کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو



آخرین مطالب

 



در این قانون در فصل هشتم، حدود مسئولیت جزائی افراد از جمله اطفال را بیان کرده است. تنها یک ماده از این فصل به مسئولیت جزائی اطفال اختصاص داده شده است. این ماده صرفنظر از اشکالاتی که به آن وارد می شود گویا سیاست جدید نظام، در رابطه با مسئولیت جزائی افراد و اطفال می باشد.
در ماده ۲۶ این قانون آمده است: اطفال در صورت ارتکاب جرم مبری از مسئولیت کیفری هستند در تبصره یک همین ماده می خوانیم، منظور از طفل کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد.
در متن ماده، اطفال بطور کلی از مسئولیت جزائی مبری شده اند بنابراین اطفال تقریبا تا حدود ۱۵ سالگی دارای یک نوع مسئولیت خواهند بود. پایان دوره طفولیت نیز، بلوغ شرعی یا واقعی اطفال قرار داده شده است- طبق تبصره الحاقی به ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی- مصوب ۱۳۶۱به سن بلوغ در نزد پسران ۱۵ سال قمری تمام و در نزد دختران ۹ سال تمام قمری می باشد. بنابراین افراد زیر این سن طفل محسوب شده و از مسئولیت جزائی نیز از مسئولیت جزائی نیز مبری بوده و بطبع مجازاتی نیز نخواهند داشت. ملاحظه می شود که از قوه ممیزه اطفال و سن تمیز آنان سخنی به میان نیامده است. گویا تأثیری در میزان مسئولیت اطفال ندارد. در حالیکه قوانین جزائی اسلام به قوه ممیزه اطفال توجه دارد و به صراحت اطفال را به دو دسته ممیز و غیر ممیز تقسیم می کند که در مبحث بعد بیان خواهد شد.
پایان نامه - مقاله
در تبصره ۳- این ماده آمده است: در جرایم مهمه هر گاه برای تربیت اطفال بزهکار تنبیه بدنی آنان ضرورت پیدا کند- تنبیه بایستی به کیفیتی باشد که دیه به آن تعلق نگیرد. در اینجا منظور از جرایم مهمه روشن نبوده و مرز تفکیک جرایم مهم و غیرمهم، با توجه به نسخ تقسیم بندی سابق مجازات بر اساس جنایت ، جنحه و خلاف معلوم نمی باشد حال نمی دانیم اگر طفل ممیزی که از آن صحبت نشده است مرتکب جرم غیر مهمی که ملاک تشخیص اهمیت نیز روشن نمی باشد ، گردد. مستحق تنبیه بدنی خواهد بود و به عبارت دیگر دارای مسئولیت جزایی نسبی و مجازات تادیبی می باشد یا خیر.
از طرفی بر طبق اصول و قواعدی که قانون گذار با توجه به آنها ، به وضع قوانین مبادرت ورزیده است اطفال ممیز دارای مسئولیت نسبی بوده و مستحق مجازات تادیبی می باشند و از طرف دیگر در متن مواد قانونی، مطلبی در این مورد بیان نشده است و اصولاً طبق تبصره ۳ این ماده می توان در جرایم مهمه، نسبت به اطفال غیر ممیز نیز تنبه بدنی اعمال کرد. در صورتیکه آنان فاقد قوه ادراک و تمیز بوده و از محطورات قانونی و امر و نهی آن، بدون اطلاع بوده و اساساً توانایی درک ماهیت اعمال خود و تفاوت خوب و بد را ندارد. و در ماده ی ۲۶ می گوید. تربیت آن بنظر دادگاه به عهده سرپرست اطفال و عند الاقتضاء کانون اصلاح و تربیت می باشد.
و در تبصره ۲ ماده ۲۶ می گوید چنانچه غیر بالغ مرتکب قتل و ضرب و جرح شود، عاقله ضامن است ضمانت عاقله از اختصامات قوانین جزایی اسلام می باشد که در مبحث شرایط تحقق مسئولیت از عمل دیگری بیان خواهد شد.
