- تعیین رابطه بین روابط عاطفی موجود در خانواده با خودشکوفایی دانش‌آموزان
- تعیین رابطه بین عوامل شخصی و آموزشی (جنس، نوع مدرسه و پایه تحصیلی) با روابط عاطفی موجود در خانواده دانش‌آموزان
- تعیین رابطه بین عوامل شخصی و آموزشی (جنس، نوع مدرسه و پایه تحصیلی) با خودشکوفایی دانش‌آموزان
۱-۴- اهمیت وضرورت انجام تحقیق :
متأسفانه امروزه با بعضی دانش آموزان وکودکان روبه روهستیم که نه تنها خود را باورندارند بلکه علاقه چندانی به خود وزندگی هم ندارد وبه همین لحاظ زندگیشان بدون هدف است و روزها را به گونه ای باطل سپری می‌کنند ومنطقشان درزندگی «هرچه پیش آید خوش آید» می باشد و این جای بسی نگرانی و ناراحتی دارد به راستی چرا نوجوانان ما در خانه و مدرسه با توجه به اینکه به نسبت گذشته امکانات زیادی در زندگی دارند وبسیارهم مورد توجه والدین ومدرسه هستند اما دچاراین بی علاقگی ها می باشند. واقعیت شاید این باشد که بعضی از ما (والدین ومربیان ) الگوهای تربیتی خوبی برای فرزندانمان نبوده ایم. درمدرسه با دانش آموزانی برخورد می کنیم که با توجه به اینکه محاسن زیادی دارند اما بخاطریک امتحان ساده وکلاسی ویا یک برخورد کوچک با همکلاسی و… دچار چنان اضطراب و نا آرامی می شوندکه طبیعتاً جسمشان را هم تحت تأثیرقرارداده وحتی دربعضی موارد قادر به کنترل گفتارورفتارخود هم نیستند چرا این قبیل امتحانات کوچک و بزرگ ما و فرزندانمان را تا این حد تحت الشعاع قرار میدهد آیا تمام روزها و ساعات زندگیمان آکنده از این امتحانات نیست و آیا با همه این ناآرامیها و تشویش خاطرهایی که به ما دست می‌دهد آیا جانی برای تلاش ما و فرزندانمان باقی می ماند و آیا حیف نیست که این انرژیهای ارزشمند اینگونه هدر روند این تشویش خاطر و نا آرامی از کی وبرای چه به وجود آمده است آیا رفتاروگفتار والدین نبود که ما و فرزندمان را اینگونه ساخته است .
دانلود پایان نامه
رابطه قوی و مثبت با والدین به فرزند کمک می کند تا ارزشهای مناسب را درونی کند. یکی از این ارزشها، چگونگی وارد شدن به روابط محبت‌آمیزاست انسان موجودی اجتماعی است وبه دیگران نیازدارد رابطه با والدین به فرزند کمک می کند تا به عنوان یک انسان، احساس ارزشمند بودن را در خود به وجود آورد. به فرزند ارزشهایی می دهد که با آنها می‌تواند زندگیش را هدایت کند به او کمک می کند تا یاد بگیرد که چگونه با دیگران باشد و به افرادی غیر از خانواده دلبستگی مثبت پیدا کند این عامل قطعاً در ایجاد روابط عاشقانه، عمیق و خانوادگی تعیین کننده است(جی.الیاس، موریس، ای توبیاس، استیون واس فریدلندر، برایان،۱۳۸۷: ۴۶)
رفتار وکردار والدین همیشه بیشترین تأثیر مثبت را خواهد داشت.کودکان به عنوان الگو و سرمشق به والدین نیازدارند (چوپرا ،۱۳۸۵: ۴۲).
التزام به تکالیف شرعی وپرورش روح تعبد یکی ازامورمهمی است که والدین جزء برنامه تربیتی کودکان قرار می دهند وآنها را وظیفه شناس ومتعهد واهل عمل تربیت می کنند. در مرحله ای توجیه و تفهیم کودکان نسبت به ضرورت انجام تکالیف دینی را در فرصتهای مناسب و به مقدار درک و شعورکودکان نام خدا و پیامبر(ص) را با عظمت یاد کردن و مهربانی والطاف خداوند را یادآور شدن تا بدین وسیله محبت خدای بزگ را در دل کودک تثبیت نمایند،. و در مرحله بعد شروع به عمل و عادت کردن است والدین منتظر فرا رسیدن بلوغ کودک نمی شوند بلکه ازاولین فرصت تمایل و رغبت کودک برای انجام تکالیف دینی کارخود را شروع می نمایند و در این مرحله توان جسمی و مقدار درک و شعور فرزند را همواره در نظر دارند که موجب تنفر کودک ازدین نشوند. ( امینی،۱۳۸۷: ۲۹۶).
