کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو



 



در همین ایام، در سال ۱۹۰۴ حزب سوسیال دموکرات روسیه برای اینکه بتواند از نیروی کارگران خارجی مقیم باکو برای مبارزات سیاسی خود استفاده کند، انجمن سوسیال دموکرات ” همت ” را که رهبر و بنیان‌گذار آن «نریمان نجف‌اوغلو نریمانوف» پزشک دانشمند آذربایجان بود تشکیل داد. یکی دیگر از رهبران آن، یک بلشویک بنام ام. عزیز بکف بود، ” همت ” نخستین حزب سوسیال دموکرات مسلمانان قفقاز بود.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
همت، در فاصله سالهای ۱۹۰۷ – ۱۹۰۴ تبلیغات گسترده‌ای را در میان کارگران مسلمان شاغل در مناطق نفتی قفقاز براه انداخت.
از آنجائی که از نظر فرهنگ و زبان میان این کارگران ایرانی و بومی‌های آذربایجان توفیر زیادی وجود نداشت، ایرانیان شاغل در این مناطق بمرور توانستند از روزنامه ملانصرالدین، یا روزنامه‌های ارشاد و اقبال که به مسائل ملی می پرداختند استفاده نمایند. با همه اینها نباید فراموش کرد که در آن غربت روز به روز لهیب احساسات ملی و میهن‌پرستانه ایرانیان بیشتر زبانه می کشید. بوِیژه در میان مهاجرین و تجار، که اهل علم و نوشتن بودند، این احساسات بیشتر ظهور و بروز می کرد. آثار انتقادی، سیاسی و فرهنگی و هنری «طالبوف» و «سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ» واشعار وطنی «ادیب‌الممالک»نمونه های برجسته تجلی و اعتلای تفکر و اندیشه مترقی و آزادی‌خواهانه و انقلابی‌اند. در عین حال، ایرانیانی که در مدارس جدید آنجا درس می خواندند در بادکوبه دو مدرسه معتبر ایرانی به نامهای ” اتحاد ” و ” تمدن ” تأسیس کرده بودند و دونشریه فارسی نیز در آنجا به طبع می رسید. این عوامل، علاوه بر رشد تفکرات آزادی‌خواهی وجدان مبارزاتی کارگران را بیدارتر مینموددرآستانه انقلاب مشروطیت ایران درنتیجه اعتصاب‌های عظیمی که دربنگاه‌های صنعت نفت باکو رخ داد و در اثر اخراج دسته‌جمعی کارگران، عده زیادی ازآنها مجبوربه ترک کار و مراجعت به ایران شدند . بنابراین دراثرمهاجرت کارگران به ایران افکار انقلابی درجامعه ایران گسترش بیشتری پیدا کرد[۱۸۱]. سابقه مبارزه کارگران در ایران برای احقاق حقوق صنفی خود از دوره ای آغاز می گردد که انقلاب مشروطیت ۱۲۸۴-۱۲۸۸ در قانون مصوبه خود برآزادی اتحادیه ها و انجمن ها ( ماده ۲۱ ) صراحت به خرج داد و با پای گیری اولین اتحادیه های کارگری ( کارگران چاپخانه کوچکی درتهران ۱۲۸۹ ) مبارزه برای بدست آوردن ۸ ساعت کار درروز و حق اعتصاب در صدر مطالبات صنفی کارگران قرار گرفت. با حضور فعالین سازمان اجتماعیون - عامیون درمیان کارگران شهرهای بزرگ ، محافل کارگریی شکل گرفتند که خود عاملی برای گسترش فعالیت درمیان عموم کارگران و آگاهی یافتن از منافع طبقاتی شان گردید. فصل جدیدی از هویت یابی کارگران بمثابه یک طبقه در مبارزات اجتماعی عمدتاً از این دوره است که تجلی می یابد. نخستین اعتصاب کارگری درسال ۱۲۸۴ توسط ماهیگیران بندرانزلی با خواست تعلق صیدماهی برای ماهیگیران منجر به رویارویی با نظامیان و کشته شدن یکی ازماهیگیران می گردد. اعتصاب تلگرافچیان تبریز در۱۲۸۵ و کارگران چاپخانه های تهران حول افزایش حقوق ودریافت حقوق معوقه، تاثیرات مثبتی بردیگر بخش های غیرفعال در جنبش نوپای کارگری ایران می نهد. اعتصاب باراندازان و ملاحان خط کشتیرانی انزلی باکو درهمان سال با خواست افزایش حقوق و کارگران چاپخانه ها برای کاهش ساعات کار تداوم حرکت های اعتراضی و حق طلبانه کارگران دراین دوره بود. اولین دستاورد کارگران از این اعتصابات تقلیل ساعت کارروزانه از۱۴ ساعت به ۹ ساعت برای کارگران چاپخانه ها بود.تشکیل اولین صندوق های اعتصاب دراین سال ها باعث می گردد که توان کارگران برای ادامه اعتصابات تاحدودی تضمین شود. درسال ۱۲۹۰ با توقیف روزنامه های مخالف و احضار سردبیران آن به دادگاه به دستور کابینه سپهدار ، کارگران چاپخانه ها دراعتراض به اقدامات سرکوبگرانه دولت دست به اولین اعتصاب سیاسی درپشتیبانی از حق بیان و نشر می زنند و تحت رهبری شورای تازه بنیان گذارده شده مرکزی کارگران با انتشار روزنامه « اتفاق کارگران » مسئولیت خبررسانی به مردم را در دوره سرکوب روزنامه ها به عهده می گیرند. یک سال بعد در سال ۱۲۹۱ اتحادیه ملی کارگران چاپخانه بنیان نهاده می شود. درسال های پایانی جنگ جهانی اول شاهد ایجاد اتحادیه های مختلف از جمله اتحادیه کارگران نانوایی، اتحادیه تلگرافچیان و پستچیان درایران می باشیم که درپرتو این سازمانیابی،کارگران توانستند برای گرفتن مطالبات صنفی خود دست به حرکت های اعتراضی مختلفی بزنند.[۱۸۲]
۲-برخوردامنیتی با جنبش های اجتماعی در عصر پهلوی
جنبش های اجتماعی در عصر پهلوی به دلیل تأسیس کارخانجات ، احداث دانشگاه و تلاش برای ایجاد تمرکز در راستای شکل گیری دولت مطلقه ی مدرن شدت بیشتری گرفت و از اینرو حکومت مجبور به مواجهه با آنها و اتخاذ موضع در برابر آنها بود. بسیاری از برخوردهایی که ما پیش از این تحت عنوان برخورد امنیتی به تعریف آن پرداختیم ، با وجود اینکه در دوره ی قاجار و مقارن با اولین بارقه های مدرن سازی دولت آغاز شده بود اما در این دوره نهادینه شده و صورت تکمیل یافته ایی به خود گرفت. بنابراین برخوردهای سرکوبگرانه حکومت در دوره ی قاجار که ناشی از احساس خطر به دلیل ضعف قدرت، نا کارآمدی و تزلزل در بنیانهای مشروعیت خود از جانب هر گونه اعتراض و شورشی چه در سطح مردم و چه در میان نخبگان ، بود ، در آغاز عصر پهلوی به خاطر نیاز به غلبه بر هرج و مرج و آشوب های پس از مشروطه و پس از آن به خاطر تشدید خصلت استبدادی رژیم و افزایش نارضایتی های عمومی شدت بیشتری به خود گرفت. روندی که در دوره ی پهلوی دوم نیز به همین دلیل ادامه یافت.
۱-۱- برخورد امنیتی با جنبش های قومی در عصر پهلوی
دولت رضا شاه، نخستین دولت مطلقه در تاریخ ایران بود که در راستای تکوین این شکل از ساخت دولت، تلاش زیادی در جهت تمرکز و انحصار منابع و ابزارهای قدرت نمود و کوشید در این راه پراکندگی و تکثر در ساخت قدرت دوره ی قاجار را از میان بردارد. وی تا سال ۱۳۲۰ از خلئی که ناشی از سرکوب یا ضعف انگیزه ی طبقات اجتماعی جامعه ی سنتی ایران به منظور تأثیر گذاری بر فرایند نوسازی بود نهایت استفاده را نمود و به شیوه ی اصلاحات از بالا دست به نوسازی و توسعه ی اقتصادی و صنعتی زد و به تقویت نفوذ و کنترل دولت مطلقه ی خود بر تمام سطوح جامعه پرداخت.[۱۸۳] لازمه ی تکوین چنین دولتی طبعاً از میان برداشتن تکثر و پراکندگی گروه ها و منابع قدرت محلی و نیمه مستقل بود. بنابراین از جمله اقدامات اولیه ی دولت جدید کوشش در زمینه ی ادغام مناطق نیمه مستقل عشایری در درون چارچوب جدید دولت بوروکراتیک ملی،تحدید قدرت خوانین و رؤسای عشایر، منحل کردن تشکیلات ایلی و عشایری و اسکان قبایل و ایلات و فرونشاندن قومیت ها بود.[۱۸۴] به منظور اجرای این اهداف حکومت رضاشاه به لشکر کشی و جنگ با عشایر، قبایل و قومیت ها پرداخت و در نتیجه بخش جمعیت ایلی شدیداً از این سیاست دولت تأثیر پذیرفت. رضاشاه برای اجرای سیاست اسکان اجباری عشایر ، ساختار اجتماعی و اقتصادی عشایری را تخریب کرد، شیوه ی ییلاق و قشلاق را حذف نمود و با از میان بردن دامهای عشایر ، حیات اقتصادی و اجتماعی آنها را به خطر انداخت. حکومت بسیاری از سران عشایر را که مخالف این سیاست بودند بازداشت کرد، در نواحی ییلاق و قشلاق حکومت نظامی اعلام شد و مأموران دولتی با زور در آن نواحی سیاست های حکومت مرکزی را اعمال میکردند. این فرمانداران نظامی از افراد ایل، سرباز وظیفه میخواستند و کسانی که مقاومت میکردند ، جریمه شده یا به زندان افتاده و یا اعدام میشدند.[۱۸۵]
رضاشاه پس از آن تصمیم گرفت حق قانونی داشتن نماینده در مجلس شورای ملی را نیز از ایلات سلب نماید.حقی که به موجب قانون اساسی مشروطه برای ایلات به رسمیت شناخته شده بود و بر اساس آن هر یک از ایلات یک واحد سیاسی شناخته شده و میتوانست یک وکیل یا نماینده در
مجلس داشته باشد.[۱۸۶]
وی در کنار سرکوب ایلات، عشایر و قومیت ها در فرایند نوسازی و توسعه جامعه ایران، تلاش نمود از ایدئولوژی ملی گرایانه یا ملت سازی از بالا برای استقرار دولت مطلقه ی خود بهره گیرد.[۱۸۷]
یکی از تأثیرات این سیاست های ملی گرایانه همانطور که ذکر شد، برخورد با قومیت ها بود . او قومیت ها را نیز مانند عشایر در طیف نیروهای گریز از مرکز و در حکم رقیب و مانعی در راه تمرکز قدرت و تداوم دولت مطلقه قرار میداد که لازم بود حکومت سیاستهایی را به منظور حذف یا سرکوب آنها در پیش بگیرد. بنابراین در راستای تمرکز منابع قدرت و تقویت دولت مطلقه و به بهانه ی نوسازی جامعه ی ایران قومیت های ایرانی همچون آذری ها، کردها،عرب ها ، بلوچ ها و ترکمن ها را در تنگنای شدیدی قرار داد و نسبت به آنها روش های تحقیر آمیز و تبعیض آمیزی را درپیش گرفت.[۱۸۸]حکومت جدید به جای تلاش برای ارتقای مشروعیت خود در نزد قومیت ها سعی داشت با زور اسلحه یا تهدید آنها را سرکوب کند. سرکوب قومیت ها باعث شد بسیاری از قبایل به آگاهی سیاسی دست یابند و هویت خویش را در رابطه با فرهنگ ، رسوم و سنت ها و زبان جست و جو کنند.[۱۸۹] پس از سقوط رضاشاه در سال ۱۳۲۰ ساخت دولت مطلقه دچار نوعی وقفه، پراکندگی و گسست گردید. در نتیجه ، مراکز و کانونهای قدرت مانند اشراف، خوانین، بازار، روحانیون و قومیت ها به درجه ایی از آزادی و استقلال نسبی دست یافتند.طی سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲علاوه بر بی ثباتی حاکم بر جامعه هرکدام از این مراکز و کانونهای قدرت نیز گرفتار نوعی بی ثباتی، کشمکش و اختلافات درونی خاص بودندپس از کودتای سال ۱۳۳۲ دربار سلطنتی با تکیه بر ارتش ، بوروکراسی و در آمدهای نفتی و به بهانه ی ضرورت اصلاحات اقتصادی- اجتماعی و وحدت سیاسی کوشش های دامنه داری در جهت از میان بردن وضعیت پراکندگی منابع قدرت سیاسی و ایجاد کنترل متمرکز بر آنها در راستای تکوین مجدد دولت مطلقه از خود نشان داد. در این فرایند ، کانون های قدرتی که در نتیجه ی فروپاشی ساخت قدرت مطلقه ی رضاشاهی فعال شده بودندیکی پس از دیگری سرکوب و از میدان به در شدند.[۱۹۰] دولت محمد رضاشاه که به دلیل ضعف های متعدد ساختاری و کارکردی و عدم توانایی برای برطرف کردن آنها با واکنش منفی اقشار و طبقات مختلف و در نتیجه بحران دائمی مشروعیت روبرو بود برای فرار از این وضعیت هرچه بیشتر به ابزارهای قهری و نیروهای نظامی و انتظامی به عنوان بازوی اجرایی خود روی آورد. وی برای تأمین امنیت داخلی تحقق قانون و آزادیهای مدنی و سیاسی را فدا کرد.[۱۹۱]این امر در رابطه با چگونگی برخورد دولت محمد رضا شاه با تحرکات و مطالبات قومیت ها نیز صادق بود. وی که همانند پدرش به اهمیت ملت سازی پی برده بود، همان اشتباه او را نیز تکرار کرد و تلاش نمود که این روند را از بالا و با بهره گرفتن از قدرت دولت ، نیروهای نظامی و سیاست های اقتصادی دنبال نماید و از اصلی ترین راه حل یعنی اقدامات فرهنگی در جهت جذب خود به خودی قومیت ها درفرهنگ مرکزی غفلت ورزید. در همین راستا در این دوره نیز نشر و توزیع روزنامه ها، مجلات و کتب به زبانهای قومی به شدت منع شد . حتی اسم مغازه ها و بنگاه های تجاری درمناطق قومی را نمی توانستند به زبان قومی بنویسند. تمام ایرانیان و به خصوص ملی گرایان قومی از حقوق مدنی محروم شده بودند ومنع آزادی بیان و مطبوعات و تجمع در تمام استانها به طور کامل وجود داشت و پلیس شاه ، حتی آمد و رفت اشخاص در مناطق قومی را کنترل میکرد . همچنین سیاست ها و برنامه های نظام شاهنشاهی دولت در استانهای قومی تبعیض آمیز بود.در برنامه ی چهارم توسعه ی شاه (۱۳۴۸-۱۳۵۲) استانهای قومی کمتر از استانهای فارس نشین مورد توجه قرار گرفتندو در اغلب موارد این تمایزها [۱۹۲]مهم و اساسی بود. [۱۹۳]
۲-۲- برخورد امنیتی با جنبش های کارگری در عصر پهلوی