در انتهای این قوانین به مسئله تمیز اطفال توجه شده است به عبارت دیگر طبق این قوانین اطفال را می توان به دو دسته ممیز و غیر ممیز تقسیم کرد که حدود مسئولیت جزایی آنان با یکدیگر متفاوت
می باشد. مجازاتهای تادیبی نیز نسبت به اطفال غیر ممیز اعمال نشده و نسبت به اطفال ممیز اعمال می گردد. این توجه به قوه ممیزه می رساند که قانون گذار ایرانی، مسئله تمیز، از بلوغ جدا کرده و برای اطفال غیر بالغ قوه ممیزه را قائل است و توجه دارد که عده ای از اطفال غیر بالغ فاقد قوه فهم و درک نسبت به اعمال خود بوده و عده ای دیگر این توانایی فهم را دارند و از شعور بیشتری نسبت به افراد دسته قبل برخوردار می باشند.
نکته دوم با توجه به این که قانون گذار در رابطه با مجازات اطفال بزهکار رویه تخفیف را در پیش گرفته است و در پاره ای از مواقع ماهیت جرم ارتکابی تغییر می یابد در مواردی که خود قانون، مجازات جرم بخصوص را در شرایط خاصی تخفیف داده است، با توجه به ماهیت جرم و مجازات یقیین شده نوع جرم ارتکابی هم ممکن است تغییر پیدا کند۱.
در رابطه با اطفال نیز بعلت عدم وجود بلوغ در آنان که از شرایط تحمل مسئولیت جزایی کامل
می باشد، قانون گذار مجازات تادیبی خاصی را برای جرایم در نظر گرفته است که خفیفتر از مجازات تعیین شده برای مرتکبین بالغ آن می باشد مثال جنایت را در دادگاه جنحه محاکمه می شدند طبق مجازات عمومی مصوب ۱۳۰۴.
مسئولیت جزائی اطفال در اسلام
در فصل های پیش، مطالبی در رابطه با مسئولیت جزائی در اسلام بیان شد که طبق آن، سبب مسئولیت جزائی، ارتکاب عمل مجرمانه یا همان ارتکاب معصیت می باشد. یعنی ارتکاب هر فعلی که از طرف شارع، حرام و ترک هر فعلی که انجام آن واجب اعلام شده باشد گناه و معصیت محسوب شده و مسئولیت جزائی در پی خواهد داشت و گفته شد که اساس مسئولیت جزائی به دو پایه ادراک و اختیار
می باشد و از شرایط عامه تکلیف که هر مکلفی باید آن ها را دارا باشد، بلوغ می باشد و اصولاً مسئولیت جزائی کامل بر عهده افراد بالغ خواهد بود بنابراین هر کدام از پایه ها یا شرایط عامه تکلیف وجود نداشته باشد، مرتکب از مسئولیت جزائی مبری خواهد بود. در رابطه با اطفال باید گفت که فرض بر این است که آن ها در ارتکاب عمل خود، دارای اختیار (نفی اجبار) اما بحث در مورد ادراک و بلوغ می باشد.
الف) بلوغ
در حقوق جزائی اسلام ، پایان دوره طفولیت مرحله بلوغ می باشد هر طفلی با رسیدن به بلوغ شرعی، دوران طفولیت را سپری می کند و همان طوری که گفته شده بلوغ از شرایط تکلیف می باشد، بنابراین برای افراد غیر بالغ تکلیفی متصور نخواهد بود و اصل کلی در حقوق جزای اسلام و مسئولیت جزائی این است که اطفال بطور کلی از مسئولیت جزائی کامل مبری می باشند، در روایات اسلامی، شرط اجرای مجازات را بلوغ مرتکبین قرار داده است و می رساند که عدم اجرای مجازات برای افراد غیر بالغ ناشی از عدم دارا بودن مسئولیت جزائی می باشد که در مورد بلوغ در فقه اسلامی مطالبی بیان شد که در اینجا به چند روایت بسنده می کنیم:
عن حمران قال: سالت ابا جعفر(ع) قلت له: متی یجب علی الغلام ان یوخذ بالحدود التامه و یقام علیه و یوخذبها؟ قال: اذا خرج عند الیتم و ادرک قلت فذلک حد یعرف به؟ فقال اذا احتلم او بلغ خمس عشره سنه او اشعرو و انبت قبل ذلک، اقیمت علیه الحدود التامه و اخذبها و اخذت له۱.
همین عبارت برای دختران نیز وارد شده است.
فقهاء اسلام نیز به تبع روایات وارده در کتب خود، یکی از شرایط اولیه جهت اجرای مجازات را بلوغ قرار داده اند، برای مثال در تحریر الوسیله آمده است: یشترط فی وجوب الحد علیه (السارق) امور، الاول البلوغ فلو سرق الطفل لم یحد۲.
از رسول اکرم(ص) نقل شده است: رفع القلم عن ثلاثه: عن الصبی حتی یحتلم و عن المجنون حتی یفیق و عن النائم حتی یستیقظ۳.
و از حضرت امیر(ع) نیز نقل شده است که: (اتی عمر بامرأته مجنونه قد زنت فامر برجمها). فقال علی (ع): اما علمت ان القلم یرفع عن ثلاثه، عن الصبی حتی یحتلم و عن المجنون حتی یفیق و عن النائم حتی یستیقظ۴.
در قواعد الفقهیه می نویسد: ان قوله(ع) رفع القلم عن الصبی معناه ان الصبی لیس علیه جعل من قبل الشارع… ولم یکتب (علیه) شیئاً و صغاً و لا تکلیفاً۵.
چیزی که مسلم است و مورد اتفاق همه فقها و دانشمندان اسلامی می باشد این است که به مقتضای این حدیث تکلیف و مسئولیت از اطفال غیر بالغ برداشته شده است که نتیجتا مجازات نیز در مورد آنان اعمال نمی گردد پس طبق حدیث تکلیف و مسئولیت و مجازات از اطفال برداشته شده است.
ب) ادراک یا تمیز
مسئله بعد تمیز می باشد، گفته شده که طفل در بدو تولد، هیچ گونه تمیزی نسبت اعمال و رفتار خود ندارد و قوه تمیز،در طول زمان در اطفال ایجاد شده و به تدریج رشد می یابد.
در حقوق جزای اسلام نیز به تناسب وجودور شد قوه ممیزه در اطفال، تکالیف و مسئولیت های خفیفی برای آنان در نظر گرفته شده است. احادیث و روایاتی در این باب وارد شده است که می رساند، حقوق اسلام مسئله تمیز را پذیرفته است و به وجود دو دوره عدم تمیز و تمیز اطفال در ایام طفولیت قائل می باشد در اغلب ابواب فقهی از جمله عبادات، عقود و معاملات و نیز در مباحث مربوط به حقوق جزایی، فقها عظام، اشاراتی به قوه ممیزه داشته اند.
تا به حال گفته شد که در بحث از مسئولیت جزائی اطفال در اسلام ، باید از بلوغ و تمیز بحث کرد. گفتیم که در اسلام افراد غیر بالغ از مسئولیت جزایی مبری می باشند در مورد قوه ممیزه هم ذیلاً بحث
می شود تا در پایان و با توجه به این دو مبحث نتیجه گیری شود.
بحث را با این شکل دنبال می کنیم که ابتدا روشن می نمائیم که در روایات اسلامی و عبارت فقها به مسئله تمیز توجه شده و این مطلب که در دوره ای از ایام طفولیت ، قوه ممیزه در طفل پیدا می شود پذیرفته شده است، منظور از توجه به قوه ممیزه این است که برای دسته ای از اطفال در سنینی مشخص تکالیفی خفیف در نظر گرفته شده است و این می رساند که این اطفال با اطفال کوچکتر از خود تفاوت داشته و توانایی درک ماهیت اعمال و تکالیف را با لنسبه دارا می باشند. پس از آن در مورد سن تمیز مطالبی عنوان می شود و در پایان، نتیجه ی بحث از مسئولیت جزایی اطفال در اسلام و تقسیم بندی آنان در این رابطه
بیان می شود.