انسان به فطرت خود نیازمند محبت است و با هیچ چیز چون محبت نمی‌توان آدمی را متحول کرد واورا به سوی کمال سیرمی دهد . محبت سرمنشاء تربیت و نرم شدن دلهای سخت است .خود آدمی و هویت انسانی او با محبت شکوفا می شود، واو را به سوی کمال سیر می‌دهد. زیرا با هیچ چیز دیگر نمی‌توان در دل آدمیان راه برد ودل ایشان را به دست آورد و آنان را از سرکشی ونادرستی وپلیدی بازداشت و به بندگی وراستی وا داشت.
خود آدمی وهویت انسانی او با محبت شکوفا می شود، زیرا محبت گوهروجود آدمی را جلا می دهد. و زنگارهای آن را می زداید وچون اکسیری انسان را متحول می سازد. وبه انسان شوروشوق زندگی و قوت و قدرت پایندگی می بخشد و به زندگی معنا می دهد .محبت عاملی مهم درسلامت روحی و اعتدال روانی انسان است. استواری شخصیت وسلامت رفتارآدمی تا اندازه ای زیاد به محبتی بستگی دارد که در زندگی می‌بیند. محیط خانوادگی آکنده از محبت سبب تلطیف عواطف ورشد فضایل درافراد می شود.کسانی که در محیطی با محبت پرورش می یابند به ارجمندی می رسند ومی آموزند که دیگران را دوست بدارند و در اجتماع رفتاری انسانی داشته باشند. با گرمای محبت است که زندگی معنا می یابد و استعدادهای انسان شعله می کشد وانگیزه تلاش و خلاقیت فراهم می شود. (دلشاد تهرانی ، ۱۳۷۶: ۲۵۸-۲۵۷).
اولین آموزشهایی که کودک درخانواده کسب می‌کند، بیشترین تأثیر را بر روی رشد ذهنی او می‌گذاردکه درهیچ جای دیگراین آموزشها را دریافت نخواهد کرد. اعضای خانواده اولین معلمهای کودک هستند نه تنها پدر ومادر نقش اساسی دارند بلکه خواهر و برادر و یا هرکسی که درآن خانواده زندگی می کند. بچه‌هایی که آن قدرشانس داشته اند تا درخانواده ای با پیش زمینه‌های آموزشی صحیح بزرگ شوند، موقعیت بهتری دارند تا بتوانند از آنچه مدرسه به آنها ارائه می دهد، بهترین استفاده را ببرند، چون پایه‌های آموزش وپرورش درخانه گذاشته می شود و آن آموزشها درمدرسه ادامه می‌یابد.. ( تبریزی ووطن خواه ،۱۳۸۷: ۷۶).
۱-۵- سوالات تحقیق
سوال اصلی
آیا بین رفتار دینی والدین با روابط عاطفی موجود در خانواده و خودشکوفایی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد؟
سوالات جزئی
- وضعیت خودشکوفایی دانش‌آموزان چگونه است؟
- وضعیت روابط عاطفی موجود در خانواده دانش‌آموزان چگونه است؟
- وضعیت رفتار دینی والدین دانش‌آموزان چگونه است؟
- آیا بین رفتار دینی با روابط عاطفی موجود در خانواده دانش‌آموزان رابطه وجود دارد؟
- آیا بین رفتار دینی والدین با خودشکوفایی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد؟
- آیا بین روابط عاطفی موجود در خانواده با خودشکوفایی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد؟
- آیا بین عوامل شخصی و آموزشی (جنس، نوع مدرسه و پایه تحصیلی) با روابط عاطفی موجود در خانواده دانش‌آموزان رابطه وجود دارد؟
- آیا بین عوامل شخصی و آموزشی(جنس، نوع مدرسه و پایه تحصیلی) با خودشکوفایی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد؟
۱-۶- تعاریف مفاهیم مطرح شده در سئوالات تحقیق :
الف : تعریف مفهومی :
روابط عاطفی خانواده : نحوه ارتباط و طرز برخورد افراد یک خانواده با هم است . نظر افراد خانواده نسبت به هم، احساسات و علاقه آنها به یکدیگر و چگونگی دخالت آنها در کارهای هم و همکاری یا رقابت آنها با یکدیگر . ( شریعتمداری ، ۱۳۶۹: ۲۱۱).
