تحقیقات انجام شده در مورد اهمّیّت بازتاب قَداسَت فال و استخاره درادبیّات منظوم- فایل ... |
درآمـــد ســـاقــی از در خــرم وشـــاد مــی آورد و صــــلای عـــــیش در داد
گـــرفتم از رخش فـــالــی مـبارک زهـی وقــتی خـوش و حـــالی مـبــارک
( عبید زاکانی، ۱۳۹۱: ۶۹ )
فال کفِ دست یا« کف بینی»: فال بین با بهره گرفتن از خطوط دست وبا یک ذره بین طرح اصلی پوست را مطالعه می کند، تا تغییرات بافت و ریتم آن را بیابند؛ تمام خطوط خمش وخطوط کوچک دیگری را که آنها را قطع می کنند، نگاه می کنند. ودر نحوۀ شکسته شدن ویا ادغام شدن این خطوط دقت می کند؛ ماهیچه ها وپی های زیر پوست را لمس می کند و برآمدگی های وتاخوردگی های ناشی ازآن رایادداشت می کند؛ ضخامت وشکلِکف دست، طول نسبی انگشتان وشست، قابلیتِ انعطاف وشکل مفصلها، و رنگ و بافت ناخن ها وپوست را مطالعه می کنند. تنها پس از همۀ این مشاهداتاست که یک دست شناس جدی کوشش خواهدکرد در مورد شرایط بدنی و روانی شخص اظهار نظری بکند ( واتسون ، ۱۳۶۹: ۲۰۵)فال کف بینی، امروزه، درگوشه کنار شهر های بزرگ توسط زنانی با نام ( کولی ها) همچنان رایج است. امّا صحّت فال با توصیفی که انجام شد،جای تردید دارد.
اشاره به فال « کف بینی » :
نبشتۀ بر دف مطرب که زهـــر بندۀ تو نبشته برکف ساقی که طالعت مسعود
( مولانا ، ۱۳۶۶ : ۳۷۲ )
فال شانه: نوعی دیگری از فال، فال شانه بود که از روی استخوان شانه (کتفِ ) بز صورت مــــــیگـرفت . (دهخدا، ذیل واژه ی فال)
بـود آشفتگـان را صحبـت آشفتـگان مــطلـب به جست وجوی زلف تـو فال شانه می گیرد (شوکت بخاری ، ۱۳۸۳: ۲۵۲ )
نه شانه بین کـه کنم چــون درون شانــه نگاه زبــان گــره آورم وچشمـــها بـــگردانـــم
( قاآنی ، ۱۳۸۰: ۵۸۷ )
فال قهوه:فال قهوه قدمت سه هزار ساله دارد. در این فال دانه های قهو، جزءِ آیینه تفکرات و اسرار ذهنی وروحی دانسته شدهاست. درکتاب تعبیر فال قهوه آمدهاست:«هنگامی که لبمان با فنجان قهوه تماس مستقیم دارد، در حقیقتDNA را در آن نقش می زنیم. دانه هایی که در برگیرنده و انتقال دهندۀ DNA هستند، به صورت نمادهای اعداد و اشکال که کم و بیش مطابق ذهنیات بشرا ست، در فنجان نقش می بندد، مانند چاپ در عکاسی، خواندن و تعبیر این رموز و تجسمات به عهدۀ فالگیران با تجربه است.»( نعیمی ، ۱۳۸۵ :۱۱)
شیوۀ تفأل زدن با قهوه: «ابتدا قهوه رادر قهوه جوش دم می کنند. سپس در قهوه خوری چینی می ریزند و به کسی که می خواهند سرنوشت اورا بگویند، می دهند تا بنوشد. وی پس از نوشیدن قهوه، فنجان رادر نعلبکی واژگون می کند، پس از چنددقیقه فالگیر به صاحب فال گوید : « نیّت کن» آنگاه از روی خطوط و نقوشی که از قهوه درکف ودیواره های قهوه خوری نقش بسته، از گذشته و آیندۀ صاحب فال و خوشبختی و بدبختی های او سخن گوید. پس از آن به صاحب فال گوید انگشت سبابۀ خودرا به ته قهوه خوری بدلخواه خود بگذارد و کمی فشاردهد وسپس نیّت را تجدید کند. پس از انجام دادن، نتیجه را فالگیر به صاحب ِفال گوید.» (معین، ۱۳۵۷ ، ج۲: ۲۴۷۶)
« شاطر عباس صبوحی » از شاعران اواخر قرن ۱۳ ه ق : فال قهوه رادر شعر دوبیتی خود آورده است :
چــون قـهـوه بدست گیرد آن حب نبات از عکــس رُخش قهوه شود آب حیــات
عکس رُخ او بـــه قــهـوه دیــدم گفتم خـــورشید بُــرون آمــده است از ظُلمات
(صبوحی،۱۳۹۰: ۱۲۳)
فال نخود:« فالی است که پیر زنان با دانه های نخودگیرند، و ترتیب آن چنین است که که دستمال در پیش خود گسترند، و چند دانه نخود بر آن گذارند. هرکس که فالی خواهد پولی بدیشان دهد، و ایشان دانه های نخود را برروی دستمال افشانند و از طرز قرار گرفتن نخود ها در بارۀ شخص پیشگویی کنند. ( معین، ۱۳۵۷،ج۲ : ۲۴۷۷)
نه خود به فال نخود داستانم زنم از غیب که نیست دست تصرف به مکرو دستانم
( قاآنی ،۱۳۸۰: ۵۸۷ )
فال کوزه: این فال برای دختران دم بخت است، که معمولأ مهرههایی را در داخل کوزۀ سبز رنگ می اندازند وبرای پیش بینی آینده دخترسرودههایی خوانده می شود و مهره ها یکی یکی خارج می شود، هرکس به فرا خور، دوبیتی که برای او خوانده می شود، آیندۀ او برای آن سال، پیش بینی می شود.همانطوریکه در کتاب «جشن های آب» آمده است: این جشن میان زرتشتیان متداول است. «خردادروز از ماه فروردین را ،به زبان دری زرتشتی ، هَبدُرoru habd گویند.این نام ترکیبی قدیمی و کهنه دارد. چکُودولَه می نامند ودر یکی از خانه های محله، مراسم آن انجام می گیرد. در آن به نام هرکس شیءکوچکی یا به اصطلاح، مُهرهای در کوزه میاندازند. کوزه در گشاده یا دوَله dulaحتی المقدور باید سبزرنگ باشد .دختری نابالغ مهره ها را با آویشن در آن می ریزد. کوزه را با پارچه سبز می پوشانند ویا با جارویی نو وآینه ، در زیر درختی که بهتر است سرو یا انار باشد قرار می دهند . پاسی که از روز گذشت. زنان وبچه ها جمع می شوند و دو بیتی می خوانند و دخترک، با هردوبیتی، مُهره ای ازکوزه درمیآورد ودوبیتی، فال صاحب مُهره است وآینده اورادرآن سال پیش گویی می کند.»(رضی،الف۱۳۸۴ا : ۱۱۵)
فال کوزه بین ارامنۀ ایران: همچنین، در کتاب «جشن های آتش» مانند چنین فالی، باید از فال بُلونی Boluni یادکرد که آن هم فال کوزه است ودر چهار محال هنوز کم وبیش رایج است.اما فال کوزه با همانندی بسیاری ، میان ارامنۀ ایران نیز شایع است : هر سال در روز صعود مسیح، به آسمان، ارامنه مراسم خاصی رادر بیابان های اطراف شهرها برگزار می کنند. زن ومرد، کوچک وبزرگ، همه راه صحرا درپیش میگیرند ودرآن جا گرد هم میآیند، .برای این روز اشعار و تصنیف های شیوایی سروده اند، که می خوانند. نوعی فال گرفتن دراین روز، از جملۀ مراسم مرسوم است. بدین طریق که در ظرف بزرگی که در میان جمع نهاده شده آب می ریزند و هرکس یکی از اشیاء متعلق به خود رادر این ظرف می اندازند؛ آن گاه به خواندن شعر میپردازند و با خواندن هر بیت شعر، وبا خواندن هر بیت شعر، یکی از اشیاء رااز داخل آن ظرف سفالی بیرون می آورند. این شیء متعلق به هر کس که بود، شعر هم، زبان حال او، و در حقیقت فال اوست. ( رضی، ب۱۳۸۴ :۱۹۴)
۲-۳-۲-۱- فال حافظ
فال گرفتن با دیوان حافظ قرن هاست که در ایران متداول است. «آنه ماری شیمل» در خصوص فال حافظ میگوید: «سنت فال به دیوان حافظ ، اولین بار در زمان تعیین مکان دفن او انجام گرفت ؛ و از آن پس مرسوم شد.»( ادواردبروان، ۱۳۳۹: ۴۱۹)
در کتاب « حافظ شیرین سخن» آمده است : « پس از قرآن کتب پارسی منظومی است که بدین کار می آید از قبیل : مثنوی مولای رومی ،کلیات سعدی و غیره که درسرلوحۀ آنها دیوان حافظ قرار دارد و بیشتر از همه ، مورد استفاده است چنانکه کتاب ویرژیل نزد رومیان.»( معین ، ۱۳۷۵ : ۶۹۵) با این حال، تفأل به دیوان حافظ نیز از دیرباز بین ایرانیان رواج پیدا کرده است؛ از جهت مشورت در امور مشکل و اخباراز آینده، عقیدۀ کاملی است و از همین جهت اورا لسان الغیب نامیدهاند. همچنین: « چنین نیست که همیشه، هرکس، هر نیتی بکند، غزل موافق و با واقع پدید آید واگر پیشگویی کردهباشد چنان شود و یا دستوری که دهد، همواره به نفع شخص باشد. تجربۀ این مطلب آسانست و محتاج به استدلال نیست ولی امری که هست آنست که این کتاب بیش از همۀ کتب در این امور موافقت نشان دهد و به قدری مطالب غزلیّات منبسط و وسیع است که هر غزل را میتوان منطبق بر هزار مقصود و منظور کرد واز آن رو هرکس مقصود خویش را به بیانی وافی درآن مییابد و حتی گاهی اسامی اشخاص نیز پدیدار شود که طالب اشارات، انگشت تحیّر به دندان خواهدگزید.»(همان) بسیاری معتقدند؛ دیوان حافظ دارای جهات مثبتی اسـت: بیشتـر غـزلیات و اشعار حافـظ مثبتنگـر است و
مثبتنگری در زندگی خوب و پسندیده است. در اشعار حافظ مضامین آیات قرآنی وجود دارد.غزلیّات حافظ چند پهلو و چند معنا است و میتوان از اشعار او تفسیرهای متعدّد نمود و هرکس به فراخور حال و عقل و اندیشهی خود از آن معنایی برداشت میکند.با توجه به این قبیل از موارد، دیوان حافظ ارزشمند است و مردم از آن برای پیشگویی و بیان حال خود فال میگیرند؛ تفأل به دیوان حافظ برای انجام برخی از کارها اشکالی ندارد؛ و به بیان صاحب جواهرکلام ؛ «تفأّل به غیر قرآن [از قبیل دیوان شعرا همچون دیوان حافظ] اگر منجرّ به صدور حکم قطعى و جزمى نگردد، جایز است» (تنوخی،۱۳۶۲، ج ۱۲: ۱۷۱)
در کتاب «از سعدی تا جامی» تألیف ادواردبرون آمدهاست: « تفأل به دیوان حافظ امری بسیار متعارف ومعمول است تا به حدی که مانند تفأل به قرآن کریم نزدمسلمانان رواج دارد. ادوارد براون دردنباله، مطلبی باعنوان (بعضی فالهای مناسب از دیوان حافظ)، به چند تفأل تاریخی اشارهکرده است که از جمله آنهاست :«شاه عباس دوم در هنگامی که قصد جنگ آذربایجان داشت وتبریز تختگاه آن ملک راهدف مقصود قرارداده بود، چون برای امضای این عزیمت به دیوان حافظ تفأل زد این بیت برآمد:
عراق وفارس گرفتی به شعر خودحافظ بـیا که نـوبت بـغداد و وقت تبریز است
این بیت، شاه عباس رابرعزیمت خود استوارساخت وعاقبت کار به فتح وپیروزی اومنجرگشت.(همان، ۴۱۹)
مترجم کتاب «از سعدی تا جامی »هم در حاشیه این آورده است: «این بنده مترجم راچندین فقره تفأل به دیوان حافظ به یاد است که خود دیده ویا از معاصران شنیده وهم ازعجایب تصادفات است وچون از نوادر غریبه میباشد ذکر بعضی از آنها در اینجا بی مورد نیست ؛ مرحوم محمد علی فروغی، ذکاءالملک دوم نخست وزیرایران حکایت میکرد، که درسال ۱۳۲۶ه .ق که محمد علیشاه برمشروطه طلبان چیره گشته وروزگاران مردمان آزاده تیره شده بود وهواخواهان آزادی با زبان بسته ودل شکسته در روایای خمول وخفا به سرمی بردند، چندی بر نیامد که سپاهیان مشروطه به سوی تهران روی آوردند و عاقبت درسال۱۳۲۷ ه.ق شاه مستبّد قاجار به سفارت روس پناه برد. این هنگام وی با جمعی از جوانان هم سال خود در خانهادیب مرحوم حاج سید نصرالله اخوی گردآمده به انتظار فتح قطعی ازآزادیخواهان و نابودی بقایای استبداد به دیوان حافظ فال زدند، ناگهان این ابیّات برای خاطر نگران آنان مژده فتح ونوید وبشارت داد :
شد آنکه اهل نظر برکناره می رفتند هــزارگونه سخن دردهان ولب خـاموش
به بـانگ چند بـگوییم آن حــکایتها کـه از نهفتن آن دیگ سینه می زدجوش
چند روزی برنیامد که پرچم استبداد سرنگون و دولت مشروطه مظفر شد.»(براون،۱۳۳۹ : ۴۲۱)
چند شیوۀ متداول تفأل زدن به دیوان حافظ :
۱-خواننده اولین بیتی را که تصادف می کند ملاک قرار میدهد. ابراهیم امین الشورابی میگوید: این طریقه بیش از همه معمول است، ولی در ایران چنین نیست .
۲-گاهی خواننده تمام غزل یا قصیده را ملاک قرار میدهد ( در ایران این روش معمول است ).
۳-برخی مطلع غزل یا قصیده ای که تصادف کنند ملاک قرار می دهند.
۴-بعضی بیت هفتم قصیده ( یا غزل ) را ملاک قرار می دهند. « مهدی علی خان » مؤلف «تاریخ نادری می گوید که « نادر شاه »در سال۱۳۴۲ با این طریقه فال میگرفته است .( معین ،۱۳۷۵: ۶۹۶)
۵- فال از روی جدول یا فال نامه .
از این نوع جداول (استخاره یا فالنامه ) به حضرت امیر (ع) انتساب داده شده است. وهمۀ این انواع را گاه با حروف می نویسند، چنانکه ذیلاً بیاید و گاه با اعدادی که( طبق حساب ابجد یا جمل) مبیّن و معرف حروف می باشد، می نگارند.
تشریح یک فالنامه: نُه(۹) فرد که هریک دارای ۲۵ حرفند انتخاب شده (۲۲۵=۲۵×۹)،در مربع اول حرف اول ودرمربع دوم ،حرف دوم ، همچنین تا نهم ، در بارۀ حروف دوم فردها به همین ترتیب گذارده می شود یعنی حرف دوم فرد اول در مربع دهم و قس علی هذا تا مربع ۲۲۵ ام به حرف ۲۵ (فرد ۹) تمام می شود .
برای استعمال جدول انگشت را علی العمیا باید روی یکی از مربعات گذاشته خود وحرفی که به آن مربوط است پائین نوشته شده احذ ونُه نُه می شمارند و حروف نُهم را ضبط می کنند تا دوره به اتمام رسد مجموع آنها پاسخ ( فرد اول یکی از غزلیّات ) خواهد بود .(همان ، ۶۹۸)
جدولی را که ادوارد براون از آن سخن رانده ولی در کتاب خود نیاورده است. ( معین ،۱۳۷۵: ۶۹۹)
ف |
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-08-22] [ 02:58:00 ب.ظ ]
|