در این بخش به احادیث و روایاتی به عنوان نمونه اشاره می شود که صرفنظر از مدلول آنها به اطفال در سنین و یا کیفیات بخصوصی توجه شده است و این می رساند که در آن سنین و یا حالات مخصوص. اطفال دارای توانائی های خاصی می باشند و می توان از آنان به طور محدود تکلیف خواست و این خصیصه تکلیف پذیری محدود که جز با قبول وجود قوه ممیزه در اطفال مورد نظر میسر نمی باشد. احادیث در ۲ بند حقوقی و جزائی بیان می شود.
بند اول - حقوقی
در شرایط متعافدین دربیع آمده است: وهی امور: الاول البلوغ فلایصح بیع الصغیر و لوکان ممیزا۱.
۱) عی ابی عبدالله (ع) قال: تزوج رسول الله(ص)ام سلمه، زوجها ایاه عمر بن ابی سلمه و هو صغیر لم یبلغ الحلم؟ قال الشارح، هذا یدل علی الجوا زکون الصبی الممیز و کیلافی العقد قبل البلوغ).
۲) عن ابی عبدالله(ع) قال: یجوز طلاق الصبی اذا بلغ عشر سنین۲.
۳) عن ابی عبدالله(ع) انه قال: اذا بلغ الغلام عشر سنین وا وصی من ما له بالیسیر فی حق جازت وصیته و اذا کان ابن سبع سنین فاوصی من ماله بالیسیر فی حق جازت وصیته۳.
بند دوم- جزائیات
۱- عن احدهما (ع) قال فی الصبی یشهد علی الشها ده فقال: ان عقله حین یدرک انه حق، جازت شهادته۱.
۲- قال: سالت اسماعیل بن جعفر: متی تجوز شهاده الغلام؟ فقال، اذا بلغ عشرسنین…. فقال، ان رسول الله (ص)… فاذا کان للغلام عشر سنین جاز امره وجازت شهادته۲.
۳- در صفات شهود: و هی امور الاول البلوغ فلا اعتبار بشهاده الصبی غیر الممیز مطلقاً و لابشهاده الممیز فی غیر القتل و الجرح و لا بشهادته فی هما اذالم یبلغ العشر۳.
۴- در شرایط قاذف می گوید: یعتبر فی القاذف البلوغ و العقل ، فلوقذف الصبی لم یحدو ان قذف المسلم البالغ العاقل ، نعم لو کان ممیزا یوثر فیه التادیب ، ادب علی حسب رای الحاکم۴.
۵- عن محمد ابن مسلم قال: سالت اباجعفر(ع) عن الصبی سرق قال: ان کان له تسع سنین قطعت یده و لا یضیع حد من حدود الله تعالی۵. (قال الشارح: هذا محمول علی قطع بعض الاصابع).
۶- عن محمد بن مسلم قالت سالت ابی جعفر(ع) عن الصبی یسرق فقال: ان کان وسبع سنین اواقل رفع عینه فان عاد بعد سبع سنین قطعت بناته اوحکت حتی تدمی …؟۶
۷- عن الرجل علیه السلام قال: اذا تم للغلام ثمان سنین فجازامره و قد مجبت علیه الفرائض
و الحدود۷.
با توجه به مطالب مذکور، روشن می شود که در حقوق جزای اسلام به قوه ممیزه در اطفال توجه کافی و لازم شده است و این توجه نشانه این است که حقوق جزائی اسلام، بین طفل غیر ممیز و طفل ممیز تفاوت قائل شده است. طفل غیر ممیز، چون فاقد تمییز و تشخیص است و درک و شعور چندانی ندارد، بنابراین به طور کلی، از مسئولیت جزائی مبرا می باشد. اما طفل ممیز به خاطر دارا بودن قوه ممیزه و درک ماهیت اعمال خود و تشخیص خوب از بد و مجاز از ممنوع دارای مسئولیت جزائی نسبی می باشد که به تبع این مسئولیت، مجازاتی از نوع تأدیبی نیز برای او در نظر گرفته شده است که به نمونه ای از آن اشاره شد و در مبحث مربوط به تأدیبی اطفال در حقوق جزای اسلام به طور تفصیل، بیان خواهد شد.