پس از کودتای ۱۲۹۹ و کشمکش های سیاسی چهار ساله که به خلع ید احمد شاه از سلطنت و پایان سلسله ی قاجار انجامید، علی رغم رونق گرفتن کوتاه مدت فعالیت های سیاسی، کارگران به دلیل وضع نابسامان اقتصادی و عدم توسعه ی بخش صنعتی در شرایط بدی به سر میبردند و در نتیجه جنبش های کارگری که در بخش پیشین به آنها اشاره نموده بودیم نیز تقریباً متوقف شده بود.رضا شاه از همان ابتدای بدست گرفتن قدرت ، سندیکاهای کارگری را به رسمیت نشناخته و فعالیت های آنان را غیر قانونی اعلام کرد. نشریات وابسته به این سندیکاها نیز به مرور زمان توقیف شدند و در نهایت اتحادیه های کارگری ناچار به صورتی مخفیانه به فعالیت های خود ادامه دادند.
اعتصاب گروه بزرگی از کارگران مناطق نفتی درسال ۱۳۰۸ با شکست روبرو شد و ۵۴ نفر ازفعالان کارگری دستگیر و زندانی شدند. با اینحال، کارگران شرکت نفت در نهایت موفق شدند ساعت کار را به ۹ ساعت در روز تقلیل دهند .با آغاز جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط نیروهای متفقین و سقوط رضاشاه از قدرت، فضای سیاسی ایران تغییر کرده و آزادی بیشتری برای همه ی گروه ها و اقشار از جمله کارگران فراهم گردید. به این ترتیب سندیکاها و اتحادیه های کارگری که بین سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۲۰ امکان فعالیت و مبارزه ی علنی نداشتند بار دیگر امکان رشد و فعالیت یافتند . فعالیت های اتحادیه های کارگری به واسطه ی افزایش شمار کارگران در پی توسعه ی سرمایه داری دولتی و رشد صنایع داخلی در ایران و پس از سقوط رضاشاه شدت گرفت.[۱۹۴]در دهه ی ۱۳۲۰ فعالیت سیاسی جنبش و اتحادیه های کارگری با هدایت حزب توده به اوج خود رسید.[۱۹۵] جنبش کارگران ایران از سال ۱۳۲۰ الی ۱۳۲۶ فعالیتی علنی داشت و تعداد کارگران صنایع ماشینی بیشترشده بود. با بکارگیری تجربیات گذشته طی آن سال‌ها گام‌های مهمی درراه گسترش سندیکاها برداشته شد. در این سالها ابتدا اتحادیه‌های مختلف کارگری و سندیکاها شکل گرفتند و سرانجام در سال ۱۳۲۳ با پیوستن سه اتحادیه ی کارگری، «شورای متحده مرکزی اتحادیه های کارگران و زحمتکشان ایران»تشکیل شد و طی مدت کوتاهی موفق شد بخش عمده ایی از کارگران ایران را به عضویت خود در آورد. این شورا با بیش از ۳۰۰ هزار عضو به عنوان مهمترین سازمان سندیکایی ایران و خاورمیانه بود. در سال ۱۳۲۳ دولت لایحه ی قانون کار را تنظیم کرد و برای تصویب به مجلس شورای ملی فرستاد اما مجلس لایحه را تصویب نکرد تا اینکه دو سال بعد به دنبال اعتصاب گسترده ی کارگران نفت جنوب و اعلام همبستگی سایر کارگران صنعت نفت با آنان، قانون کار به تصویب مجلس رسید. این قانون مقرر میداشت که دستمزد کارگران ۳۵ درصد افزایش یابد، میزان کار روزانه به هشت ساعت تقلیل یابد ، برای کارگران صندوق تعاونی تشکیل شود و روز اول ماه مه به عنوان روز کارگر برای کارگران تعطیل رسمی باشد و دستمزد این روز به آنان پرداخت گردد.شرکت نفت ایران و انگلیس از اجرای این قانون سر باز زد و عده ایی از کارگران خود را اخراج کرد. در واکنش به چنین اقدامی ، کارگران نفت تهران و سپس آبادان، دست به اعتصاب زدند. دولت در آبادان حکومت نظامی اعلام کرد. عده ایی از کارگران نفت در درگیری هایی که بین آنها و نیروهای مسلح در گرفت کشته شدند و اعتصاب موقتاً فرو خوابید.پس از این اتفاقات دولت در سال ۱۳۲۵ وزارت کار راتأسیس کرد تا با ایجاد اتحادیه های کارگری دولتی ، از نفوذ رو به گسترش اتحادیه های وابسته به حزب توده که نقش مهمی در برانگیختن بسیج کارگری داشتند، بکاهد. محمد رضا پهلوی پس ازشکست فرقه ی دمکرات آذربایجان فرصتی مناسب برای یورش به تشکل‌های سندیکائی را بدست آورد. و در سال ۱۳۲۶ شورای متحده مرکزی اتحادیه کارگران و زحمتکشان ایران و سندیکاهای سراسر کشور را مورد تهاجم خود قرار داد. در سال ۱۳۲۷ با صحنه سازی ترور شاه، فعالیت شورای متحده مرکزی اتحادیه کارگران و زحمتکشان ایران و سندیکاهای کارگری و حزب توده ایران را ممنوع و غیر قانونی اعلام نمودند .همچنین در سال ۱۳۲۹دفاتر اصلی شورای متحده مرکزی اتحادیه های کارگران و زحمتکشان ایران توسط مقامات دولتی اشغال، اموال آن مصادره شدو صدها فعال کارگری دستگیر و در دادگاه نظامی به حبس سه تا ده سال محکوم شدند . در حالیکه هیچ اتهام مشخصی علیه دستگیر شدگان به جز فعالیت‌های سندیکایی‌شان اقامه نشده بود.
با مطرح شدن موضوع ملی شدن صنعت نفت در سال ۱۳۲۹، کارگران نفت بار دیگر به اعتصاب هایی دست زدند که این بار برای این صنعت سرنوشت ساز بود. در فروردین ۱۳۳۰ ، چند روز پس از روی کار آمدن حسین علا به عنوان نخست وزیر ، مجدداً کارگران نفت در بندر معشور (ماه شهر) دست به اعتصاب زدند که در جریان آن ، درگیری های خونینی بین نیروهای دولتی و کارگران روی داد. دامنه ی اعتراض به سرعت از بندر معشور گذشت و به شهرهای دیگر و گروه های غیر کارگری کشیده شد که در این جریانات نیز عده ایی کشته یا زخمی شدند.تا اینکه در نهایت مجلس لایحه ی ملی کردن نفت رابه تصویب رسانده ومصدق به نخست وزیری برگزیده شد.پس ازکودتای مرداد ۱۳۳۲ و با سرکوب حزب توده ، سرکوب جنبش کارگری نیز به دلیل نزدیکی آن به این حزب روند فزاینده ایی به خود گرفت و بسیاری از کارگران به اتهام ارتباط با حزب توده و فعالیت های مخفی غیر قانونی برای سرنگونی دولت شاه و اقدام علیه امنیت عمومی و استقلال کشور، دستگیر ، زندانی و یا تبعید شدند.در شکایتی که توسط فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری در سال ۱۳۳۴ علیه ایران خطاب به دبیر کل سازمان ملل صورت گرفت، در رابطه با برخوردهای سرکوبگرانه ی دولت با کارگران و فعالین کارگری به موارد زیر اشاره شد:
۱-از زمان کودتای ۲۸ مداد، دولت ایران سرکوب فعالیت‌های سندیکایی را در پیش گرفته و برخلاف قانون اساسی و قوانین دیگر حقوق شناخته شده‌ی کارگری را زیرپا گذاشته است.
۲-بطور مشخص نیروهای نظامی ، کارخانجات را اشغال کرده و با تهدید سلاح کارگران را مجبور به ۱۴ ساعت کار در قبال حقوقی که برای هشت ساعت کار پرداخت می‌شود کرده‌اند.
۳-نیروهای نظامی کنترل راه‌آهن را به عهده گرفته و کارگران راه‌آهن و تکنسینها را برخلاف شرایط مندرج در قرارداد کارشان مجبور به کار کرده‌اند.
۴-حکومت نظامی تمدید شده است. در نتیجه تمامی جلسات اتحادیه‌های کارگری ممنوع شده و خطاکاران تهدید به اخراج، زندانی شدن و تبعید می‌شوند. هیچ اجتماع کارگری بیش از دو نفر اجازه داده نمی‌شود.
۵-دولت با صدور فرمانی هرگونه اعتصابی را ممنوع اعلام کرده است.
۶-دستور داده شده که نشریات کارگری منتشر نشوند.
نوید آزادی، عصر پیروزی (ارگان فدراسیون کارگران راه‌آهن ایران) وظفر(ارگان اصلی شورای متحده مرکزی اتحادیه های کارگران وزحمتکشان) ازجمله نشریاتی هستند که فعالیتشان متوقف شده است.
۷-فعالین سندیکایی بدون دادگاه ، زندانی شده‌اند. ۴۰۰ کارگر زندانی شده و یا به خاطر فعالیت سندیکایی‌شان پس از کودتای ۲۸ مرداد تبعید شده‌اند.
۸-صدها کارگر در اردوگاه‌های مرگ به ویژه قلعه فلک الافلاک و «جزیره مرگ خارک» در خلیج فارس زندانی و یا تبعید شده‌اند.
۹- ۱۲۰معدنچی در معدن زیران که توسط دولت اداره می‌شود دستگیر و تبعید شده‌اند و پرداخت حقوق و مزایای‌شان نیز متوقف شده است.
۱۰-صدها کارگر، معلم و حقوق بگیر به خاطر فعالیت‌های سندیکایی‌شان اخراج شده‌اند.
۱۱-شش کارگر دخانیات به خاطر سرپیچی از دستور مقامات برای اضافه کاری از کار اخراج شدند.
۱۲-در چالوس کارگران کارخانه نساجی و ابریشم به خاطر فعالیت‌های سندیکایی دستگیر و شکنجه شده و با دستور دولت نظامی در شهر شلاق زده شده‌اند.
۱۳- یک کارگر در کارخانه چیت‌سازی تهران دستگیر و شلاق زده شد و به خاطر ندادن غذا و رفتار وحشیانه‌ای که با او شد دو روز بعد جان خود را از دست داد. [۱۹۶]
در سال ۱۳۳۷ دولت منوچهر اقبال قانون کار جدیدی را به تصویب مجلس شورای ملی رساند که جای قانون کار قبلی که به دنبال اعتراضات کارگران به تصویب رسیده بود را گرفت.بر طبق این قانون و اصلاحیه ی آن در ۱۳۴۲ تنها تشکیل سندیکاهای جداگانه مجاز بود و سندیکاها اجازه ی تشکیل فدراسیون نداشتند، همچنین علی رغم اینکه کارگران در این قانون حق مذاکره ی دسته جمعی داشتند ولی در عمل حکومت این کار را به جای آنها انجام میداد.[۱۹۷] با وجود همه ی محدودیت هایی که برای تشکل های کارگری ایجاد شده بود اما باز هم در نهایت دولت تصمیم گرفت کلیه این تشکل ها را تحت پوشش واحدی قرار دهد و به این ترتیب سازمان کارگران ایران که در اواسط دهه ی ۱۳۴۰ تأسیس شده بود مسئول نظارت بر این تشکل ها شد. رؤسای این سازمان از طرف وزارت کشور و سازمان اطلاعات و امنیت- ساواک- تعیین میشدند . سندیکاها با قرار گرفتن تحت نظارت این سازمان هرگونه آزادی عمل هرچند ناچیز گذشته را از دست دادند و هرگونه اقدامی از طرف آنها در جهت بهبود وضع کارگران تنها در صورتی عملی میشد که سازمان کارگران ایران آنرا تأئید کند.[۱۹۸] تا اینکه در جریان انقلاب اسلامی ، کارگران موفق شدند مجدداً از طریق ایجاد شوراهای کارگری و اعتصابات تأثیر گذار، نقش مؤثری ایفا نمایند.
۳-۲- برخورد امنیتی با جنبش های دانشجویی در عصر پهلوی
جنبش دانشجویی در ایران با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ شکل میگیرد. در سالهای تأسیس دانشگاه تا شهریور۱۳۲۰، تلاش برای ایجاد جو غالب فکری باستان گرایی و شوونیسم ایران و گسترش شبه مدرنیسم غربی از یک طرف و دیکتاتوری خشن رضاشاه از طرف دیگر، امکان هرگونه فعالیت مستقل دانشجویی را سلب میکرد که همین مسئله زمینه های نارضایتی و شکل گیری بافت موضوعی جنبش دانشجویی را فراهم ساخت. در ۱۳۱۰ گروهی از دانشجویان مونیخ تلاش نمودند تا با انتشار نشریه ایی به عنوان «پیکار» وارد عرصه ی فعالیت شوند.این گروه که با اعضای باقیمانده ی فرقه کمونیست ایران همکاری نزدیک داشتند با مقابله رضاخان که به مجلس فرمان داد تا قانونی برای حفظ امنیت ملی تصویب کند روبرو شدند. براساس این قانون اعضای سازمانهایی که «پادشاهی مشروطه» را به خطر میانداختند به ۱۰ سال زندان محکوم میشدند. در سالهای ۱۳۱۳ و ۱۳۱۵ دانشجویان پزشکی و تربیت معلم اعتصاب کردند و در سال ۱۳۱۶ ، ۲۰ فارغ التحصیل دانشگاه که بیشتر آنها در حال گذراندن خدمت سربازی بودند ، به جرم پشتیبانی از فاشیسم و توطئه برای قتل پادشاه بازداشت شدند و رهبر گروه که دانشجوی ۲۶ ساله ی حقوق و دارای درجه ی ستوان دومی بود، به صورت پنهانی اعدام شد. با رشد اندیشه های مارکسیستی؛ گروهی از دانشگاهیان حول محور مجله «دنیا» که توسط دکتر تقی ارانی منتشر میشد، به تدریج به افکار چپ پرداختند. ارانی در این سالها گروهی را تشکیل داد که پس از دستگیری به گروه ۵۳ نفر مشهور شدند. رویکرد این گروه انقلابی بود و دولت رضاشاه را یک دولت بورژوازی وابسته به اردوگاه سرمایه داری به ویژه انگلیس میدانستند و براندازی چنین سیستمی یکی از اهداف آنان را تشکیل میداد. این گروه دراردیبهشت ۱۳۱۶ به اتهام تشکیل سازمان مخفی، انتشار بیانیه ماه مه، سازماندهی اعتصاب دانشکده فنی و کارخانه نساجی اصفهان و ترجمه کتاب هایی چون «کاپیتال» مارکس و «مانیفیست کمونیست » دستگیر و به مجازات های مختلف محکوم شدند.[۱۹۹]
‏پس از شهریور ۱۳۲۰ و سقوط دیکتاتوری رضا شاه سه ‏جریان عمده سیاسی- نظری معترض و تحول‌طلب دانشجویی در ایران ظهور کردند: ‏دانشجویان هوادار جبهه ملّی ایران و احزاب وابسته به آن، جریان دانشجویان مسلمان ‏که در پیرامون انجمن‌های اسلامی متشکل شده بود، و “سازمان دانشجویان دانشگاه ‏تهران” که به‌وسیله حزب توده هدایت می‌شد. به عبارت دیگر، تمامی احزاب و گروه‌ها ‏و جریان‌های سیاسی جامعه در محیط دانشگاه هوادارانی داشتند و دانشجویان بخش ‏فعال و مؤثر احزاب سیاسی بودند. در تمامی حوادث مهم سیاسی آن زمان دانشجویان ‏نقش جدّی داشتند مثلاً موج اعتراض علیه دولت هژیر در خرداد ۱۳۲۷ با راهپیمایی ‏دانشجویان دانشکده‌های حقوق و فنی دانشگاه تهران به سمت مجلس و اجتماع‌ آنها ‏در میدان بهارستان شروع شد و سپس سایر مردم به ایشان پیوستند. از این زمان جنبش ‏دانشجویی اوج گرفت و در بهمن ۱۳۲۷ به تظاهرات برای لغو قرارداد نفت با انگلیس ‏و تعطیلی بانک شاهی انجامید. در تمامی سال‌های جنبش ملّی شدن صنعت نفت ‏دانشجویان نقش فعال و برجسته داشتند.[۲۰۰] بنابراین از سقوط رضاشاه تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ سالهای تکثر قدرت بود. هرچند نخبگان حاکم چندان تغییر نکردند اما فضای ناشی از خلأ قدرتی به نام رضاشاه ، در فضای ناشی از جنگ جهانی دوم ، زمینه های فعالیت بیشتری فراهم ساخته بود و همچنین رقابتهای شوروی با انگلیس و آمریکا برای اعمال نفوذ در کشور و کسب یا حفظ امتیاز به ویژه در مسئله ی نفت ،عدم تحقق دموکراسی و آزادیهای مدنی مندرج در قانون اساسی مشروطه با توجه به مقاومت شاه و دربار و عوامل وابسته به بیگانه ، تحقیر فرهنگ مذهبی جامعه توسط گروه های شوونیست و غربگرا و چپ گرا، شکاف طبقاتی و گسترش فقر عمومی از جمله دلایل شکل گیری جنبش دانشجویی بودند.
جنبش دانشجویی در سالهای ۱۳۳۲ تا بهمن ۱۳۴۰چالشهای فراوانی را درحوزه های گوناگون سیاسی و اقتصادی و اجتماعی شاهد بود. در اثر اختناق و سرکوب سیاسی شدید و عدم حضور احزاب و جریانهای سیاسی گسترده درجامعه، فعالیت های اجتماعی – سیاسی درحال رکود به سر میبرد. در این میان دو سرکوب اساسی ۱۶ آذر ۱۳۳۲ و اول بهمن ۱۳۴۰ در فضای اختناق پیش از کودتای ۲۸ مرداد اهمیت به سزایی داشت.در اعتراض به مشکلات پس از کودتا و ورود دنیس رایت، کاردار جدید انگلیس در ایران ، دانشجویان دانشگاه تهران در روز ۱۴ آذر تظاهراتی را آغاز کردند . روز ۱۵ آذر تظاهرات به خارج از دانشگاه کشیده شد. با برخورد مأموران شهربانی شماری از دانشجویان مجروح و عده ایی نیز دستگیر شدند.حکومت که میخواست در آستانه ی ورود نیکسون به تهران، قدرت خود را به نمایش گذاشته و نیز دانشجویان را در موضع ترس قرار دهد، در اقدامی کم سابقه، نیروهای لشکر ۲ زرهی را به دانشگاه تهران اعزام نمود و در ساعت ۱۰ صبح هنگامی که دانشجویان سر کلاس بودند، دسته ایی از سربازان معروف به «دسته جانباز» را به همراه عده ی زیادی سرباز معمولی به دانشکده ی فنی فرستاد و به بهانه ی دستگیری دانشجویان شناسایی شده که سربازان را مورد استهزاء قرار دادند، به این دانشکده یورش برد. در این جریان ، سه نفر از دانشجویان این دانشکده کشته و تعداد زیادی نیز مجروح شدند. پس از این اتفاق دانشجویان به عنوان اعتراض به اقدامات دولت، برای ۱۵ روز از شرکت در کلاس های درس خودداری کردند و تظاهراتی نیز در روز ورود نیکسون که مصادف با سوم شهدا بود، برگزار گردید. یکی دیگر از وقایع مهم در مقطع پس از کودتا ۱۳۳۲، اعتراض دانشجویی ۲۹ مهر ماه ۱۳۳۳ علیه انعقاد قرار داد کنسرسیوم بود. در این دوره رژیم در واکنش به نامه سرگشاده ی گروهی از شخصیت های سیاسی و مذهبی و ۱۲ نفر از استادان دانشگاه در خصوص این قرارداد، این استادان را اخراج کرد و با بردن لایحه ایی به مجلس هجدهم در ۱۷ دی ۱۳۳۳، در صدد تغییر قانون استقلال دانشگاه – مصوب ۱۳۲۱- برآمد. با تصویب این لایحه طرز انتخاب رئیس دانشگاهها تغییر کرد و از این تاریخ ، این مقام به پیشنهاد وزیر فرهنگ و با فرمان شاه از میان سه نفری که از طرف شورای دانشگاه معرفی میشدند، منصوب میشد.بعد ها این استقلال ظاهری را نیز از بین بردند و عملاً شورای دانشگاه منحل شد و رؤسای دانشکده ها نیز انتصابی شدند و به رؤسا اختیار تام برای اخراج دانشجویان دادند و به محض کوچکترین حرکت و تظاهراتی ، حداکثر تضییق و تحمیل اعمال میشد. تأسیس و آغاز کار ساواک در سالهاس ۱۳۳۵-۱۳۳۶ فعالیت های سیاسی را با محدودیت های بیشتری مواجه ساخت[۲۰۱]. از سال ۱۳۳۹ جنبش دانشجویی بار دیگر اوج گرفت. . در تیر ۱۳۳۹ جبهه ملّی دوّم ‏تشکیل شد و در محیط دانشگاه هواداران قابل توجهی یافت. ولی جبهه ملّی دوّم عملاً ‏نیروی جنبش دانشجویی را در جهتی که دربار خواستار آن بود یعنی علیه ‏دولت دکتر علی امینی هدایت کرد.این جبهه در اول بهمن ۱۳۴۰(۱۳۴۱)[۲۰۲] در اعتراض به اخراج عده ایی از دانش آموزان (که از فعالان و مسئولان جبهه ی ملی در مدارس بودند) به دلیل فعالیت های سیاسی اقدام به برگزاری تظاهرات گسترده ایی در مقابل مدارس مختلف و همچنین در دانشگاه تهران نمود. این تظاهرات درسطح دانشگاه با سرکوب گسترده ایی مواجه شده و گروهی از کماندوهای ارتش با تجهیزات کامل به دانشگاه تهران یورش برده و بسیاری از شرکت کنندگان در این تجمع را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده و مجروح نمودند، همچنین با ورود به دانشکده ها اقدام به وارد کردن خسارات زیادی نمودند. دکتر کاتوزیان این یورش را دارای هدف دوگانه ای میداند.در درجه ی اول سرنگون کردن دولت امینی که اصلی ترین رقیب شاه بوده و شاه به شدت از او متنفر بود و از جانب وی احساس خطر میکرد و در درجه ی دوم دادن درس سختی به دانشجویان.[۲۰۳] در این جریان عده ی زیادی از دانشجویان و فعالین جبهه ی ملی دستگیر و زندانی شدند. پس از این اتفاق و به دنبال تضعیف گسترده ی جبهه ملی ، و با توجه به انحلال تقریبی حزب توده ، ابتکار عمل به دست جریانات دانشجویی اسلامگرا افتاد و به تأثیر ‏از موج نوزایی اسلامی در جامعه، انجمن‌های اسلامی، به شکل جدید آن که با ‏انجمن‌های اسلامی دهه ۱۳۲۰ تفاوت فرهنگی و نظری بارز داشت، شکل گرفتند و از ‏حوالی سال ۱۳۵۴ به نیروی اصلی در جنبش دانشجویی ایران بدل شدند. ‏
گفتار سوم:ریشه های دخالت گسترده ی دولت در اقتصاد
به طور کلی اقتصاد سیاسی خاورمیانه را میتوان با مفهوم کلیدی رانت توضیح داد که در ابعاد مختلف فرهنگی ، سیاسی، اقتصادی- اجتماعی و جهانی ، تأمین اعتبار میکند و طی آن نظام اجتماعی در مدار کار و تولید و تقسیم کار فنی و اجتماعی و در پرتو عقل و علم و اختیار و انتخاب انسان و مدرنیته شکل نمیگیرد و رابطه جامعه، دولت و اقتصاد، سست و ضعیف و در حال تداخل و تخریب و تخاصم با یکدیگرند. اقتصاد این منطقه از یک سو ، تحت تأثیر کمبود آب و زمین مناسب برای کشاورزی قرار دارد و از سوی دیگر، به شدت متأثر از فراوانی نفت، به عنوان منبع درآمدی خارج از سیستم اقتصادی است.این دو عامل در بستری تاریخی سبب نفوذ و دخالت دولت در اقتصاد و جامعه شده است.البته باید به نقش دین، فرهنگ و ایدئولوژی و تأثیر مستقیم یا غیر مستقیم آنها بر اقتصاد، جامعه و دولت در این جوامع نیز اشاره نمود که به تقویت و تثبیت سلطانیسم و پدر سالاری کمک کرده و ترکیبی از پوپولیسم، سرکوب و اقتدارگرایی و رهبری کاریزما را به وجود آورده است.[۲۰۴]
دولت رانتی به واسطه اتکا به درآمدهای بادآورده یک الگوی رفتاری ویژه‌ای پیدا می‌کند که با دو مشخصه قابل توصیف است؛ مشخصه اول، افق دید کوتاه‌مدت سیاستگذاران و مشخصه دوم سیاستگذاری شتاب‌زده و نسنجیده آنهاست که این دو ویژگی مانع بروز خصلت توسعه‌ای برای تصمیم‌گیری‌ها و تخصیص منابع ازسوی دولت می‌شود. چنین دولتی به هیچ رده اجتماعی خاصی وابسته نیست، بلکه به اعتبار این توانایی‌های مالی قابل توجه می‌تواند گروه‌های تحت حمایت خود را خلق کند. این دولت برای پیشگیری از ورود رقبای جدید سیاسی واقتصادی بیشترین فشارها رابر کارآفرینان تحمیل می‌کند و نتیجه طبیعی آن، افزایش چشمگیر وابستگی اقتصاد ملی به خارج، نابرابری‌های شدید و سهم نسبتاً بالا و فزاینده بخش غیررسمی در اقتصاد ملی است.[۲۰۵]
بنابراین دخالت گسترده ی دولت در اقتصاد، یکی از ویژگیهای اصلی دولت های این منطقه و از جمله دولت شبه مدرن ایران است .ویژگی ای که علت بسیاری از مشکلات و عقب ماندگی های اقتصادی ایران بوده و البته خود معلول سیر ناقص تاریخی گذار به دولت مدرن در ایران است.سیری که در جریان آن از پیدایش طبقه ی بورژوازی مستقل که طبقه ی اصلی حامل دولت مدرن است به واسطه ی استبداد ، فقدان امنیت برای انباشت سرمایه و سرمایه گذاری وقانون گریزی،جلوگیری شد و دولت به عنوان اصلی ترین سرمایه دار، خود به خود نقشی محوری و یکه تاز در روند توسعه ی اقتصادی بر عهده گرفت و روز به روز بر دخالت خودافزود .
استبداد سالاری، ناامنی، قانون گریزی و دخالت دولت در اقتصاد
گفتیم که ایران در سراسر تاریخ خود دولت و جامعه ایی خودکامه بوده است.نظام حکومت استبدادی ، مبتنی بر انحصار دولتی حق مالکیت و نیز اقتدار نظامی و دیوانی شدیدی – و نه لزوماً متمرکز- بود که بر اثر آن پدید میآمد. همچنین ایران هرگز فئودالیسم به معنای اروپایی آن را تجربه نکرد.حق مالکیت خصوصی اراضی وجود نداشت ، بلکه فقط امتیازی بود که دولت به اشخاص یا ایلات و طوایف میداد . لذا هر زمان هم که اراده میکرد آنرا پس میگرفت. بنابراین دولت خود ، مالک مستقیم زمینهای کشاورزی فراوان و گوناگونی بود و بقیه ی اراضی را به اشخاصی واگذار میکرد که معمولاً یا از اعضای خانواده ی سلطنتی بودند، یا از مقامات دولتی . در این شرایط نه قراردادی مالکیت خصوصی را تضمین مینمود و نه حق توارث خودبه خودی وجود داشت. از اینرو مالکیت تا زمانی میسر بود که دولت تصمیم و یا قدرتی برای بازپس گیری آن نداشت.انحصار دولتی مالکیت به صورت رسمی فقط شامل اراضی کشاورزی که تا دوران اخیر مهمترین نوع مالکیت به شمار میرفت، میشد.اما قدرت استبدادی دولت به همان نسبت برای مالکیت سرمایه تجاری نیز تولید ناامنی و آسیب پذیری مینمود.بنابراین به طور کلی در ایران طبقه ی آریستو کراسی که مبتنی بر انحصار مالکیت فئودالی به عنوان حق انفرادی و مستقلی باشد و از طریق قوانینی مثل حق نخست زادگی در توارث و قانون حفظ ملک در خانواده ی مالک ، تأمین و تحکیم شود ، نمی توانست وجود داشته باشد.علاوه بر آن و به دلیل همین قدرت استبدادی که ذکر نمودیم تجار و بازرگانان نیز قادر به انباشت سرمایه نبودند. زیرا انباشت سرمایه ی تجاری مستلزم به تعویق افکندن مصرف، وپس انداز بلندمدت نمودن نیازمند حداقل امنیت در طول زمانی معقول بوده و دارایی های فرد باید در طول حیات وی و پس از مرگش از دست اندازیهای دلبخواهی در امان و حداقلی از صلح وامنیت در آینده قابل پیش بینی باشد، بنابراین با توجه به اینکه در ایران هیچ نهاد اجتماعی قدرتمندی چنین تضمین و سپر امنیتی برای طبقات ثروتمند فراهم نمی کرد عملاً انباشت ثروت و پس انداز عملی غیر عقلانی به حساب می آمد و هر لحظه در خطر از دست رفتن بود.-البته در جلوگیری از انباشت سرمایه نمیتوان نقش قوانین ارث اسلامی و پدیده ی شهری تعدد زوجات در ایران پیش و پس از اسلام را نیز نادیده گرفت که در بهترین حالت مانعی در مقابل تمرکز ثروت به حساب میآمد -. به طور کلی میتوان گفت فقدان ضوابط قانونی- یعنی خودکامگی قدرت در همه ی سطوح- جای چندانی برای امنیت و آینده نگری شخصی ، سیاسی و اقتصادی باقی نمیگذاشت.[۲۰۶]
۱-زمینه های افزایش نقش دولت در اقتصاد در عصر قاجار
در دوره ی قاجار فقدان قدرت سیاسی _ اداری متمرکز، غلبه تقریباً تمام و کمال اقتصاد کشاورزی و دامداری و به طور کلی فقر فراگیر که منابع مالی دولت را به شدت محدود می‌کرد همگی مانع از آن می‌شدند که دولت بتواند مستقیماً در فعالیت‌های اقتصادی دخالت کند. [۲۰۷]با این وجود به دلایلی که پیش از این نیز به آنها اشاره نمودیم، در پیدایش زمینه های افزایش نقش دولت در اقتصاد از طریق تضعیف سرمایه گذاری داخلی تأثیر به سزایی داشت. در این دوره سرمایه گذاری داخلی به دلیل ماهیت استبدادی حکومت و در نتیجه عدم پیدایش طبقه ی بورژازی مستقل (به عنوان محمل اصلی سرمایه داری) و نیز فقدان امنیت در سرمایه گذاری و انباشت و پس انداز سرمایه ، به رسمیت شناخته نشدن عملی مالکیت خصوصی، عدم اعمال حمایت های مؤثر از سرمایه گذاریهای داخلی در برابر سرمایه گذاریهای خارجی از طرف حکومت و تحمیل امتیازات و انحصارات مختلف ، نتوانست به رشد بالندگی دست یابد و بنابراین از یک طرف دولت به عنوان اصلی ترین سرمایه دار ، در جریان توسعه ی اقتصادی و ایجاد صنایع ، تأسیسات ، بانک ، کارخانجات و غیره نقش اول را بر عهده گرفت و از طرف دیگر به عنوان تنها قدرت تصمیم گیرنده به صلاحدید خود اقدام به واگذاری امتیازات و انحصارات به کشور های خارجی و برخی از حکام داخلی مینمود.در همین رابطه البته نباید و نمیتوان نقش مخرب موانع خارجی رشد سرمایه داری داخلی، از جمله مداخلات خارجی و وضعیت نیمه استعماری ایران رادر این دوره نادیده گرفت.
در رابطه با موانع داخلی که میتوان آنرا تحت عنوان کلی نا امنی مطرح نمود میتوان به سلطه ی خودکامه ی حکومت و دستگاه فاسد حاکم که سبب اعمال فشارهای گوناگونی بر اموال و حقوق تجارتی زمین داران، تجار ، کسبه و پیشه وران میگردید، و ناامنی عمومی کشوردر اثر وقوع شورشها و قیامهای مسلحانه و وجود ایلات متعدد و پراکنده اشاره نمود.
از جمله فشارها ی حکومت بر طبقات سرمایه دار و سرمایه گذار میتوان از موارد زیر نام برد:

 

    1. بازپس گیری زمینهایی که درحقیقت برمبنای اقطاع داری به زمین داران واگذارشده بود بدون درنظرگرفتن هرگونه حقوق مالکیت خصوصی یا توارث، درزمان حیات یا بعد ازمرگ صاحب زمین

 

۲- مصادره ی اموال تجار بزرگ، از جمله مصادره ی حدود ۸۰۰ هزار تومان از امین الضرب در زمان مظفرالدین شاه به بهانه ی سوءاستفاده در ضرب مسکوکات.[۲۰۸]
۳-مصادره ی بخش قابل ملاحظه ایی از اموال در گذشتگان از سوی شاه، برخی از حکام یا برخی از روحانیون.
۴-خودداری حکام وعمال بلند پایه ی دیوانی از پرداخت قرضه هایی که از تجار دریافت میکردند. [۲۰۹]
۵-خودداری از پرداخت بهای کالاهایی که از تجار خریداری میشد، مثل خودداری کامران میرزا از پرداخت بهای شالهایی که از میرزارضاکرمانی خریده بود.[۲۱۰]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-08-22] [ 04:33:00 ب.ظ ]




۱-هدایت افراد در کتابخانه‌ها هنگامی که به دنبال منبعی برای یافتن اطلاعات خود می‌باشند؛
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲- تهیه فهرستگان که نوع دیگری از خدمات می‌باشد؛
۳- ارجاع به پایگاه‌های اطلاعاتی و مراکز دیگر اطلاع‌رسانی؛
۴- طرح‌های همکاری با ساختارهای نوین همراه می‌شود؛
۵- ایجاد تنوع و انسجام بوجود می‌آید؛
۶- آگاهی رسانی‌ جاری و اشاعه اطلاعات گزیده: تنوع روزافزون منابع و نشریات به حدی است که گردآوری و مطالعه اطلاعات تازه حتی در رشته‌های بسیار تخصصی برای فرد متخصص کاری مشکل و مستلزم صرف وقت زیاد، تعدد و پراکندگی مدارک است. بدین لحاظ در کتابخانه‌ها و مراکز اطلاع‌رسانی علاوه بر خدمات سنتی، لازم است نظام‌های جدید اشاعه اطلاعات ایجاد گردد تا بتوان با بهره گرفتن از فناوری نوین با این مشکل مقابله کرد. نمایه‌ها و چکیده‌ها از ابزارهای پایش و اشاعه اطلاعات هستند که برای تسریع در امر پردازش اطلاعات معمول شده‌اند (همان، ۲۷).
۲-۷٫ اهداف همکاری بین کتابخانه‌ها
اهداف همکاری بین کتابخانه‌ای به شرح زیر است:

 

    1. بهبود کارآیی و کفایت کتابخانه‌های مشارکت کننده تا نیازهای مراجعه کنندگان را مرتفع سازند؛

 

    1. بهبود قابلیت دسترسی و دستیابی به منابع کتابخانه‌ای؛

 

    1. حداکثر استفاده از منابع کتابخانه‌ای موجود در اینجا منابع کتابخانه‌ای شامل منابع مالی، نیروی انسانی، اسناد، تجهیزات، وسایل و سایر تسهیلات کتابخانه است (مختاری معمار، ۱۳۷۶، ۱۳۱).

 

در رابطه با اهداف همکاری بین کتابخانه‌ها، کتابخانه‌های جنوب شرق آمریکا (سولی نت) را به عنوان نمونه‌ای از کتابخانه که در زمینه همکاری بین کتابخانه‌ای اهداف آنان مشخص شده است را ذکر می‌نماییم.
برنامه‌های سولی نت برای سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ به تکامل تدریجی خدمات کمک می‌کند تا نیازهای فعلی و آتی کتابخانه‌های عضو را در سه حوزه تأمین نماید:

 

    1. سولی نت به فراهم آوری خدمات در برنامه‌های موجود که توسط اعضاء ارزشگذاری می‌شوند، از جمله آموزش مستمر، محصولات کتابخانه‌ای و منابع الکترونیکی، ارائه خدمات اُ. سی. ال. سی ادامه خواهد داد.

 

    1. همزمان با آن، سولی نت خدمات جدیدی را ایجاد می‌کند تا به کتابخانه‌ها کمک کند نقش مهم‌تری در جوامع خود داشته باشند. منابع دیجیتالی را به طور مؤثر در خدمات کتابخانه ادغام می‌کند، و از فرصت‌های یادگیری الکترونیکی استفاده می‌کند تا کارکنان کتابخانه‌ها را توانمندتر و کارآمدتر نماید.

 

    1. در حمایت از تمام برنامه‌ها و خدمات، سولی نت تقویت سازمانی را از طریق توسعه نیروی انسانی کارآمد و توانمند، به کارگیری وسایل الکترونیکی خود – سرویس، و کنترل هزینه مؤثر ادامه خواهد داد.

 

در واقع سولی نت از رویکردهای متنوعی برای دستیابی به این اهداف، با تأکید بر مشارکت قوی، همیاری و ارتباطات مؤثر، استفاده می‌کند. در حمایت از جامعه کتابداری به طور اعم و اعضای خود به طور به اخص، سولی نت چهار هدف زیر را برای خود شناسایی کرده است:
هدف اول: همکاری و مشارکت که این هدف بر ترویج همکاری بین کتابخانه‌ها و گروه‌های کتابخانه‌ای و حمایت از زیر ساخت‌های همکاری در منطقه تأکید دارد.
هدف دوم: کتابخانه‌ها که به عنوان رهبران جامعه برای رسیدن به این هدف هستند، تلاش می‌شود تا کتابخانه‌های قوی در سراسر منطقه از طریق فعالیت‌هایی که ارزش و جایگاه آنها را درون جامعه افزایش می‌دهد، ایجاد شود.
هدف سوم: خدمات، سومین هدف سولی نت است که در حقیقت فراهم آوری خدمات، هزینه سودمند با کیفیت خوب و به موقع برای رسیدن به منظور افزایش منابع اطلاعاتی اعضاء و بهبود تحویل اطلاعات و خدمات به مراجعان کتابخانه می‌باشد.
هدف چهارم: تقویت سازمانی سولی نت که سعی دارد برای تمام اعضاء یک همکار و منبع مطلع، قابل اتکاء و قابل اطمینان باشد. به همین دلیل پیوسته سازمان خود را از جنبه‌های مختلف تقویت می‌کند (عبدالمجید، ۱۳۸۴، ۳).
به نظر می‌رسد در حوزه‌ی اهداف همکاری کتابخانه‌ها، که از طریق الکترونیکی صورت می‌گیرد، بحث ایزو کردن‌ها باشد که در گذشته محدود بوده و امروزه از خدمات ایزو هزاران اثر را می‌توان خلق نمود. در ایزو از اینکه منابع تکراری وارد کتابخانه شوند، ممانعت به عمل می‌آید. و می‌توان با این وسیله منابع جدید وارد کتابخانه نمود. در برنامه اهداف همکاری فعالیت کتابخانه طوری هماهنگ می‌شود که در جهت مرتفع ساختن نیاز مراجعان باشد. تا جایی که امکانات و تجهیزات اجازه می‌دهند، منابع را توسعه داد. این کار هم به نفع کتابخانه خواهد بود وهم جامعه که بتوانند به نحو مطلوب از آن استفاده نمایند. آسان سازی و سهولت دسترسی به منابع کتابخانه‌ها، می‌تواند در اهداف همکاری مفید واقع شود. عمدتاً امروزه در شرایطی هستیم که چاره‌ای جز سیاستگذاری اطلاعاتی نیست. در این‌گونه موارد است که وقتی هر شخصی بتواند منابع مورد نیازش را در شرایط مطلوب بدست آورد، در زمینه مطالعه و پژوهش خود موفق‌تر خواهد بود. هنگامی که همه این موارد باعث شدند به هدف خود برسیم، معلوم می‌گردد که این راه را با موفقیت طی نموده‌ایم. در این صورت نیز ابتدا باید پی ببریم در چه شرایطی هستیم و چه امکاناتی داریم. در این زمینه آینده‌نگری وجود داشته باشد که یکی از آنها در رابطه با حیطۀ کاری مدیران می‌باشد کهبه همه‌ی امور سازمان خود تسلط کافی داشته باشند. در صورتی که مشکلات متوجه سازمان شد، مشکل را به نحو مطلوب برطرف نمایند. از طرف دیگر، توان مدیران در مدیریت کتابخانه‌ها به داشتن امکانات و تجهیزاتی است که در اختیار دارند. اگر در زمینه امکانات و تجهیزات کمبود داشته باشند باعث می‌شود کتابداران با هم همکاری نداشته باشند. برای رفع چنین مشکلاتی در بین سازمان‌ها و کتابخانه‌ها از طریق موجبات همکاری بین کتابخانه‌ای و ابزارهای همکاری که فهرستگان مشترک و فهرست‌نویسی به صورت یکسان و… می‌باشد، می‌توان اقدام، و خلاء ناشی از آن را پر نمود. اگر در طرح‌های همکاری بین کتابخانه‌ای گردش اطلاعات ایجاد کنیم، محدودیت فضا را در نظر بگیریم و با اشتراک منابع، منابع مورد نیاز دیگر کتابخانه‌ها را در اختیار آنان قرار دهیم، اولین حسن این است که در وقت خواننده، هزینه‌ها و خیلی از موارد صرفه جویی صورت گرفته است. و همانطور که می‌دانیم فقط در ارتباط است که می‌شود از تجربه و اندوخته دیگران بهره برد امروزه بحث ارتباطات در کتابخانه‌ها مطرح است با این روش می‌شود نظام همکاری و هماهنگی در بین کتابخانه‌ها را بوجود آورد. مهم‌ترین بحثی که در ارتباط و با اهداف همکاری کتابخانه‌ها وجود دارد اصلاح و بهینه‌ سازی مجموعه‌ی عناوین موجود در کتابخانه‌ها، از جمله مجلات چاپی لاتین گروه‌های آموزشی دانشگاه، نصب نسخه‌های جدید نرم افزارهای کتابخانه و ویرایش آن به منظور استانداردسازی خدمات کتابخانه‌ای، برگزاری دوره‌های آموزشی برای کتابداران کتابخانه‌های دانشگاهی به منظور آشنایی بیشتر با خدمات و اهداف همکاری بین کتابخانه‌ها و گسترش ارتباط بین دانشگاه‌ها به منظور تأمین منابع مورد نیاز کاربران می‌باشد.
۲-۸٫ همکاری بین کتابخانه‌ای؛ غنی کردن کتابخانه‌های کوچک
در جهان کتابداری و اطلاع‌رسانی بحث‌ها و مسائل بسیاری مطرح است که همگی در راستای بهبود وضع کتابخانه‌ها و مراکز اطلاع‌رسانی و بهینه کردن خدماتی است که این نهادهای فرهنگی ارائه می‌کنند که در نتیجه همه این تلاش‌ها به مراجعین منتهی می‌گردد. از میان همه مسائل و مباحث باید به دو مسأله اشاره کرد: سرنوشت کتابخانه‌های بزرگ چیست؟ و تا چه حد می‌توانند رشد کنند؟ گران شدن قیمت مواد کتابخانه‌ای، بالا رفتن هزینه‌ها و کاهش بودجه کتابخانه‌ها در بعضی موارد و گاه عدم تطبیق افزایش هزینه‌ها و نیازها.
از آنجایی که هیچ کتابخانه‌ای قادر نیست کلیه آثار منتشره حتی در یک رشته را در سطح بین المللی فراهم آورد و حتی اگر امکان چنین کاری وجود داشته باشد، چنانچه عوامل دیگری چون سازماندهی درست و فراهم آوردن امکان دستیابی به منابع نباشد طبیعی است که کار مثبتی انجام نخواهد گرفت. سالهاست که مسأله همکاری بین کتابخانه‌ها به منظور کاهش سرعت رشد کتابخانه‌های بزرگ و غنی‌تر کردن مجموعه کتابخانه‌های کوچک در اثر انجام این فرایند، مطرح است و حتی برنامه‌هایی با عنوان‌های متفاوت در سراسر جهان در حال اجراست که هر چند روش‌ها متفاوت است اما همگی می‌کوشند امکان استفاده از منابع موجود در کتابخانه‌های عضو این همکاری را برای آحاد جامعه فراهم آورند. در ایران نیز فعالیت‌های چند در این راستا انجام گرفته که همگی ناکام مانده‌اند که از آن جمله می‌توان به طرح امانت بین کتابخانه‌ای (شروع ۱۳۴۸) که در واقع به خدمات فتوکپی خلاصه می‌شود، اشاره کرد. طرح دیگر تعمیم خدمات کتابخانه‌های تخصصی به افراد غیر عضو است که آن هم با مشکلات بسیاری روبه‌روست از جمله نارضایتی کتابداران کتابخانه‌های عضو طرح. از آنجایی که هیچ کتابخانه‌ای قادر نیست کلیه آثار منتشره حتی در یک رشته را در سطح بین المللی فراهم آورد و حتی اگر امکان چنین کاری وجود داشته باشد، چنانچه عوامل دیگری چون سازماندهی درست و فراهم آوردن امکان دستیابی دخالت نداشته باشند، طبیعی است که کار مثبتی انجام نخواهد گرفت (رضایی خجسته، ۱۳۷۹، ۲۷).
اگر به صورت جدی اجرای برنامه‌ی همکاری و اشتراک منابع را دنبال کنیم، لازمه آن بوجود آوردن سازمان‌هایی برای به اجرا درآمدن برنامه‌های جامعی به منظور همکاری و اشتراک منابع می‌باشد. اگر این امر همان‌طور که در بالا اشاره شد در بین کتابخانه‌های کوچک شروع شود، بهتر است زیرا به این وسیله می‌توان تجربه‌های بسیاری را کسب نمود و برای راه اندازی طرح‌های همکاری در کتابخانه‌های بزرگ و دارای منابع عظیم بکار برد. در این بین سازمان‌ها، جهت تحقق اهداف طرح‌های همکاری، با ایجاد پایگاه‌های مناسب در مناطق مختلف در جهت تحقق اهداف طرح‌های همکاری پیش بینی‌های لازم را می‌کنند تا در بین راه دچار مشکل نشود.
۲-۹٫ همکاری بین کتابخانه‌ها درمان نه پیشگیری
«همکاری بین کتابخانه‌ها» مفهومی است که در اواخر قرن بیستم در عالم کتابداری مطرح شده است. در واقع در هر شماره از نشریات کتابداری مطلبی درباره همکاری کتابخانه‌ها ذکر می‌شود. ما در تلاش‌های خود در جهت غلبه بر بسیاری از موانعی که با آنها مواجه هستیم به همکاری کتابخانه‌ها به عنوان یک نوش‌دارو نگاه می‌کنیم. در بیشتر موارد بخش ویژه‌ای را به منظور انجام مسئولیت‌های کاری این گونه طرح‌ها بوجود آورده‌اند. نمونه اخیر، فعالیت آموزش عالی آمریکاست که به درستی می‌توان آن را در حوزه «همکاری کتابخانه‌ای» جای داد. این فعالیت در یک مجموعه گزارش سه گانه که توسط انجمن دانشگاه‌های آمریکا منتشر شد منعکس گردیده است. این سازمان تقریباً از ۶۰ دانشگاه بزرگ و معتبر در کشور تشکیل شده است. تقریباً از سه سال پیش، سه وظیفه را جهت مقابله با مسائلی که کتابخانه‌های تحقیقاتی آمریکا با آن روبه رو هستند، مطرح کردند. یکی از آن وظایف عبارت است از: تلاش‌های همکارانه‌ای که هدفش تأمین دسترسی به اطلاعاتی است که برای فعالیت‌های مؤثر و کارآمد دانشگاه‌ها ضروری است. همکاری کتابخانه‌ها در سطح وسیع‌ترین مفهوم خود عبارت است از: کار مشترک بین دو یا چند کتابخانه به منظور تهیه و تدارک خدمات بهتر برای مراجعه‌کنندگان. با توجه به یک موافقت‌نامه مشترک اقدام به مجموعه‌سازی برای کتابخانه‌های کودکان می کند. اکثر اوقات کتابخانه‌ها به این دیل اقدام به همکاری می‌کنند که پول کافی ندارند تا به تنهایی کار خود را پیش ببرند. «وقتی عضو یک کتابخانه‌ی تعاونی یا یکی از اعضای طرح همکاری میشوید صاحب کتابخانه‌ای هستید که هرگز همان نخواهد ماند». منظور این است که شرکت در یک تشکل تعاونی ایجاب می‌کند که هر یک از مؤسسات عضو نسبت به روش‌ها و ساختار داخلی خود تجدید نظر کنند و روش‌ها را به دقت تغییر دهند. یا حداقل اگر تمام ساختارش را تغییر نمی‌دهند آن بخشی را که با دیگر اعضاء مشترک هستند و همکاری دارند مورد تجدید نظر و اصلاح قرار دهد. همچنین تعهد دیگری که وجود دارد این است که هر یک از شرکاء توافق کنند چه مواردی را امانت بدهند. به منظور تأمین این تعهدات است که همه اعضاء باید روش‌های داخلی و سیاست‌هایشان را مرور کنند. پیش از هر چیز کتابخانه‌ها باید تصمیم بگیرند که کدام منابع مجاز برای امانت به سایر کتابخانه‌هاست و یا کدام یک از مجموعه‌های ویژه (تخصصی) می‌تواند به سایر مؤسسات ارسال گردد؟ در مورد نسخ خطی کم اهمیت‌تر چه تضمینی را باید اتخاذ نمود؟ حتی ممکن است لازم باشد که به منظور تأمین نیروی انسانی بیشتر، بودجه محلی را مورد تجدید نظر قراردهند یا وجوهات ویژه‌ای برای آن منظور کنند. به عبارت دیگر سرعت و دقت در این امر بستگی به طرح‌ریزی و سیاست‌هایی دارد که از قبل تعیین شده است.
در حوزه اشتراک منابع توفیق ما به کارآیی سیستم‌های تحویل متکی خواهد بود. در حالی که بعضی از مراجعین راضی هستند که برای دسترسی به منابع خود به مدت نامحدودی انتظار بکشند. اکثر آنها هنوز می‌خواهند حتی الامکان به منابع زود دسترسی پیدا کنند. گاهی اوقات سریع‌تر از آنچه انتظار می‌رود، به هدف خود می‌رسند.
هم‌چنان‌که به سوی ایجاد تعاونی‌های کتابخانه‌ای حرکت می‌کنیم باید به دقت فکر کنیم، به خاطر بسپاریم: «هنگامی که یک همکاری کتابخانه‌ای ایجاد می‌گردد هرگز نباید متوقف شود.» ما باید برای آنچه که می خواهیم تأسیس کنیم دقیق باشیم و به خاطر بسپاریم که همکاری کتابخانه‌ای فراتر از آن است که ما آن را پیموده‌ایم. مدیران در حوزه فعالیت خود، دانشگاه ها، جوامع و مدارس همیشه در جستجوی راه‌هایی هستند که هزینه‌های خود را کاهش دهند. در مقابلِ قدرت تولید و خدمات تأثیر نامطلوبی از این قضیه نگرفته‌اند. معمولاً نگرش بهتر، صحبت کردن درباره خدمات در حال گسترش، بوجود آمدن اطلاعات بیشتر با همان قیمت سابق و قابل دسترس بودن اطلاعات است، تا سخن گفتن در مورد صرفه‌جویی‌هایی که ممکن است تحقق یابد. «بالاخره به خاطر داشته باشید که وقتی همه چیز گفته شد و انجام گردید، خود شاهدی بر اجراهستند». مسئله این نیست که چگونه طرح‌های خود را ارائه دهیم، چگونه آنها را توصیف کنیم، بلکه مسئله این است که بتوانیم آنها را که گفتیم تحقق بخشیم و بتوانیم ادعا کنیم که موفق هستیم. در جهانی با منابع محدود، ضرورتاً کتابخانه‌ها ناچار به از خود گذشتگی هستند. همه باید آرزوهای خود را تا آنجا که واقعیت‌های اجتماعی زندگی را منعکس سازد تعدیل کنیم. حتی همانطور که بیشتر به سمت جامعه اطلاعاتی حرکت می کنیم، باید این حقیقت را بپذیریم که هیچ یک از مؤسسات ما نمی‌توانند به طور مستقل وجود داشته باشند. به طوری که ناچار خواهیم بود روش‌های همکاری را توسعه دهیم، تا نیازهای اطلاعاتی جامعه‌ی «استفاده کننده» را تأمین کنیم. همان گونه که به این سو حرکت می کنیم نباید عقب بمانیم. باید راهی راکه در آن قدم گذاشته‌ایم، بفهمیم و واقعیت‌های وضعیت در حال اقدام را درک کنیم(بوآسه، ۱۳۷۴، ۳۴۷-۳۳۴)[۲۹].
چنانچه همکاری بین کتابخانه‌ها همانگونه که در نوشته بالا به آن پرداخته شده، اگر به شکل درمان نگاه شود نه به عنوان پیشگیری، راه حل خوبی خواهد برای اینکه به صورت فعال و جدی به این امر پرداخته شود. تا بتوان برای توسعه همه جانبه کتابخانه‌ها که سرمایه‌های اصلی علم و دانش در آن وجود دارد تلاش‌های درخور و شایسته انجام داد.
۲-۱۰٫ امانت بین کتابخانه‌ای
با بهره گرفتن از خدمات امانت بین کتابخانه‌ای سیاست مجموعه سازی کتابخانه‌ها بهتر پایه‌ریزی می‌شود و گسترش مجموعه آنها منطقی‌تر خواهد شد. هر کتابخانه مجموعه‌ای را که از آن انتظار می‌رود گردآوری می کند و از امانت بین کتابخانه‌ای به عنوان ابزاری برای تقویت مجموعه خود استفاده خواهد کرد. البته این امر نباید موجب آن شود که کتابخانه‌ای برای پاسخگویی به نیازهای عمومی مراجعان خود به سایر کتابخانه‌ها وابسته شود. همچنین خدمات مرجع کتابخانه‌ها گسترش یافته و مراجعه کنندگان به دنیای دانش خارج از مجموعه کتابخانه راه می‌‌یابند. امکان پاسخگویی به سؤالات مرجع در سطحی گسترده با دستیابی به پایگاه‌های اطلاعاتی و منابع سایر کتابخانه‌ها فراهم می‌شود. در حقیقت امانت بین کتابخانه‌ای یک رگ حیاتی جهت دسترسی به دنیای دانش است. طبق قانون امانت بین کتابخانه‌ای ۱۹۹۳، کلیه امور مربوط به امانت بین کتابخانه‌ای از طریق شبکه‌های کتابخانه‌ها انجام می‌شود. نظیر ارسال درخواست‌ها، صورت حساب‌ها، پرداخت‌ها و حتی مدارک به صورت الکترونیکی می‌باشد. دامنه‌ی خدمات امانت بین کتابخانه‌ای بستگی به کتابخانه‌هایی دارد که در طرح امانت بین کتابخانه‌ای فعالیت دارند. ممکن است چندین کتابخانه در یک زمینه موضوعی خاص، یا کتابخانه‌های یک دانشگاه در یک شهر یا چندین شهر با یکدیگر مرتبط شوند و همکاری متقابل داشته باشند. این همکاری در چارچوب مقررات و ضوابط خاصی صورت می‌پذیرد که در سه سطح جغرافیایی محلی و منطقه‌ای، ملی و بین المللی تدوین می‌گردد. که به صورت مختصر اشاره‌ای به آنها می‌نماییم.
۱- جغرافیایی محلی و منطقه‌ای: در یک سازمان بین چند سازمان با درونمایه یکسان در یک شهر یا منطقه خاص (استان)؛
۲- ملی: مانند دانشگاه‌های یک کشور؛
۳- بین المللی: نیازمند توافقات بین المللی است. پشتوانه مالی نیاز دارد. یکی از موانع در کشورها در رابطه با همکاری کتابخانه‌های غنی‌تر حاضر به همکاری با دیگر کتابخانه‌ها که بضاعت کمتری دارند نیستند. برای اینکه گردش اطلاعات در کتابخانه صورت پذیرد، ارزش آن به تغییر است. بهترین نوع یا شرایط همکاری در خارج از مرزها صورت می‌گیرد و باعث می‌شود گستردگی اطلاعات صورت گیرد.
در برنامه‌ریزی امانت بین کتابخانه‌ای مدت زمانی که مدارک در اختیار استفاده کنندگان قرار می‌گیرد، باید مشخص باشد. زمان ارسال درخواست‌های عادی/ سریع، زمان دریافت مدارک و استفاده از مدارک و تحویل آن باید محاسبه و در نظر گرفته شود. آگاهی از مدت زمان امانت بین کتابخانه‌ای برای استفاده کنندگان و بخش مربوطه در تنظیم درخواست‌ها، اولویت دادن به آنها و انجام مراحل مختلف کار بسیار مفید است. بازگشت مدارک در یک زمان معین موجب کنترل بیشتر مجموعه خواهد بود (اسحاق زاده، ۱۳۷۴، ۱۶).
امانت بین کتابخانه‌ای یا همان ائتلاف کتابخانه‌ای که در سطح محلی، ملی و بین المللی سازمان می‌یابند، همان‌هایی هستند که زمانی از شبکه‌های اشتراک منابع صحبت به عمل می‌آوریم، به ذهن خطور می‌کنند. اهمیت و تأثیر ائتلاف‌های کتابخانه‌ای به منظور خدمات فهرست نویسی مشترک، امانت بین کتابخانه‌ای، تحویل مدرک و اجازه‌های مشترک الکترونیک در حال افزایش است. با این وجود، جوامع کتابخانه‌ای نیز به راه‌های مختلفی به صورت رسمی یا غیر رسمی با یکدیگر همکاری می‌کنند که این همکاری‌ها یا فراتر از ائتلاف‌های کتابخانه‌ای است یا اساس آن را تشکیل می‌دهد. همانطور که خدمات جدید به پیشنهادات فروشندگان نظام‌های یکپارچه کتابخانه افزون می‌شوند، ائتلاف‌های کتابخانه‌ای موجود نیز در طیف وسیع‌تری از خدمات کتابخانه‌ای با یکدیگر سهیم می‌شوند. بدیهی است در مورد خدماتی چون تحویل مدرک مستقیم به کاربر و مرجع مجازی، چنانچه گروه گسترده‌تری از کتابخانه‌ها با یکدیگر همکاری کنند، از مزایای بیشتری برخوردار خواهند شد. اشتراک خدمات در میان کتابخانه‌ها سطحی از خدمات را میسر می‌سازد که از طریق یک کتابخانه به تنهایی میسر نخواهد شد (وبستر، ۱۳۸۵، ۱۴۸)[۳۰].
احتمال می‌رود کتابخانه‌های دانشگاهی در اولین قدم، طرح امانت بین کتابخانه‌ای را صورت دهند. اولین مبنا ماهیت یکسان است که باعث می‌شود در دانشگاه‌ها همکاری صورت پذیرد. سخت‌ترین نوع همکاری بین سازمان‌هایی است که ماهیتاً با هم متفاوت باشند. و اینکه از راه‌هایی استفاده کنیم تا بحث نظام ملی اطلاعاتی برای پیوند زدن بین کتابخانه‌ها صورت پذیرد و اطلاعاتی که در یک کتابخانه تولید می‌شود، اشاعه دهیم. چنانچه بخواهیم همکاری‌های اطلاعاتی را در سطح گسترده‌ای از مراکز اطلاع‌رسانی و کتابخانه‌ای داشته باشیم، بهترین راهکار بهره‌مندی از امکانات متعددی است که در قالب یک نظام ملی اطلاع‌رسانی یا نظام اطلاع‌رسانی بین المللی وجود دارد. در صورتی که همه پیشتاز باشند و تلاش کنند تا بتوانیم به هدف ایجاد طرح‌های همکاری برسیم. سال‌ها تصور بر این بوده که تقریباً توانمندی و کارایی کتابخانه‌ها برای رفع نیاز مراجعان، به طور کلی به حجم مجموعه‌های آنها بستگی دارد.در حالیکه کتابخانه‌های با مجموعه اندک نیز می‌توانند نیاز مراجعان خود را برآورده سازند.
۲-۱۰-۱٫ ایجاد نظام امانت بین کتابخانه‌ای
امانت بین کتابخانه‌ها معمولاً نخستین گام در همکاری بین کتابخانه‌هاست و ممکن است خودِ کتاب‌ها و دیگر مواد، از قبیل مقالات و مجله‌های علمی مبادله شود. لازمه این همکاری این است که کتابخانه‌ها از منابع یکدیگر اطلاع داشته باشند و به همین دلیل تهیه فهرستگان و فهرست‌های مشترک نشریه‌های ادواری شرط اساسی قابل اجرا بودن برنامه‌های امانت بین کتابخانه‌هاست. عوامل دیگری نیز در این برنامه مؤثر است؛ مثلاً هر چه منطقه جغرافیایی برنامه امانت محدودتر باشد، امکان دسترسی به منابع بیشتر است (سینایی، ۱۳۸۵، ۱۰۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:33:00 ب.ظ ]




 

          1. روغن سویا

         

         

     

     

 

روغن­ها و چربی­ها از منابع مختلف گیاهی و حیوانی تهیه می­شوند که هر یک دارای ویژگی­های مختلف متابولیکی فیزیکی و شیمیایی هستند. ساختار اصلی روغن­ها و چربی­ها، تری آسیل گلیسرول بوده که خواص فیزیکی آن از جمله نقطه ذوب، پلاستیسیته، اشکال کریستالی و غیره بستگی به طول زنجیر اسیدهای چرب، درجه غیراشباعی،محل پیوندهای دوگانه، نوع و طرز قرار گرفتن اسیدهای چرب موجود در مولکول تری­گلیسرید هستند(زمردی و همکاران،1383).
سويا گياهي است علفي ، يكساله و از خانواده Papilonaceae كه ساقه هاي آن پوشيده از تارهاي سفيد و ارتفاع آن معمولاً 40 الي 80 سانتيمتر است و گاهاً به بيش از يك متر نيز مي رسد، برگهاي آن نيز متناوب و مركب از سه برگچه و گل هاي آن به رنگ تقريباً سفيد يا سفيد مايل به بنفش مي باشد، قسمت مورد استفاده سويا عمدتاً دانه هاي روغن دار این گیاه است که مقام نخست را در تامین روغن گیاهی در جهان داراست. امروزه سویا به عنوان یک کالای استراژیک نه تنها پاسخگوی مصارف غذایی متنوع­اند، بلکه مصارف صنعتی فراوان نیز یافته است. صنایع مربوط به غذاهای حاوی پروتئین سویا در سال­های گذشته در دنیا رشد قابل توجه­ای داشته است(مختارپور،1383).
لوبياي روغني سويا از دانه هاي مهم روغني به شمار مي رود و بر اساس بسياري از مدارك و شواهد 2800 سال قبل از ميلاد در چين كشت مي شده و به عنوان گياهي مقدس مطرح بوده است و حال حاضر نیز بالاترین میزان تولید در جهان را به خود اخصاص داده است. در سال­ 2008 میزان تولید سویا 240870000 تن و میزان تولید روغن حاصل از آن 38790000 تن بود. در سال 2008 تولید روغن سویا بعد از روغن پالم در مقام دوم جهان قرار داشت. در ایران بالاترین سطح زیر کشت مربوط به استان گلستان و حدود 5500 هکتار در سال 87 می­باشد. دانه سويا حاوي پروتئين ، چربي ، هيدرات كربن و عناصر معدني است. پروتئين و چربي (ليپيد) قسمت اعظم ارزش سويا را شامل شده و در حدود 60 درصد تركيبات دانه را تشكيل مي دهند.ميزان تركيبات دانه سويا به شدت تحت تأثير شرايط آب و هوايي و رقم آن قرار دارد. سویا حاوی 21-18 درصد روغن، 42-38 درصد پروتئین، 15 درصد قند نامحلول، 15 درصد قند محلول و 14 درصد رطوبت خاکستر و غیره می­باشد(میرزایی،1383).
این روغن به طور عمده حاوی اسیدهای چرب غیراشباع است. در جدول زیر ترکیب اسیدهای چرب این روغن ذکر شده است:
جدول ‏3‑1: مشخصات روغن سویا

 

میزان(%)
اسید چرب

 

7 تا 14
پالمتیک اسید

 

3 تا 6
استئاریک اسید

 

18 تا26
اولئیک اسید

 

50 تا 57
لینولییک اسید

 

6 تا 9
لینولنیک اسید

 

 

به طورکلی روغن­های گیاهی که حاوی درصد بالایی لینولئیک و اسید لینولنیک که اسیدهای چرب غیر اشباع هستند، را می­توان به عنوان روعن خشک شونده نام برد. روغن سویا، روغن نیمه خشک شونده است و بسیار کندتر از روغن­های خشک شونده مانند برزک خشک می­شوند ولی فیلم با وام­تر و با ثبات بیشتری تشکیل می­دهد(پوت[6]،2001 )
فصل دوم
سابقه تحقيق
2- سابقه تحقیق
کاودر و همکاران(2010)، به بررسی ویژگی­های تخته فیبر دانسیته متوسط با بخار روغن آفتابگردان پرداختند. این تیمار در دمای 220 درجه سانتی ­گراد و در بازده زمانی 10 و 20 دقیقه انجام پذیرفت. نتایج حاکی از کاهش واکشیدگی ضخامت، جذب آب و همچنین مقاومت خمشی با افزایش زمان تیمار بود.
ساچلند و وودسون(1987)، غوطه­وری تخته فیبر داغ را در روغن­های گیاهی و تیمار حرارتی پس از آن را عاملی برای کاهش واکشیدگی ضخامت و افزایش ثبات ابعاد دانستند.
دانلود پایان نامه
اسدی خرم آیادی(1391)، با بررسی اثر تیمار روغن سویا بر روی خواص فیزیکی و مکانیکی چوب راش نشان داد که با افزایش زمان تیمار خواص مکانیکی افزایش و جذب رطوبت کاهش می­یابد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:32:00 ب.ظ ]




تشخیص مسئله[۲۹۲]
تعریف مسئله[۲۹۳] و گردآوری اطلاعات مربوط به آن
کشف[۲۹۴] راه حل های احتمالی
عمل کردن[۲۹۵] با توجه به راه حل های کشف شده و
مرورمراحل گذشته[۲۹۶] و ارزشیابی نتایج فعالیت های انجام شده (برانسفورد و استین، ۱۹۸۴).
در الگویی دیگر، فرایند حل مسئله در سه مرحله شرح داده شده است:
بازنمایی[۲۹۷] مسئله که در آن فرد دانش پیشین خود را برای شناسایی مسئله فرا می خواند و با توجه به شرایط هدف هایی را تعیین می کند،
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
جستجوی راه حل[۲۹۸] که در آن فرد برای رسیدن به هدف های خود راه حل هایی را پیدا می کند و
اجرای[۲۹۹] راه حل که در آن فرد راه حل هایی را که یافته است به کار می برد و نتایج را ارزشیابی می کند (کرکلی، ۲۰۰۳).
به نظر می رسد که در تمامی الگوهایی که برای حل مسئله ارائه شده اند مراحل یا مؤلفه های شناسایی مسئله، تحلیل مسئله و ارائه راه حل از مؤلفه های اصلی حل مسئله محسوب می شوند. هرگاه افراد در یک یا بیش از یک مرحله مشکل داشته باشند، از عهده حل مسائل برنمی آیند. بنابراین در آموزش مهارت های حل مسئله لازم است که به این مراحل توجه شود (وی میر، لاتین وآگران، ۲۰۰۱).
آموزش روش حل مسئله
مهم ترین اهدافی که در آموزش روش حل مسئله دنبال می شوند عبارتند از:
آموزش چگونه اندیشیدن و نه به چه اندیشیدن، که به کودکان و نوجوانان کمک می کند تا بتوانند در مواجهه با مسائل درون فردی[۳۰۰] و میان فردی[۳۰۱] به راه حل های مختلف بیاندیشند و بهترین راه حل را اتخاذ نمایند،
پیشگیری از بروز و شدت یافتن اختلال های هیجانی و رفتاری[۳۰۲] نظیر گوشه گیری[۳۰۳]، افسردگی[۳۰۴]، مصرف مواد مخدر[۳۰۵] و پرخاشگری[۳۰۶]،
به کار گیری روش حل مسئله از سوی والدین، معلمان و سایر کسانی که با نوجوانان سرو کار دارند.
در فرایند آموزش مهارت های حل مسئله یادگیرندگان با نیازهای و احساسات خود و دیگران، موقعیت های مشکل ساز و راه های حل آنها آشنا می شوند و آنها را به کار می بندند. پژوهش ها نشان داده اند کسانی که مغلوب مشکلات می شوند از مهارت های حل مسئله اندکی برخوردارند. افرادی که از توانایی حل مسئله برخوردار نیستند به محض اینکه با مانعی برخورد می کنند ممکن است رفتارهای تکانشی[۳۰۷] از خود بروز دهند، احساس ناکامی[۳۰۸] کنند، پرخاشگر شوند یا برای پرهیز از موقعیت مشکل ساز گوشه گیر شوند. تکرار چنین موقعیت هایی ممکن است به ایجاد و بروز رفتارهای غیرانطباقی[۳۰۹] منجر شود (شور، ۲۰۰۱).
افرادی که از توانایی حل مسئله برخوردارند می توانند راه حل های منطقی را در مراحل متوالی برای حل مسائل خود برگزینند؛ آنها می توانند موانع بالقوه در حل مسائل را حدس بزنند و برای رفع آنها اقداماتی را در نظر بگیرند (اسپیواک و لیون، ۱۹۶۳). در پژوهشی مهارتها های حل مسئله نوجوانان چهارده تا شانزده سال که رفتارهای تکانشی یا گوشه گیری داشتند مطالعه شد. نتایج این مطالعه نشان داد که این نوجوانان احساسات دیگران را به خوبی درک نمی کنند و در مواجه با مسائل به راه حل های جایگزین و پیامدهای رفتار خود نمی اندیشند (شور و اسپیواک[۳۱۰]، ۱۹۸۲).
پیشینه پژوهشی
در این قسمت ادبیات و پیشینۀ پژوهشی داخلی و خارجی مرتبط با موضوع پژوهش را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
پژوهش های انجام شده در داخل کشور
الف -در مورد اضطراب:
۱-کاویانی، پورناصر، صیاد و محمدی (۱۳۸۶) در مطالعه تاثیر آموزش مدیریت استرس را بر افسردگی و اضطراب در دانش آموزانی که خود را برای کنکور آماده می کردند ۲۱۷ شرکت کننده را به طور تصادفی در چهار گروه قرار دادند. پکیج آموزشی هشت جلسه بود که و برای گروه های آزمایشی استفاده گردید. آزمودنی ها توسط ابزار افسردگی و سیاهه اضطراب بک ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که دو گروه آزمایشی در نمره های افسردگی و اضطراب به طور معناداری پایین تر از گروه های کنترل بودند.
۲-سلطانی، امین الرعایا و عطاری (۱۳۸۷) در پژوهشی، اثر آموزش مدیریت استرس بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر تیران و کرون استان اصفهان را مورد مطالعه قرار دادند. این مطالعه تجربی، پس از نمونه گیری خوشه ای - تصادفی بر روی دو گروه ۹۹ نفری دانش آموزان دبیرستان های دخترانه صورت گرفت. به کمک چک لیست تجدید نظر شده مقابله با استرس، روش های پاسخ افراد به استرس بررسی و آموزش مدیریت استرس به روش مشارکت فعالانه برای گروه آزمایش انجام شد. نمرات قبل و بعد از مداخله در هر گروه جمع آوری و میزان تاثیر آموزش ها بر نمرات از طریق آنالیز نتایج به کمک نرم افزار SPSS12 و با بهره گرفتن از آزمون آماری t-Paired مستقل تعیین شد. بین دو گروه در هیچ کدام از مقیاس های رویارویی مساله مدار، هیجان مدار، کمتر مفید و غیر مفید، تفاوت معنی دار وجود نداشت. از لحاظ مقیاس های ۱۸ گانه جنبه های مقابله با استرس تنها در طبقه تکانشوری بین دو گروه تفاوت معنی دار بود (P<0.05). در گروه آزمایش و گواه میانگین نمرات قبل از مداخله تفاوت معنی داری نشان نداد، اما در میانگین معدل های بعد از مداخله در گروه های آزمایش و گواه به ترتیب ۰٫۱۱ افزایش و ۰٫۴۸ کاهش ایجاد شد که تفاوت معنی داری بود (P<0.05). نتایج این مطالعه تاکیدی بر نقش مدیریت استرس بود و این موضوع با مطالعات مشابه صورت گرفته در ایران و خارج کشور هم خوان است. آموزش مدیریت استرس برای دانش آموزان می تواند منجر به پیشرفت تحصیلی آنان گردد.
۳-حق شناس حسن، بهره دار و رحمن ستایش (۱۳۸۸)، کارآزمایی کاهش اضطراب امتحان را در گروهی از نوجوانان پیش دانشگاهی انجام دادند. بدین منظور ۳۰ پسر و ۳۰ دختر در چارچوب گروه درمانی تک جنسی (پسران و دختران به طور جداگانه، هر گروه ۱۵ نفر) در ۱۰ جلسه گروه درمانی با روش های شناختی - رفتاری شرکت نمودند. روش های مداخله ای به صورت آموزشی دربردارنده برنامه آموزش آرامش عضلانی و شناخت درمانی رویارویی با استرس بود. مقایسه یافته های پیش آزمون و دو پس آزمون نشان دهنده کاهش اضطراب افراد تا حد یک سوم میزان اولیه بود که چنین تغییری تا دو ماه پس از قطع روش هم چنان پایدار بود. این اثر در مورد دختران بیش از پسران بود. گروه درمانی در افزایش نمرات اعتماد به نفس شرکت کنندگان تاثیر چشم گیری داشته است (p<0.001). نتیجه این پژوهش این بود که روش های گروه درمانی به شیوه شناختی- رفتاری می تواند در کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان پیش دانشگاهی موثر باشد.
۴-لطفی نیاو همکاران (۱۳۸۸) مطالعه ای را با هدف اثربخشی درمان حل مساله در کاهش شدت افسردگی دانشجویان انجام دادند. در این مطالعه ی مداخله ای ۶۴ نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز را که بر اساس تشخیص مقیاس افسردگی بک مبتلا به افسردگی بودند را انتخاب نموده و انان را به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار دادند. گروه مداخله شش جلسه درمان حل مساله در عرض سه هفته دریافت نمودند. در پایان بر روی هر دو گروه مقیاس افسردگی بک اجرا شد. درمجموع نمرات مقیاس افسردگی بک در گروه مداخله از ۱۹٫۹۷ به ۱۵٫۹۶ تغییر یافت. و در گروه کنترل نمرات از ۱۸٫۰۹ به ۱۸٫۲۸ تغییر یافت و این تغییر در گروه کنترل معنی دار نبود. این مطالعه نشان داد درمان حل مساله شیوه ای موثر برای کاهش شدت افسردگی می باشد (لطفی نیا، ۱۳۸۸).
۵-دهقانی، نشاط دوست، مولوی و نیل فروش زاده (۱۳۸۸) به بررسی اثربخشی درمان شناختی - رفتاری مدیریت استرس بر اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به آلوپسی آرئاتا پرداخته اند. این پژوهش مطالعه ای تجربی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود که در مرکز تحقیقات پوست و سالک شهر اصفهان انجام گرفت. نمونه شامل ۲۴ بیمار مبتلا به آلوپسی آرئاتا با تشخیص پزشک متخصص بود. ابزار جمع آوری داده ها زیرمقیاس های اضطراب و افسردگی آزمون SCL-90-R بود که قبل و بعد از مداخله توسط افراد تکمیل گردید. درمان شناختی - رفتاری مدیریت استرس طی هشت جلسه و به مدت دو ماه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت. داده ها با بهره گرفتن از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین نمرات اضطراب و افسردگی در گروه آزمایش به طور معناداری نسبت به گروه گواه کاهش پیداکرده است.
ب-در مورد تعلل ورزی:
۱-شهنی ییلاق، مهرابی زاده هنرمند، حقیقی و سلامتی (۱۳۸۵) در پژوهشی، شیوع تعلل و تاثیر روش های درمان شناختی – رفتاری و مدیریت رفتار بر کاهش آن در دانش آموزان دبیرستانی شهرستان اهواز را بررسی نمودند. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان سال دوم دبیرستانهای شهر اهواز بودند، که در سال تحصیلی ۸۴-۸۵ مشغول به تحصیل بودند. این پژوهش مشتمل بر دو نوع نمونه گیری بود: نمونه شیوع که شامل ۲۰۰۰ دانش آموز دختر و پسر است که به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند و نمونه آزمایشی شامل ۲۴۰ دانش آموز (۱۸۰ دانش آموز تعللی و ۶۰ دانش آموز غیر تعللی) می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. طرح پژوهش یک طرح آزمایشی میدانی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری می باشد. گروه های آزمایشی در ۱۰ جلسه ۵۰ دقیقه ای تحت دو روش درمان شناختی – رفتاری و مدیریت رفتار قرار گرفتند. پس از اعمال مداخله آزمایشی، بار دیگر میزان تعلل گروه های آزمایشی و گواه سنجیده شد (پس آزمون). پس از سه هفته، بار دیگر آزمودنیها پرسشنامه تعلل را تکمیل کردند (آزمون پیگیری). نتایج تحلیل واریانس دوراهه و تحلیل واریانس با اندازه های مکرر بیانگر تفاوت معنی داری در اثر روش های درمان بر کاهش تعلل بوده است. در ضمن تفاوت معنی داری بین دو جنس از لحاظ دو روش درمانی فوق الذکر مشاهده نشد. همچنین، میزان شیوع تعلل در جامعه دانش آموزی (۱۷ درصد پسرها و ۱۴ درصد دخترها) بالا گزارش شده است.
۲-جوکار و دلاورپور (۱۳۸۶) رابطه تعلل ورزی آموزشی با اهداف پیشرفت را مورد بررسی قرار دادند. در این پژوهش رابطه انواع جهت گیری هدف، به عنوان یکی از مولفه های خود - نظم جویی، و تعلل ورزی مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا، قدرت پیش بینی انواع هدف گرایی، شامل: تسلط گرایشی، تسلط اجتنابی، عملکرد گرایشی و عملکرد اجتنابی، برگرفته شده از مدل الیوت، و مک گرگور (۲۰۰۱)، در میزان تعلل ورزی تحصیلی، آزموده شد. شرکت کنندگان پژوهش حاضر، ۲۵۵ دانشجوی دختر (۱۲۱) و پسر (۱۳۴) رشته های مختلف تحصیلی در مقطع کارشناسی ارشد بودند. مقیاس تعلل ورزی تحصیلی و پرسش نامه هدف پیشرفت، مورد استفاده قرار گرفتند. به منظور تعیین روایی ابزارهای پژوهش از روش تحلیل عاملی و برای تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تعیین قدرت پیش بینی اهداف، رگرسیون چندگانه هم زمان، به کار گرفته شد. ضرایب استاندارد رگرسیون نشان داد که اهداف عملکرد اجتنابی و تسلط اجتنابی پیش بینی کننده های مثبت و هدف تسلط گرایشی پیش بینی کننده منفی، تعلل ورزی تحصیلی بود. نتایج، همچنین نشان داد که الگوی ارتباط بین هدف گرایی و تعلل ورزی تحصیلی در دختران و پسران یکسان نیست. در مجموع، یافته های این پژوهش، نشان داد که تعلل ورزی به عنوان یک نقص در خودنظم جویی، با الگوی چهار وجهی اهداف، در ارتباط است.
۳-شیرافکن، نورانی پور، کریمی و اسماعیلی (۱۳۸۷) در پژوهشی اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت زمان بر سهل انگاری (تعلل) و کمال گرایی دانشجویان را مورد مطالعه قرار دادند. روش پژوهش طرح پژوهشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. ۲۹ دانشجویی که همزمان دارای سهل انگاری (تعلل) و کمال گرایی بودند، از میان دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تاکستان انتخاب شدند و در دو گروه (۱۴ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل) به گونه تصادفی جایگزین شدند. در این پژوهش از مقیاس سهل انگاری تاکمن و مقیاس کمال گرایی اهواز استفاده شد. پس از جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل آنها، از طریق آمار توصیفی و استنباطی، نتایج نشان داد که آموزش مهارت های مدیریت زمان در کاهش سهل انگاری (تعلل) و کمال گرایی دانشجویان موثر است.
۴-کرمی (۱۳۸۸) در پژوهشی میزان شیوع اهمالکاری در دانشجویان و ارتباط آن با اضطراب و افسردگی را بررسی نمود. بدین منظور، ۴۰۰ نفر از دانشجویان این واحد دانشگاهی از تمامی مقاطع و گروه های تحصیلی که در نیمسال دوم سال تحصیلی ۸۸- ۸۷ مشغول تحصیل بودند، انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بیش از نیمی از آزمودنی های مورد مطالعه (۶۱ درصد) دچار اهمالکاری بالا (۲۴ درصد) و بسیار بالا (۳۷ درصد) هستند و اضطراب و افسردگی هر چند با اهمالکاری رابطه ای معنادار دارد ولی اهمالکاری صرفا به ترتیب ۳٫۵ و ۳ درصد از واریانس اضطراب و افسردگی را تبیین می کند.
پژوهش های انجام شده در خارج از کشور
۱-پژوهشی در سال ۱۹۹۲ توسط مک کارتی[۳۱۱] و همکاران روی دانش آموزان مقطع راهنمایی آمریکا انجام گردید و نشان داد که بعد از شش ماه آموزش و مقایسه گروه شاهد و آزمایشی، پیشرفت هایی در عملکرد شناختی، تعادل احساسی و رفتاری و همچنین یادگیری دانش آموزان گروه آزمایشی روی داده است
۲-پژوهش دیگری .در سال ۲۰۰۵ توسط بخش روانپزشکی دانشگاه بث[۳۱۲] بین ۲۰۹ دانش آموز صورت گرفت و نشان داد که بعد از هشت تا ده هفته آموزش مدیریت استرس در گروه شاهد، پیشرفت هایی در عملکرد دانشگاهی و انگیزه آنها مشاهده می گردد (کئوگ[۳۱۳]، بوند[۳۱۴] و فلکسمن[۳۱۵]، ۲۰۰۶).
۳-تیمرمن[۳۱۶] و همکاران (۱۹۹۸) به بررسی اثرات برنامه آموزشی مدیریت استرس پرداختند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که این آموزش می تواند فشار روانی، اضطراب، گرفتاری های روزانه را کم و جرات و رضایت بیشتری را به بار بیاورد.
۴-کاگال[۳۱۷]، هانسن[۳۱۸] و ناتر[۳۱۹] (۲۰۰۱) در پژوهشی، استراتژی های جلوگیری و مداخله در تعلل ورزی تحصیلی را مورد بررسی قرار دادند. آنان بر اساس پیشینه پژوهشی موجود و فراتحلیل نتایج حاصل از آن، روش های شناختی رفتاری را موثرترین روش در بهبود رفتارهای تعلل ورزانه و پس از آن روش های رفتاری از جمله فعالسازی رفتاری را موثرترین روش در رفع اهمال کاری دانستند.
۵-پرونچر[۳۲۰]، داگاس[۳۲۱] و لادوسر[۳۲۲] (۲۰۰۴) در پژوهشی اثربخشی آموزش حل مساله و غرقه سازی شناختی را بر درمان اختلال اضطراب فراگیر بررسی نمودند. در این پژوهش بیماران ۱۲ جلسه درمان شناختی رفتاری دریافت کردند که به صورت سری های زمانی بود. درمان بر اساس نگرانی های اصلی هر بیمار برای او اختصاصی شده بود و متناسب با آن روش های حل مساله آموزش داده شد و همچنین بیماران به صورت شناختی درباره نگرانی های اصلی شان غرقه سازی شدند. نتایج نشان داد که هر دو نوع درمان از لحاظ آماری میزان بهبودی را بالا برده است. همچنین نتایج بدست آمده در پیگیری ۶ ماهه حفظ شده بود.
۶-کوگ[۳۲۳] و همکاران (۲۰۰۵) در تحقیقی طی بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر پیشرفت تحصیلی و سلامت روان دانش آموزان، نشان دادند که این کار هم عملکرد تحصیلی و هم سلامت روان دانش آموزان را افزایش می دهد.
۷-گلیس، مک گینتی، تیرنی، جردنن، بورتون و میسنر[۳۲۴] (۲۰۰۷) در تحقیقی با درمان حل مسئله بر افسردگی، تاثیر درمان حل مسئله را بر مراقبت خانگی در نمونه ای از بزرگترهایی که در خانه بیمار بودند، بررسی کردند.۳۲ بیمار مسن در خانه به طور تصادفی در شرایط معمولی و ۳۰ بیمار در خانه در شرایط درمانی درمان حل مسئله را دریافت کردند. نتایج نشان داد که بهبود معناداری در علایم افسردگی و توانایی حل مسئله بعد از درمان حل مسئله وجود داشت.
۸-آنگونه که راتوس[۳۲۵] (۲۰۰۷) آورده است، انبوهی از تحقیقات روانشناسی سلامت، درباره روش هایی است که در آنها فرایندهای ذهنی و رفتاری می توانند به افراد، برای مقابله با استرس کمک کنند. روش هایی چون کنترل افکار غیرمنطقی، کاهش برانگیختگی و کاهش هشدار درونی در ورزش و روش های مبتنی بر مهارت حل مساله می توانند بر افزایش عزت نفس و کاهش اضطراب منجر شوند.
۹-مک موران[۳۲۶] و کریستوفر[۳۲۷] (۲۰۰۹) در پژوهشی رابطه روش های حل مساله، اضطراب و افسردگی را در زندان مرد بزرگسال بررسی نمودند. فرضیه این پژوهش این بود که روش های حل مساله منفی پیش بینی قوی برای اضطراب و افسردگی است. در این پژوهش ۶۸ آزمودنی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. ابزارهای این پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه حل مساله و مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی بود. نتایج حاصل از تحلیل داده ها صحت فرضیه پژوهش را تایید نمود و نشان داد که هرچه روش های حل مساله ناسازگارانه تر و منفی تر باشند، میزان اضطراب و افسردگی ادراک شده توسط فرد بیشتر خواهد بود.
۱۰-واسیلوسکیا[۳۲۸] (۲۰۱۱) در تحقیقی با عنوان حل مسئله اجتماعی به عنوان تعدیل کننده استرسورهای خاص و علائم افسردگی بارداری این فرضیه را مطرح کرده است که تصور می شود تحت سطوح استرس مشابه حل مسئله موثرتر باعث خواهد شد که علائم افسردگی با احتمالی کمتری تجربه شود. این فرضیه در یک نمونه ۱۵۰ نفری از زنان باردار افریقایی امریکایی ارزیابی شد. از شرکت کنندگان درخواست کردند تا مجموعه ای از پرسشنامه ها را که شامل مقیاس افسردگی پس از تولد ادینبورگ، زمینه یابی تجارب زندگی، مقیاس تجربه بارداری و پرسشنامه حل مسئله اجتماعی. درمیان مولفه های حل مسئله اجتماعی سوگیری منفی به مسئله قوی ترین ارتباط را با علائم افسردگی داشت. سبک حل مسئله منطقی با علائم افسردگی در این مطالعه ارتباط نداشت. هر چهار مولفه حل مسئله (PPO، NPO، ICS و AS) علائم افسردگی را بهبود بخشید.
فصل سوم
روش شناسی پژوهش
مقدمه
این فصل به طرح کلی پژوهش و ملاحظات اخلاقی اختصاص دارد. طرح کلی پژوهش شامل بررسی نوع پژوهش، جامعه آماری پژوهش ، نمونه پژوهش (تعداد افراد نمونه ، چگونگی انتخاب نمونه در جامعه مورد مطالعه و توصیف نمونه)، شیوه ی اجرای پژوهش و روش تجزیه و تحلیل داده ها با توجّه به فرضیه های پژوهش و تعیین اعتبار و روایی پرسشنامه های مورد استفاده در پژوهش می باشد. در این فصل قصد داریم به تشریح روش‌شناسی[۳۲۹] پژوهش بپردازیم تا هم منظور از مفاهیم به کار گرفته شده در دو فصل پیشین روشن شود و هم شیوه‌های سنجش آنها را بیان گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:32:00 ب.ظ ]




در ارتباط با مقایسه درصد چربی نتایج گویای این مطلب هستند که درصد چربی در گروه هوازی اختلاف معنی‌داری با دو گروه کنترل و انعطاف‌پذیری دارد (۰۵/۰ P<). اما درصد چربی در دو گروه کنترل و انعطاف‌پذیری از نظر آماری متفاوت نیستند(۰۵/۰P >).
وزن و درصد چربی مطلوب بدن بدن به دلایل تندرستی و عملکرد ورزشی و زیبایی شناختی اهمیت دارد(۱۰). در نتیجه فعالیت بدنی در ترکیب بدن تغییراتی در کاهش چربی بدن، عدم تغییر یا افزایش اندک در توده بدون چربی بدن و کاهش کم در وزن کل بدن ایجاد می‌شود. برایان شارکلی در کتاب فیزیولوژی آمادگی جسمانی اظهار می‌کند که توده بدون چربی بدن با تمرین استقامتی تغییر چندانی نمی کند. وی معتقد است که تمرین استقامتی اثری روی توده بدون چربی بدن ندارد و هرگونه تغییری که در وزن ایجاد می‌شود به کاهش چربی بدن مربوط می‌شود. در این میان عامل کالری دریافتی و کالری مصرفی را نباید نادیده گرفت(۱۳).
پایان نامه - مقاله - پروژه
کاهش فعالیت بدنی و همچنین رژیم غذایی نامناسب موجب افزایش وزن می‌شود. در این رابطه وولف دریافت که برنامه آمادگی جسمانی تاثیر قابل توجهی در بر متابولیسم افراد چاق دارد. شایان ذکر است که تمرینات هوازی میزان متابولسم را افزایش می‌دهد. همچنین شرکت در برنامه تمرینات هوازی همراه با برنامه رژیم غذایی تاثیر مطلوب را در درصد چربی بدن و نمایه توده بدن نشان می‌دهد(۱۴). به طور کلی نتایج در مورد اثر تمرینات هوازی نشان می‌دهد که این تمرینات در کاهش درصد چربی موثر است و اگر با رژیم غذایی همراه باشد تاثیر آن در کاهش وزن کل بدن بیشتر خواهد بود. شایان ذکر است که وجود تفاوت‌های جنسی در میزان درصد چربی نقش بسزایی دارد. تفاوت‌های جنسی در ساختار و عملکرد قلبی عروقی، ناشی از تفاوت‌های ژنتیکی و تفاوت‌های هورمونی هنگام مرحله‌های رشد، تکامل و بلوغ جنسی می‌باشد(۱۰).
به عنوان مثال درصد چربی زنان سالم تمرین نکرده از مردان سالم تمرین نکرده ۱۰تا ۱۵ درصد بیشتر است. همچنین دختران و زنان تمرین نکرده نسبت به پسران تمرین نکرده در مورد کاهش درصد چربی بدن تمرین پذیر ترند و پیشرفت بیشتری نشان می‌دهند(۱۳). همچنین تمرینات انعطاف‌پذیری باعث کاهش فشار بر مفاصل و عضلات وکاهش آسیب پذیری بافت‌های نرم شده و دامنه حرکتی مفصل را افزایش می‌دهند(۲۲). به طور کلی تمرینات بی هوازی فراخوانی تارهای عضلانی را به منظور کارایی بیشتر به حد مطلوب می‌رسانند(۱۳).
همچنین نتایج این پژوهش نشان داده است که برنامه تمرینات انعطاف‌پذیری و هوازی به همراه آموزش برعامل نسبت دورکمربردور لگن زنان کم‌تحرک اثر معنی‌داری ندارد. در این رابطه می‌توان به شدت کم تمرینات اشاره کرد.
۵-۳-۴. ضربان قلب
نتایج پژوهش حاضر نشان داده است که برنامه تمرینات انعطاف‌پذیری به همراه آموزش برعامل ضربان قلب زمان استراحت زنان کم‌تحرک اثر معنی‌داری دارد. تحقیقات جیمز و همکاران(۲۰۰۲) نشان داد که اجرای آگاهانه تمرینات کششی باعث کاهش فشار خون شده و در نتیجه اکسیژن مورد نیاز خون و جریان موزون انرژی الکترومغناطیسی درون اعصاب را تامین کرده و در نهایت منجر به کاهش ضربان قلب می‌شود(۹).
نتایج پژوهش حاضر نشان داده است که برنامه تمرینات هوازی به همراه آموزش برعامل ضربان قلب زمان استراحت زنان کم تحرک اثر معنی‌داری دارد. تحقیقات غلامی و همکارانش(۱۳۹۰) بر روی مردان جوان در ۳ گروه تمرینی نشان داد که تمرین هوازی با شدت پایین اثر بیشتری در کاهش ضربان قلب نسبت به تمرین هوازی با شدت بالا دارد. همچنین نتایج ویلمور و کاستیل در سال ۲۰۰۵ نشان داد ضربان قلب در افراد بی‌تحرک بعد از تمرین به طور معنی‌داری کاهش می‌یابد(۲۴). همچنین نتایج تحقیقات نیکو و همکارانش در بررسی تاثیرات تمرینات ورزشی استقامتی و مقاومتی بر رویضربان قلب کاهش معنی‌داری را در فشارخون سیستولیک و ضربان قلب بیماران در زمان استراحت نشان داد(۳۷).
همچنین نتایج نشان می‌دهد که ضربان قلب در گروه انعطاف‌پذیری اختلاف معنی‌داری با گروه هوازی ندارد (۰۵/۰P >). ولی اختلاف ضربان قلب در دو گروه هوازی و انعطاف‌پذیری با گروه کنترل معنی­دار است(۰۵/۰P ≤).
در این ارتباط می‌توان به عامل جریان خون عروق کرونری که عضله قلب راخون رسانی می‌کنند اشاره کرد. زیرا در اثر فعالیت‌های جسمانی نیاز اکسیژن به قلب بیشتر می‌شود و جریان خون عروق کرونرکه عضله قلب راخون­رسانی می‌کنند ۵ برابر زمان استراحت می‌شود(۲۲). همچنین سازگاری‌های قلبی عروقی با تمرینات ورزشی منجر به کاهش ضربان قلب، افزایش حجم ضربه‌ای و برون ده قلب و افزایش حجم خون و هموگلوبین می‌شود. همچنین کاهش ضربان قلب بین ۲۰ تا ۴۰ بار در دقیقه پس از ۶ ماه تمرین استقامتی با شدت متوسط، تغییری متداول محسوب می‌شود.دررابطه با کاهش ضربان قلب در هنگام استراحت می‌توان به افزایش فعالیت عصب پاراسمپاتیک و از طرفی کاهش عصب سمپاتیک اشاره کرد. همچنین ضربان قلب در افراد تمرین کرده پس از یک دوره تمرین سریع‌تر از فرد تمرین نکرده به حالت اولیه باز می‌گردد(۱۳). همچنین کاهش تواتر قلبی مهم‌ترین سازگاری دراز مدت تمرینی در عملکرد قلبی عروقی هنگام فعالیت ورزشی زیر بیشینه‌ای است(۱۱).
۵-۳-۵. استقامت عضلانی
نتایج پژوهش حاضر نشان داده است که برنامه تمرینات انعطاف‌پذیری به همراه آموزش برعامل استقامت عضلانیزنان کم‌تحرک اثر معنی‌داری دارد. دراین رابطه مطالعات توفیقی و همکارانش(۱۳۹۰) افزایش عملکرد در عضلات شکمی در اثر تمرینات نشان داد. وی خاطر نشان کرد، فعالیت عضلات داخلی و خارجی شکم باعث حمایت تنه وافزایش قدرت عضلانی شکم می‌شود(۵).
نتایج پژوهش حاضر نشان داده است که برنامه تمرینات هوازی به همراه آموزش برعامل استقامت عضلانیزنان کم‌تحرک اثر معنی‌داری دارد. غیاثی و همکاران(۱۳۸۵)دربررسی اثر تمرینات ورزشی ویلیامز نشان دادند، انجام تمرینات ورزشی باعث افزایش تحمل، خستگی­پذیری، قدرت، هماهنگی، ثبات استاتیک و داینامیک، کنترل عصبی-عضلانی، کنترل حرکت و اصلاح الگوی حرکتمی‌شود(۲۵). همچنین زند و همکاران در این زمینه دریافتند، فعالیت ورزشی سبب افزایش جریان خون و در نتیجه اکسیژن رسانی به بافت‌ها شده و از انباشته شدن اسیدلاکتیک جلوگیری کرده و موجب کاهش خستگی می‌شود(۱۷).
همچنین عامل استقامت عضلانی در بین سه گروه مورد مطالعه در سطح خطای ۰۵/۰ تفاوت معنی‌داری با یکدیگر ندارند (۰۵/۰P<)
در این زمینه می‌توان به ارتباط تنگاتنگ بین استقامت هوازی و استقامت عضلانی عمومی بدن اشاره کرد که این ارتباط به ویژه هنگام فعالیت‌های بدنی همچون دویدن و شنا کردن که مستلزم همکاری دستگاه‌های قلبی- تنفسی و عضلانی است اشاره کرد. افزایش استقامت عضلانی به دلیل نقش حساس­تر آن در فعالیت‌های روزانه بسیار اهمیت دارد. از جمله عوامل تأثیر گذار در استقامت می‌توان به ارتباط آن با دستگاه عصبی اشاره کرد. زیرا هر واحد حرکتی در اثر تحریک عصبی منقبضمی‌شود و عامل شدت باعث تحریک بیشتر واحد‌های حرکتی می‌شود در نتیجه اگر دستگاه عصبی قادر به پاسخگویی به تحریکات نباشد، عضلات قادر به انقباض نیستند.
از دیگر عوامل موثر در استقامت عضلانی بافت چربی است که نشان می‌دهد هر چه درصد چربی فرد بیشتر باشد استقامت وی در انقباضات عضلانی کم­تر خواهد بود. همچنین برای این که حداقل پیشرفت استقامتی پدید آید، درحالی‌که ضربان قلب متناسب با سطح تمرین افزایش پیدا می‌کند، به مدت ۲۰ دقیقه فعالیت بدنی پیوسته داشته باشد(۲۲).
۵-۳-۶. فشار خون سیستولیک و دیاستولیک
نتایج پژوهش حاضر نشان داده است که برنامه تمرینات انعطاف‌پذیری و هوازی به همراه آموزش برعامل فشار خون سیستولیک زنان کم‌تحرک اثر معنی‌داری دارد. رحیمیان و همکارانش(۱۳۸۹) دررابطه با اثر تمرینات هوازی بر فشار خون دریافتند که شرکت در برنامه تمرینات هوازی همراه با برنامه رژیم غذایی تاثیر مطلوبی بر کاهش فشار خون دارد(۱۴).
همچنین نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که برنامه تمرینات انعطاف‌پذیری به همراه آموزش برعامل فشار خون دیاستولیکزنان کم‌تحرک اثر معنی‌داری نداشته است ولی در گروه تمرینات هوازی این تأثیر معنی­دار بود. از دلایل معنی دار نبودن فشار خون دیاستولیکدر گروه انعطاف‌پذیری می‌توان به نوع و مدت زمان اجرای تمرینات اشاره کرد.
همچنین مقایسه بین گروه‌ها نشان می‌دهد فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در بین سه گروه انعطاف‌پذیری، هوازی و کنترل تفاوت معنی‌‌داری با یکدیگر دارند (۰۵/۰P<).
در برنامه‌های تمرینی کوتاه مدت با شدت متوسط کاهش قابل توجهی در فشار خون سیستولی و دیاستولی در زمان استراحت و تمرین در زنان جوان و میانسال مشاهده شده است(۱۳). هدف از اندازه گیری فشار خون حالت استراحت به دست آوردن یک شاخص است که عملکرد ورزشی را می‌سنجد و به مقدار خون و مقاومت رگ‌های خونی بستگی دارد(۴). ازجمله دلایل کاهش فشار خون می‌توان به کاهش تون سمپاتیک، کاهش وزن و کاهش سطح انسولین سرم اشاره کرد. در اثر ورزش عروق سطحی بدن متسع شده، درنتیجه بستر گردش خون افزایش می‌یابد، فشار خون در بدن پایین می‌آید و در نتیجه دستگاه فشار خون درجات کم­تری را نشان می‌دهد(۱۳).
چنین استنباط می‌شود که با یک برنامه تمرین هوازی می‌توان تا میزان متوسطی فشار خون سیستولی و دیاستولی را کاهش داد. همچنین تمرینات ورزشی روی بیماران در مرز پر فشار خونی آثار مثبتی را نشان می‌دهد. همچنین شاید یکی از دلایل کاهش فشار خون در اثر تمرینات ورزشی کاهش کاتکولامین‌های تولید شده در اثر ورزش باشد. همچنین تمرین ورزشی دفع سدیم از کلیه‌ها را تسهیل می‌کند و در نتیجه باعث کاهش حجم مایع و فشار خون می‌شود. در این رابطه تفاوت‌های تمرینی را نباید نادیده گرفت. به عنوان مثال تمرینات ورزشی مقاومتی در مقایسه با حرکات پویای کم شدت‌تر باعث بالا رفتن فشار خون می‌شوند.همچنین افزایش فشار خون سیستولی تا ۲۰۰ میلی‌متر جیوه در ورزشکاران استقامتی ناشی از برون ده قلبی بزرگ آنان است(۳۵).
در افرادی که دارای فشار خون متوسط به بالا یا پر فشار خونی هستند یک برنامه تمرینی استقامتی که اکسیژن مصرفی را به حداکثر برساند می‌تواند فشار خون را کاهش دهد. در این رابطه شدت فعالیت ورزشی باید کم تا متوسط و دست کم ۲۰ تا ۶۰ دقیقه و ۳ تا ۵ روز در هفته باشد. در زنان و مردان مبتلا به پر فشار خونی در تمام رده‌های سنی با اجرای تمرینات استقامتی فشار خون کاهش می‌یابد. همچنین در افرادی که فشار خون طبیعی دارند نشان داده شده است که انجام پیوسته تمرینات استقامتی باعث پیدایش تأثیری حفاظتی در مقابل گسترش پر فشار خونی در مراحل بعدی زندگی می‌شود(۱۱).
۵-۴. نتیجه ­گیری
نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که ۸ هفته تمرینات هوازی باعث کاهش معنی­داری در درصد چربی، ضربان قلب استراحت، شاخص توده بدن، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و میزان درد کمر شده است. همچنین تاثیر این تمرینات افزایش انعطاف‌پذیری و استقامت عضلانی را در گروه تمرینات هوازی به دنبال داشت. همچنین نتایج این پژوهش کاهش درد، درصد چربی، شاخص توده بدن، ضربان قلب استراحت، فشارخون سیستولیک و استقامت عضلانی را در گروه تمرینات انعطاف‌پذیری نشان می‌دهد. متغیر نسبت دور کمر به دور لگن در هیچ کدام از دو گروه تغییر معنی‌داری نداشته است.
با توجه به یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان اظهار داشت که برنامه تمرینات هوازی و انعطاف‌پذیری علاوه بر ایجاد تغییرات در عوامل فیزیولوژیکی باعث کاهش شدت درد می‌شود. با توجه به این که امروزه یکی از روش‌هایی که جهت کاهش درد در بیماران استفاده می‌کنند، استفاده از حرکت و فعالیت‌های ورزشی خاص می‌باشد. زیرا در اثر فعالیت‌های جسمانی موادی به نام سروتونین و بتاآندورفین ترشح می‌شود که این مواد به عنوان عامل ضد درد محسوب شده و باعث تسکین درد در بیماران می‌شود(۳۲).
۵-۵. پیشنهادات
۵-۵-۱. پیشنهادات کاربردی
- با توجه به اهمیت فعالیت‌های جسمانی در کاهش درد کمر تشکیل کلاس‌های اختصاصی توسط افراد متخصص در این زمینه ضروری به نظر می‌رسد.
- در برنامه تمرین درمانی افراد مبتلا به کمر درد، تمرینات هوازی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
- آموزش و مشاوره‌های مرتبط، از مهم‌ترین پیشنهادات برخاسته از این تحقیق است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:31:00 ب.ظ ]