رفتار دینی : به هر کنش و واکنش قابل مشاهده ای که انسان انجام می دهد رفتار می گویند .
بنابراین هر چیز قابل مشاهده و سنجش می تواند در دایره این تعریف از رفتار انسان قرار گیرد. وقتی از رفتار انسان به عنوان یک مفهوم کلی سخن گفته می شود ملاکها، علل، محرکها و انگیزه هایی مورد توجه قرار گیرند که انسان را به انجام وارائه آن رفتار سوق می دهند .(سالاری‌فر،آذربایجانی و رحیمی نژاد ،۱۳۸۴).
رفتار های انسان منحصر به رفتار ها قابل نظارت و مشاهده نیست بلکه مشتمل بر ابعاد ذهنی، عرفی و عاطفی می باشد که به صورت هشیار و ناهشیار وجود دارند. نظارت بر این رفتارها و شناخت آنها برای دیگران دشوار است. زیرا آگاهی بر حالات درونی و پوشیده انسان برای دیگران ممکن نیست مگر اینکه خود فرد بخواهد از آنها پرده بردارد . (همان)
خود شکوفایی : آبراهام مازلو به عنوان پدر روانشناسی انسان دوستانه بینشی را نسبت به ارزشها ایجادکرده است او این حقیقت را یافت زمانی که اشخاص در سلسله مراتب نیازها حرکت کنند و ارزشهای بنیادی آنان شامل امنیت، تعلق، احترام، و عزت نفس تأمین شود، قادر خواهند بود تا ظرفیت خودشان را برای زندگی سالم و بالغ توسعه دهند وی این ظرفیت را خود شکوفایی نامید و آن را به عنوان ” استفاده کامل و کشف استعدادها، ظرفیت‌ها، و پتانسیل‌ها” توضیح می دهد.( اسیاجت ، ۲۰۰۴) بر خلاف نیازهای کاستی که از محرومیت انسان سرچشمه می گیرند، فرانیازها نیرویشان را از میل آدمی به رشد و بالندگی کسب می‌کنند. فرانیازها به نیازهای مربوط به خودشکوفایی یا تحقق خویشتن نیز معروفند. اینها عبارتند از نیازهای فرد برای رسیدن به آنچه که در حد اکثر توان و استعداد دارد. نیازهای خود شکوفایی مواردی چون کنجکاوی ، اشتیاق به شناخت ، یادگیری کسب حقیقت، دانش اندوزی، تجربه کردن ، درک زیبایی ونظم و هماهنگی را شامل می شود لفرانسوا در توصیف خود شکوفایی گفته است ” خود شکوفایی یک فرایند است نه یک حالت” فرایند رشد، یعنی شدن و بالیدن . ( سیف ،۱۳۸۴: ۳۵۲).
تعاریف عملیاتی :
رفتاردینی : دراین پژوهش منظورازرفتاردینی نمره ای است که پاسخگویان ازپرسشنامه ۹سوالی رفتار دینی (علوی ۱۳۷۹) دریافت می دارند.
روابط عاطفی موجود درخانواده : مقصود نمره ای است که پاسخگویان ازپرسشنامه ۲۳ سئوالی سنجش روابط عاطفی ( علوی ، ۱۳۸۷) دریافت می کنند.
خودشکوفایی: منظور امتیازی است که دانش آموزان از پرسشنامه۸ سوالی خودشکوفایی( گنجه‌ای، ۱۳۸۶) دریافت می دارند.
عوامل شخصی : به عوامل همچون سن و جنس گفته می شود.که امکان دستکاری در آنها وجود ندارد.
عوامل آموزشی : به عواملی همچون مقطع تحصیلی، معدل، پایه تحصیلی گفته می‌شود. که امکان دستکاری در آنها وجود دارد .
فصل دوم
پیشینه تحقیق
مقدمه :
این فصل ازدو قسمت به عنوان مبانی نظری ومروری برتحقیقات مشابه تشکیل شده است. درقسمت مبانی نظری ابتدا مفاهیم خانواده، نقش والدین برتربیت فرزند، نقش محبت و روابط عاطفی در خانواده، رفتاردینی والدین و چگونگی تربیت وپرورش دینی و مذهبی کودک، خود شکوفایی ویژگیهای افراد خود شکوفا پرداخته شده است و سپس ارتباط رفتار دینی والدین بر روابط عاطفی موجود در خانواده وخود شکوفایی فرزند بیان گردیده است. و در قسمت مروری بر تحقیقات مشابه چند مورد از تحقیقات مشابه تحقیق حاضر عنوان گردیده است .
۲-۱- مبانی نظری
۲-۱-۱- نهاد خانواده :
ازبدو پیدایش انسان بر روی کره زمین همواره زنان و مردان جهان با تشکیل خانواده عمری را درکنار یکدیگرگذرانیده وفرزندانی دردامان پرمهرخویش پرورانده و از این جهان رخت بربسته‌اند. طبیعی‌ترین شکل خانواده همین است که هیچ عاملی جزمرگ نتواند پیوند زناشویی را بگسلد ومیان زن وشوهرجدایی بیفکند. ( بهشتی ،۱۳۸۲: ۳۳).
خانواده کانونی مقدس است که درسایه پیوند زناشویی دو انسان از دو جنس مخالف پایه گذا ری شده و با پیدایش وتولد فرزند رنگ وجلوه ای ملکوتی می گیرد. این کانون می تواند همواره گرم وروشن بماند به شرطی که زوجین هرکدام به حدود مسئوولیت خویش آشنا ودرانجام آن کوشا باشند نتیجه پیوند دو همسر فرزند یا فرزندانی است که عضوجامعه انسانی می باشند که هرکدام ممکن است درآینده فردی سربار یا سرباز نگهدار جامعه باشد، از نظر تربیت، خانواده کلاس اول زندگی وپرورش کودک است طفل مبانی زندگی را در آنجا فرا می گیرد و خوب وبد امور را آنجا می آموزد واین امرتا حدی است که کفر و ایمان کودک را هم شامل می شود، می توان گفت کودک ازآنجا درس کفریا درس ایمان می‌گیرد. خانواده خوب بهترین آموزشگاه است ، آموزشگاهی که کودک درآن لبخند و قهر، درستی و خوش‌خلقی، خودداری وبردباری، تعادل و تکامل ،وظیفه شناسی و خدمت مسئوولیت واخلاق می‌آموزد، به جامعه بشری ازطریق آنها راه می یابد و با آنها براساس اصل انسانی رفتار می‌کند.( قائمی ، ۱۳۶۳: ۳۸)
خانواده از مهمترین عوامل موثردرروابط ومحیطی امن برای دستیابی به اهداف عالی انسانی است خانواده کانونی است شکل گرفته برپایه مقدس ازدواج که با حضورفرزندان ، روابط اعضای خانواده، گسترده تأثیرگذاری مثبت یا منفی آنها بر یکدیگر بیشتر می شود. در این میان ضروری است عوامل ثبات وسازوکارهای ایجاد ارتباط صمیمانه وسازنده را بررسی کنیم و محیطی سالم و با نشاط برای پرورش فرزندان فراهم آوریم با نگاهی به وضعیت نابسامان اجتماع درمی یابیم که بیشتردردها ومشکلات از خانواده سرچشمه می گیرد و در مجموع خانواده مرکز هرگونه ثروت مادی و معنوی وکانونی برای پرورش شخصیت انسانهاست.( حسینی ،۱۳۸۹: ۱۹).
اولین محیطی که بنای تربیتی پس ازولادت در آن شکل گرفته وپرورش می یابد ، خانواده نام داشته و نخستین مربی ومعلم هرفرزندی همانا پدر و مادر و بالاخص مادر وی می باشد. کودک امانتی است بزرگ از جانب خدای که ابتدائاً به پدرومادرسپرده شده ، وهمین کودک آنچنان رشد خواهد نمود وشخصیتش شکل خواهد گرفت که پدر و مادرش با وی رفتارکرده و می کنند وآنچنان خواهد شد که والدین هستند یعنی اولین خشت و زیر بنای تربیتی که شخصیت کودک برآن استوار خواهد گردید همانا والدین و رفتار عملی و روزمره آنان خواهد بود و مسأله مهم نقش پذیری و الگوسازی وهمانند سازی ازلحاظ جسمی ، روحی ، عاطفی واجتماعی. بدین ترتیب برخورد آگاهانه و گام به گام پدر و مادر را در تربیت فرزندان که می بایست متناسب با رشد جسمی وذهنی کودک باشد را داریم وکاستن بذرحرف شنوی برای نهال تفاهم و رشد و در نتیجه درخت بارآوری، زایندگی و بالندگی درتعالی و قرب. ( شرفی ،۱۳۷۱: ۱۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...