اکنون پس از ذکر روایات وارده و عبارات فقها عظام که در آن ها به اطفال در سنین و یا کیفیات به خصوصی توجه شده بود، اینک به مسئله تمیز در سن خاصی از ایام طفولیت یعنی سن تمیز در حقوق جزای اسلام می پردازیم.
سن تمییز در حقوق جزای اسلام
در خلال مطالب گذشته، معلوم شد که وجود قوه ممیزه در دوره ای از ایام طفولیت، دراطفال ثابت است. در رابطه با سن تمیز باید گفت که در احادیث و روایات وارده از معصومین(ع) که به نمونه هایی از آن ها اشاره شد، یک سن به خصوص و معینی به عنوان سن تمیز ذکر نشده است و در خلال آن ها به سنین متعددی از جمله شش، هفت،هشت و ده سالگی اشاره شده است که به نظر می رسد با توجه به تعدد
سوال کنندگان و تنوع نسبی مناطق جغرافیایی و شرایط و خصوصیات آنان که تاثیر به سزائی در ایجاد و رشد قوه ممیزه دارد و باتوجه به اطلاع معصوم(ع) در مورد وضعیت اطفال مورد سوال قابل توجیه باشد. البته روایات بسیاری نیز وجود دارد که نظر به افراد و اطفال خاصی نداشته و حکم کلی را بیان می کند و می توان احکام کلی را از آن ها استخراج نمود. از بررسی روایات وارده می توان نتیجه گرفت که تاکید بیشتر روایات بر سن هفت سالگی می باشد و طفل هفت ساله را می توان ممیز خواند. از طرف دیگر فقها عظام نیز اغلب به سن هفت سالگی به عنوان سن تمیز اشاره کرده اند و نویسندگان حقوق جزای اسلامی هم از این رویه پیروی کرده اند از جمله در التشریع الجنایی در رابطه با مرحله تمیز آمده است:
تبدا هذه المرحله به بلوغ الصبی السابعه من عمره تنتهی بالبلوغ.۱
استاد فیض می نویسد: حداقل سن تمیز هفت سالگی است ولی ممکن است برخی کودکان دیرتر یا زودتر به سن تمیز برسند۲.
نکته ای که به نظر می رسد، این است که با توجه به سنین متعدد مورد اشاره در احادیث و روایات وارده مبنی بر وجود قوه ممیزه و تکلیف پذیری محدود اطفال می توان نتیجه گرفت که تعیین سن هفت سالگی به عنوان سن تمیز یک قاعده تغییر ناپذیر نمی باشد و هر وقت که وجود قوه ممیزه در اطفال، احراز شد می توان آنان را دارای مسئولیت جزایی نسبی دانست و مجازات تادیبی را در صورت ارتکاب جرم نسبت بر آنان اعمال کرد. یعنی اگر قبل از هفت سالگی، قوه ممیزه در طفلی به اثبات برسد، طفل مسئولیت جزائی نسبی خواهد داشت و بر عکس اگر عدم وجود قوه ممیزه در طفلی که بیش از هفت سال دارد، به اثبات برسد، طفل جز اطفال غیر ممیز محسوب شده و به طور کلی از مسئولیت جزائی مبری خواهد بود.
باتوجه به مطالب مزبور می توان در حقوق جزای اسلامی، برای اطفال از حیث مسئولیت جزائی و با توجه به وجود یا عدم وجود قوه ممیزه در آن ها سه درجه از مسئولیت جزائی اشاره کرد و بر حسب آن اطفال نیز به سه دسته تقسیم می شوند.
الف) سن عدم مسئولیت جزائی
اطفال غیر ممیز، فاقد هر نوع مسئولیت جزائی می باشند،این مرحله با تولد اطفال شروع شده و تا سن هفت سالگی(سن تمیز) ادامه می یابد.طفل در این مرحله از ادراک وتشخیص خوب از بد عاجز است و قابل مواخذه نسبت به اعمال ارتکابی خود نمی باشد. تادیبی نیزبه اطفال در این مرحله از اعمال نمی گردد.
ب) سن مسئولیت جزائی نسبی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-08-22] [ 04:17:00 ب.ظ ]




توضیح

 

عبارت

 

 

 

تعیین اهمیت

 

IMP

 

 

 

تعیین حجم

 

VOL

 

 

 

یونیورس

 

U

 

 

 

انتقال

 

TRCL

 

 

 

مشبک کردن

 

LAT

 

 

 

پر کردن سطح

 

FILL

 

 

 

 

صفحات بازتابنده

خصوصیت صفحات بازتابنده سبب می شود تا سطح به عنوان یک بازتابنده کامل عمل کند . در این حالت پس از برخورد یک ذره با سطح ، امکان خروج از دیواره وجود ندارد و ذره به داخل سلول بازتابیده خواهد شد و به همین دلیل در مسائل بحرانیت و برای محاسبهk کاربرد بسیار زیادی خواهد داشت . که در کارت صفحه این صفحات با علامت * مشخص می شوند.
پایان نامه - مقاله - پروژه

صفحات و مرزهای سفید

این خصوصیت باعث می شود تا یک ذره پس از برخورد با سطح، با توزیع کسینوسی بازتابیده شود.

شکل ۳-۲) تعریف مرزهای سفید
برای داده منظور کردن این خصوصیت برای یک سطح ، از علامت (+) استفاده می کنیم . به این منظور در کنار شماره ی سطح مورد نظر علامت + قرار می دهیم . به عنوان مثال اگر یک کره را در نظر بگیریم ، خواهیم داشت :
+۱ SO 1

مرزهای تناوبی۱

این خصوصیت در زوج صفحات شبیه سازی شده در هندسه های مشبک نامتناهی مورد استفاده قرار می گیرد . با این خصوصیت می توان در برخی حالات ، زمان مورد استفاده برای تعریف هندسه ی مشبک و اجرای برنامه را تا نصف کاهش داد. در یک تعریف ساده تر این گونه می توان بیان کرد که با تعریف یک سلول از شبکه ، دیگر نیازی به تعریف کل شبکه نیست. به طور مثال در شکل ( ۳-۳ ) ذره از سطح ۳ وارد سلول شده و پس از برخورد به سطح یک ، بازتابیده نشده و همچنین به سلول مجاور وارد نمی شود و ذره ای با همان خصوصیات بر روی سطح ۲ شبیه سازی می شود.

شکل ۳-۳) تعریف مرزهای تناوبی

چشمه و معیارهای آن

برای تمامی مسائل در MCNP ، چشمه به چهار شکل تعریف می شود :
چشمه های عمومی با بهره گرفتن از دستور SDEF
چشمه های سطحی با بهره گرفتن از دستورات SSW/SSR
چشمه ی بحرانیت با بهره گرفتن از دستور KCODE
چشمه ی خاص تعریف شده توسط کاربر
چشمه هایی که در مسائل مختلف با آن ها سر و کار داریم معمولا از نوع چشمه های نقطه ای ، سطحی ، حجمی و چشمه های بحرانیت هستند که در ادامه به توضیح آن ها می پردازیم.
به طور کلی برای تعریف چشمه ، کارت های زیر مورد استفاده قرار می گیرند :
جدول ۳-۲) کارت های چشمه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:17:00 ب.ظ ]




 

تعریف: سازمان‏های متعالی، ماموریت و چشم‏انداز خود را از طریق ایجاد استراتژی متمرکز بر ذی‏نفعان اجرا می‏کنند. خط‏مشی‏ها، برنامه‏ها، اهداف و فرایندها به منظور تحقق استراتژی، تدوین و جاری می‏شوند.

زیرمعیارهای معیار استراتژی
۲a. استراتژی مبتنی بر درک نیازها و انتظارات ذی‏نفعان و محیط بیرونی می‏باشد.
۲b. استراتژی مبتنی بر درک عملکرد داخلی و قابلیت‏ها می‏باشد.
۲c. استراتژی و خط‏مشی‏های پشتیبان آن، ایجاد و بازنگری شده و به روز می‏شوند.
۲d. استراتژی و خط‏مشی‏های پشتیبان آن، در میان گذارده شده و اجرا و پایش می‏شوند (پورآقا و ابراهیمی‏جمارانی، ۱۳۹۲، ۲۷-۲۶).
۲a. استراتژی مبتنی بر درک نیازها و انتظارات ذینفعان و محیط بیرونی می‏باشد .
برای مثال سازمان‏های متعالی:
پایان نامه
نیازها و انتظارهای ذی‏نفعان را به عنوان ورودی برای تدوین و بازنگری استراتژی و خط‏مشی‏های پشتیبان آن گردآوری نموده و نسبت به هرگونه تغییری هشیار هستند.
شاخص‏های بیرونی، نظیر روندهای محلی و جهانی اقتصاد، بازار و اجتماعی که ممکن است بر سازمان تأثیر بگذارند را شناسایی، تحلیل و درک می‏ نمایند.
پیامدهای بلندمدت و کوتاه‏مدت محلی و جهانی تحولات سیاسی، قانونی، مقررات و الزامات ایجابی مرتبط را درک و پیش‏بینی می‏کنند.
از مکانیزم‏هایی برای شناسایی تغییرات محیط خارجی و تبدیل آنها به سناریوهای بالقوه آینده سازمان استفاده می‏کنند.
۲b. استراتژی مبتنی بر درک عملکرد داخلی و قابلیت‏ها می‏باشد.
برای مثال سازمان‏های متعالی:
برای درک قابلیت‏ها و ظرفیت‏های بالقوه و بالفعل خود روندهای عملکردی عملیاتی را تحلیل می‏کنند و برای دستیابی به اهداف استراتژیک، جایگاه مورد نیاز برای توسعه را شناسایی می‏کنند.
داده‏ها و اطلاعات مرتبط با قابلیت‏ها و شایستگی‏های محوری شرکاء فعلی و بالقوه را به منظور درک اینکه چگونه آنها قابلیت‏های سازمان را کامل می‏کنند، تحلیل می‏ نمایند.
تأثیر بالقوه فناوری‏ها و مدل‏های کسب‏ و کار جدید را بر عملکرد سازمان تعیین می‏کنند.
برای شناخت نقاط قوت و نواحی بهبود نسبی خود، عملکردشان را با الگوهای مرتبط و مناسب مقایسه می‏ نمایند (پورآقا و ابراهیمی‏جمارانی، ۱۳۹۲، ۲۸-۲۷).
۲c. استراتژی و خط‏مشی‏های پشتیبان آن، ایجاد و بازنگری شده و به روز می‏شوند.
برای مثال سازمان‏های متعالی:
استراتژی و خط‏مشی‏های پشتیبان روشنی را برای دستیابی به مأموریت و چشم‏انداز سازمان ایجاد نموده و آن را حفظ می‏کنند.
مفاهیم پایداری را در درون استراتژی‏های اصلی، زنجیره ارزش و طراحی فرایند خود یکپارچه می‏سازند و منابع مورد نیاز برای دستیابی به این اهداف را تخصیص می‏دهند.
نتایج کلیدی لازم برای دستیابی به مأموریتشان را شناسایی و درک نموده و میزان پیشرفت به سوی چشم‏انداز و اهداف استراتژیک خود را ارزیابی می‏کنند.
ساز و کارهای اثربخشی را برای شناسایی برنامه‏ ریزی سناریو و مدیریت ریسک‏های استراتژیک، اتخاذ می‏کنند.
شایستگی‎های کلیدی خود و اینکه چگونه می‎توانند با ایجاد ارزش مشترک به جامعه بزرگ‎تری نفع برسانند را درک می‎کنند.
۲d. استراتژی و خط‏مشی‏های پشتیبان آن، در میان گذارده شده و اجرا و پایش می‏شوند.
برای مثال سازمان‏های متعالی:
استراتژی‏های خود را به فرایندها، پروژه‏ها و ساختار سازمانی همسو ترجمه کرده و از اجرای آن با سرعت مناسب در سرتاسر زنجیره ارزش اطمینان حاصل می‏کنند.
بر مبنای مقایسه عملکرد خود با سازمان‏های دیگر، ظرفیت سازمانی بالفعل و بالقوه و اهداف استراتژیک خود هدف‏گذاری می‏کنند.
اطمینان می‏یابند از اینکه منابع تکنولوژیکی، فیزیکی و مالی برای پشتیبانی از توسعه سازمانی در دسترس هستند.
استراتژی و خط‏مشی‏های پشتیبان آن را به گونه‏ای نظامند جهت دستیابی به مجموعه‏ای مطلوب از نتایج با تعریف روشنی از روابط علت و معلولی جاری می‏سازند.
بر مبنای درک بازار و فرصت‏ها، اهداف بلندمدت و میان‏مدت روشنی را برای نوآوری تعیین کرده، که توسط سیاست‏ها و منابع مناسب حمایت می‏شوند.
استراتژی و خط‏مشی‏های پشتیبان را با ذی‏نفعان مرتبط در میان می‏گذارند (پورآقا و ابراهیمی‏جمارانی، ۱۳۹۲، ۲۹-۲۸).
۳)کارکنان

