در بن ظرف افتاد برمی‌کشند و باز بر سر آب می‌گذارند و به مقدار زمان پر شد آن، اوقات شبانه روز را می‌سنجند و گاهی نیز آن طاسک را پر می‌کنند و بر سر چیزی می‌گذارند تا تهی شود و مقدار خالی آن را یک واحد زمانی حساب می‌کنند. مقدار پر شدن یا تهی شدن را نیز پنگان می‌گویند. پنگان نوعی ساعت آبی است که کشاورزان هنوز هم به کار می‌برند. (فرهنگ اشارات). پیاله، فنجان (برهان قاطع).
اصطرلاب؛ اسطرلاب: آلتی باشد که بیشتر از برنج سازند و بدان ارتفاع آفتاب و ستارگان گیرند. گویند پسر ادریس پیغمبر(ع) آنرا وضع کرده است و بعضی گویند ارسطاطالیس، و معنی ترکیبی آن به یونانی ترازوی آفتاب است؛ چه اسطر، به معنی ترازو و لاب، آفتاب را گویند. و بعضی گفته‌اند جام جهان نما عبارت از این است و نزد محققین جام جهان نما عبارت از دل است (برهان).
در بیت حسن تعلیل وجود دارد.
معنی بیت: دل تو مانند اندرون فنجان پر از حساب و کتاب (هوسها و تعلقات دنیوی) است. از این جهت نمی‌تواند مانند اصطرلاب که اسرار آسمانها و جهان را می کند روشن و جهان نما باشد (باید دل صاف داشته باشی تا اسرار جهان را بدانی و به سیر و سلوک آسمانی دست یازی).
۲۶)دلی که قابل اسرار لوح محفوظ است بسان تخته خاکش مساز جای حساب
قابل شدن: استعداد یافتن (فرهنگنامه شعری).
لوح محفوظ: لوح محفوظ در قرآن مجید در آیه ۲۲ سوره بروج، یک بار آمده:
«بل هو قرآن مجید، فی لوح محفوظ»
این کتاب قرآنی است شریف و بزرگوار در لوحی نوشته که آن لوح فرشتگان نگاه می‌دارند. و چون تغییر و نقصان و زیاده در او راه نیابد آن را محفوظ خوانده اند و در نزد خداوند محفوظ است و جز فرشتگان بدان علم نیابند و آن از درّ سپید است. در اقرب الموارد آمده است: گویند لوح محفوظ نوری است که بر فرشتگان می‌تابد و بدان فرمان را در یابند و فرمان برند و گفته اند لوح محفوظ امّ الکتاب است. (تعلیقات دیوان مجیر).
تخته خاک: تخته محاسبان، تخته‌ای که در آن قدری خاک اندازند و بنویسند، باز هموار کنند و رقم دیگر بنویسند و خاقانی گفته:

خاک بر سر می کند گردون ز دستش گو چرا؟ تخته خاک از سر کیوان نسازد هر زمان

در آنندراج آمده: تخته حساب شناسان، ای آن تخته حساب که آن را تخته خاک می‌خوانند. (فرهنگ آنندراج)
معنی بیت: وجود معنوی و دل الهی خود را که مانند لوح محفوظ محل نزول اسرار الهی است پاک نگهدار و آن را مانند تخته‌ی خاکی محاسبان، پر از رقمها و تعلقات دنیوی نگردان.
۲۷)به زرد و سرخ جهان تا فریفته نشوی که خون دهد عنب از دفع خون کند عنّاب
زرد و سرخ، در حدیث آمده است:« اهلک الرجال الاحمران او الاصفران».
ترجمه: مردان را گوشت و خمر، طلا و زعفران به هلاکت رساند. مردان را دو سرخ (گوشت و خمر) یا زرد (طلا و زعفران) به هلاکت رساند.
تا: مبادا، زینهار (تا در این معنی شبه جمله است).
عنب: انگور، میوه تاک که تازه است و چون خشک شود آن را زبیب (مویز) گویند. و از خواصّ آن: تولید خون صالح و معدل امزجه غلیظه و مصفّی خون و دافع موادّ سوداویه و احتراقیه…
عنّاب: سنجد جیلان، میوه ای است شبیه به سنجد و در منضجات و مسهلات به کار برند. و از خواصّ آن: صاف کننده خون، مولّد خون صالح و مسکّن التهاب و تشنگی و حدت خون و گرمی… (تعلیقات دیوان مجیر)
چرا هوای لبت خون من به جوش آورد؟ اگر نشاندن خون از خواصّ عنّابست
(ظهیر فاریابی، به نقل از همان)
بین عنب و عناب، جناس شبه اشتقاق وجود دارد.
معنی بیت: به ظواهر دنیوی فریفته مشو و در بند اسباب و علل ظاهری مباش، چرا که انگور مولد خون و عناب صاف کننده‌ی خون است.
توضیح استاد راهنما (دکتر محمد شوقی نوبر) درباره‌ی این بیت:
در بیت «دفع کند» آمده است.
نه صاف کند؛ و میان خون دادن و خون دفع کردن تضاد هست.
انگور زرد رنگ است و عناب، سرخ رنگ؛ در بیت لف و نشر مرتب هست.
معنی بیت: فریفته‌ی زرد و سرخ (ظواهر و رنگ و بوی) دنیا مشو که متضاد هم هستند، اگر یکی ترا تقویت کند دیگری تضعیف می کند. همانطوری که انگور تولید خون، و عناب آن را دفع می‌کند.
۲۸)عدوی تست جهان گرچه بر مصیبت تو سیاه جامه شود هر شبی به شکل مصاب

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:17:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم