کبک، تیهو، باز و شاهین از پرندگان هستند.
ـ محمل شوق حجازیانش به صدای تال هندیان زنگله‏بند و زخم جگر عراقیانش به نمک تار طنبور ترکان در شکرخند. (۲۷)
حجاز، تال، عراق، تار، طنبور از آلات موسیقی هستند.
از سوی دیگر، حجازیان (اهل حجاز) و عراقیان (اهل عراق) با هندیان و ترکان نیز تناسب دارند.
۴- ایهام تناسب
این آرایه‏ی ادبی در قسمت مینا بازار بیش از جاهای دیگر اثر، به کار رفته است. در حقیقت می‏توان ایهام تناسب را یکی از زیباترین و پربسامدترین آرایه‏های ادبی در این قسمت به شمار آورد. مثال‏های بسیار زیبا و عمیقی در این زمینه در متن موجود است که نمی‏توان بی‏اعتنا و سرسری از کنار آن رد شد. باید بگویم متأسفانه ذکر همه‏ی آنها در این مقال نمی‏گنجد. اما باید من باب نمونه تنها به ذکر چند مورد بسنده کنم.
ـ دارایی ملک حُسن به نامش مسلّم است. (۱۰۱)
دارایی: ۱٫ نوعی پارچه‏ی ابریشمی ۲٫ مال و ثروت
ـ در برابر نازکی خُویَش پرنیان چون خار خشن و به سرایت پرنیان اندامش خارپشت‏ درشت بر حورِ حریرسینه‏ی گلبدن، طعنه‏زن. (۱۰۱)
گلبدن: ۱٫ نوعی قماش متعارف هندوستان ۲٫ آنکه بدن او در نرمی و نازکی به گل ماند. در اینجا صفت حور است.
ـ در بازارِ جنسِ بسیار خریدارِ حُسن‏ یوسفش، زلیخای فلک را به سان زالی کلاوه خورشید در دست. (۱۰۲)
حسن‏ یوسف: ۱٫ نام گلی است بسیار زیبا ۲٫ با توجه به زلیخا اشاره به یوسف پیامبر نیز دارد که در زیبایی بسیار شهره بود.
ـ پری از عیب بری چون حور دور از قصور در دکانش فرش گردیده. (۱۰۱)
پری: ۱٫ نوعی پارچه در نهایت ملایمی مانند مخمل است و از آن مسند و فرش می‏سازند. ۲٫ فرشته. جن
ـ خال از چشم بد دور که در گوشه‏ی چشمش جا گزیده، نافه‏ی بی‏آهو است که از ناف غزال ختن جدا گردیده. (۱۰۷)
آهو: ۱٫ عیب و نقص ۲٫ حیوانی دارای دست و پای بلند و چشمان زیبا. غزال
ـ لب شیرین‏دهنان، خسته‏ی رطب حلاوت‏بارِ نوش‏پرور او. (۱۰۹)
خسته: ۱٫ مجروح. (اینجا در معنای عاشق به کار رفته است.) ۲٫ با توجه به رطب معنای هسته هم می‏دهد.
ـ تا خوشه‏ی انگورش زبان صدق به بیان دعوی صاحبی گشاده، عقد پروین تمسک غلامی به خط خورشید و گواهی صبح صادق داده. (۱۰۹)
صاحبی: ۱٫ نوعی انگور درشت قرمزرنگ ۲٫ با توجه به دعوی یعنی صاحب دعوی بودن، دعوی کردن
ـ بی هلال کیله‏اش غرّه ماه عیش، سلخ است و جدا از انبه‏ی شیرین‏کاریش، کام جان تلخ. (۱۱۰)
کیله: ۱٫ به هندی نام میوه‏ی موز است. ۲٫ با توجه به هلال معنای کج و خمیده را نیز به ذهن متبادر می کند. ۳٫ با توجه به غرّه و سلخ، رفتن اول ماه به آخر ماه معنای پیمودن را نیز به ذهن متبادر می‏کند. ناگفته نماند از آنجایی که کیله یا موز، میوه‏ای خمیده و هلالی شکل است تناسب بسیار زیبا و پنهانی بین دو کلمه‏ی هلال و کیله برقرار شده است و با توجه به ماه دقیقاً این تصویر خمیدگی در ذهن ایجاد می‏شود.
ماه: ۱٫ با توجه به هلال، منظور ماه آسمان ۲٫ با توجه به غرّه و سلخ، منظور دوازده بروج آسمانی که شش برج اول سال ۳۱ روزه و شش برج دوم سال ۳۰ روزه است.
ـ شمایلش برگ و ریشه در باغ فکر هر کس خلیده، ریشه‏ی نهال اندیشه‌اش شیرین‌تر از ریشه‌اش گردیده. (۱۱۰)
شمایل: ۱٫ با توجه به برگ و ریشه، منظور شاخه‏های نورسته درخت ۲٫ خوی‏ها و خصلت‏ها
ریشه‏ در اینجا احتمالاً معنای دیگری غیر از بیخ نیز داشته باشد. با توجه به شیرین می‏تواند شیرین بیان باشد. ریشه شیرین نوعی شیرین بیان است که ریشه و ساقه‏ی آن مصرف دارویی دارد و در بازار به نام آسه نیز عرضه می‏شود.
ج) سطح فکری
مجموعه‏ آثار منثور ظهوری شامل دیباچه کتاب نورس، گلزار ابراهیم، خوان خلیل، رقعات و مینابازار است. سطح فکری ظهوری در خلق این اثر حول محور مدح و ثنا و منقبت می‌چرخد. در حاشیه‌ی نسخه‎ی اساس درباره‌ی دیباچه‌ی نورس چنین آمده است: «پوشیده مباد که این رساله مسمّی به نورس در تعریف نورس که ابراهیم عادل شاه، پادشاه بیجاپور، به زبان هندی در علم موسیقی تصنیف نموده. ملاظهوری به طریق دیباچه لاحق به تعریف او ساخته.» بنابراین نوشته، روشن می‌شود ظهوری برای کتاب نورس ابراهیم عادل شاه دیباچه‌ای نگاشته و آن را «دیباچه‌ی نورس» نامیده است. موضوع آن مدح ابراهیم عادل شاه و غلّو در وصف کتابش است. وی کتاب نورس ابراهیم عادل شاه را چنین وصف می‌کند: «فضای دیدن به صفحاتش گلشن است و سواد خواندن به بیاضش روشن، هر صفحه چمنی و هر سطری نخلی. برگش لفظ دلکش و بارش معنی بی‌غش. بلبل فصاحت بر گلبن نزاکت تحریر در تقریر و نظر نظارگیان از موج آب رطوبت عبارات روان در زنجیر. سنبل حرفش، از آه ناله‌ی ناشکیبان، بنفشه‌ی نقطه‌اش از خال دلفریبان؛ از رشحه‌ی طراوت کلمات، نهرهای مسطر مالامال آب حیات. خضر، تشنه‌ی سیرابی ادا و مسیحا، مرده‌ی جان‌بخشی هوا. نکته‌های برجسته، غنچه‌های سربسته. رنگینی به شقایقی در کار و شکفتگی به نسرینی پربار.»
پایان نامه - مقاله - پروژه
رساله‌ی گلزار ابراهیم نیز توصیف نه صفت معرفت، سعادت، شأن و شوکت، عدالت، شجاعت، سخاوت، صورت زیبا، سیرت پسندیده، توفیق کسب فضایل و کمالات ابراهیم عادل شاه است. ظهوری در این رساله زیرکانه از صنعت ایهام استفاده کرده است چرا که پادشاه بیجاپور، هم‌نام حضرت ابراهیم (ع) نیز بوده است. گلزار ابراهیم از طرفی یادآور معجزه‌ی حضرت ابراهیم که آتش بر او گلستان شده، است. از طرف دیگر نیز اشاره به نُه صفت ابراهیم عادل شاه دارد که به گلزار تشبیه شده است.
خوان خلیل نیز در ستایش ابراهیم عادل شاه نگاشته شده است. منظور از خوان خلیل سفره‌ی ابراهیم عادل شاه است که کثیرالنعمه است و از این لحاظ که دربردارنده‌ی انواع علوم و اقسام فنون است بسیار بهره‌مند است. ظهوری در این رساله مدح و ثنا را به اوج خود می‌رساند. وی حضرت ابراهیم (ع) را از پیشکاران خوان خلّت پادشاه می‌داند و در ادامه می‌گوید حضرت محمد (ص) در ادای ثنای او به عجز اعتراف کرده است و زبان خودش را قاصر از شرح و بیان صفات پادشاه بیجاپور می‌داند.
رقعات ظهوری (بر مبنای نسخه‏ی اساس) دارای نُه رقعه می‌باشد. رقعه‌ی اول متضمن لوازم ماه محرم؛ رقعه‌ی دوم به پادشاه؛ رقعه‌ی سوم در ازدواج عشق و حسن؛ رقعه چهارم متضمن عدم مشاهده پادشاه به روز عید الضحی؛ رقعه‌ی پنجم در شکایت هجران؛ رقعه‌ی ششم در وصف معشوق؛ رقعه‌ی هفتم به محمدخان؛ رقعه‌ی هشتم به شیخ فیضی و در آخر رقعه‌ی پادشاه به ملاظهوری آمده است.
مینابازار از آثار مدحی ظهوری است اما اندکی متفاوت‎تر؛ شامل وصف نُه دکان جوهری، بزاز، گلفروش، حلوایی، عطار، میوه‌فروش، تنباکوفروش، تنبولی، سبزی‌فروش است. ظهوری صاحب این دکان‌ها را ممدوح خود، پادشاه بیجاپور، قرار داده است و در هر دکانی با توجه به ماهیت آن دکان به وصف و ستایش پادشاه پرداخته است. آنچه این توصیف را بیش از پیش زیباتر می‌کند استعمال واژه‌ها، اضافات تشبیهی و استعاری و مهم‌ترین آن‌ها ترکیب‌سازی‎هایی است که با محتوا و لوازم دکان‌ها در پیوند است و ظهوری هنرمندانه از آن‌ها برای وصف دکان‌های ممدوح استفاده کرده است. مثلاً در وصف دکان جوهری از واژه‌های صدف، لعل، مرجان، گوهر، یاقوت و مرواید بسیار استفاده کرده است و ترکیباتی مثل لعل‌لب، مرجان‌پنجه، دره‌التاج و … را ساخته است و در بیان تشبیه، صفات و اعضا و جوارح ممدوح را به جواهرات مانند کرده است و حتی در جاهایی این جواهرات را در مقابل ممدوح بی‌قدرتر و بی‌ارزش‌تر بیان می‌کند. ظهوری در تمامی دکان‌ها به این طریق به مدح ممدوحش پرداخته است.
ظهوری در خاتمه‌ی کتاب این مدح‌پردازی را از بخت سازگار و طالع شگرف خویش می‌داند و بیان می‌کند از دریوزه‌ی درِ فضل الهی، پنج گنج فراهم آورده و به آبیاری فضل نامتناهی، پنج باب دانش را معمور کرده است. وی در خلق این اثر چنین اذعان می‌کند: «کهن دکان اندیشه‌ام فتح‌الباب تازه یافت و چهار بازار ارکانم زیب زیاده از اندازه. سه برگه[۵] سخنم سرسبزی تازگی گرفت و گلشن سبز بختم بلند آوازگی. صیت هنرمندی‌ام به اطراف گیتی رفت و سه بعد عالم را فرا گرفت.»
معرفی نسخه‏ها
نگارنده در کار خود نسخه‌های ذیل را در اختیار داشته است:
الف) نسخه‌ی موجود در کتابخانه‌ی مجلس شورای اسلامی با شماره‌ی ۱۶۶۸۷.
تاریخ کتابت هشتم شوال ۱۲۵۷ هجری، به خط نستعلیق، کتابت عاصی غلامحسین، ۱۰۸ برگ (۲۱۶ صفحه)، دوازده سطری.
در حاشیه‏ی صفحه نخست با خط شکسته آمده است: «پوشیده مباد که چنانکه نغمه‌سرایان هند شش راک قرار داده‌اند و از هر راک پنج راکنی برآورده. پس وقتی که شش را در پنج ضرب کنی سی می‌شود پس نزد ایشان شش راک و سی راکنی مقرر شد. همچنین نغمه‌سرایان فرس هفت پرده و شش آوازه از هر آواز دو مقام برآورده و از مقام شعبهای[۶] لاتعد و لاتحصی استنباط نموده‌اند و می‌گویند که هندیان اخذ نغمات را از پریان نموده‌اند و حکمای اشراقین استخراج نغمات از گردش فلکی مستخرج کرده‌اند. وللّه اعلم»
و پایان نسخه چنین است: «تمام شد نسخه ظهوری به موجب حکم حضرت جمعدار صاحب قبله محمدحسن خان بهادر جمعدار به تاریخ هشتم شهر شوال المکرم سنه ۱۲۵۷ هجری مقدسه نبوی به دست خاکپای کونین عاصی غلامحسین.»
این نسخه افتادگی ندارد و شامل دیباچه نورس، گلزار ابراهیم، خوان خلیل، رقعات ظهوری و مینابازار است.
در حاشیه این نسخه شرح‌هایی آمده است. در بعضی صفحات به دلیل نامنظم نوشتن و تودرتو بودن جملات، توضیحات خوانا نیست.
ب) نسخه‌ی موجود در کتابخانه‌ی مجلس شورای اسلامی با شماره‌ی ۷۸۰۶۲.
تاریخ کتابت دوازدهم صفر ۱۲۶۵ هجری، به خط نستعلیق، کاتب آن مشخص نیست، ۸۵ برگ (۱۷۰ صفحه)، یازده سطری.
شرح ندارد. نسخه کامل نیست. افتادگی دارد. دیباچه نورس، گلزار ابراهیم، خوان خلیل، تعدادی از رقعات ظهوری در این نسخه موجود است. متن رقعه‌ی پنجم ناقص است. رقعه‌ی ششم و هفتم و رقعه‌ی پادشاه به ملاظهوری که در نسخه‌ی اساس آمده است، در این نسخه نیامده است. مینابازار هم در این نسخه نیامده است.
در پایان نسخه چنین آمده است: «به عونه تعالی کلام ملاظهوری به تاریخ دوازدهم صفر المظفر سنه ۱۲۶۵ هجری به اتمام رسید.

 

هست این کتاب حاصل عهد شباب ما لعنت بر آن کس است که …[۷] کتاب ما»
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...