 

تعریف: سازمان‏های متعالی کارکنان خود را ارج می‏نهند و فرهنگی را ایجاد می‏کنند که تحقق منافع متقابل اهداف فردی و سازمانی را میسر سازد. آنها قابلیت‏های کارکنان خود را توسعه داده و عدالت و برابری را ترویج می‏ نمایند. این سازمان‏ها به گونه‏ای از کارکنان خود مراقبت کرده، با آنها ارتباط برقرار نموده و ایشان را مورد تشویق و تقدیر قرار می‏دهند که انگیزه و تعهد لازم در کارکنان ایجاد شده و آنها را قادر می‏سازند تا از مهارت و دانش خود در جهت منافع سازمان استفاده کنند.

زیرمعیارهای معیار کارکنان
۳a. برنامه‏های کارکنان از استراتژی سازمان پشتیبانی می‏نماید.
۳b. دانش و قابلیت‏های کارکنان توسعه می‏یابد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:16:00 ب.ظ ]




- این مسئله بسیار مورد پذیرش است که حفظ یک مشتری ۵ تا ۱۰ برابر بیش ازبه دست آوردن یک مشتری جدید سود بخش است.
[۱۴]بژو (۱۹۹۷) بیان می کند که روابط طولانی مدت با مشتری نیاز به جستجوی اطلاعات جدید برای آن ها،کاهش می دهد.
دانلود پایان نامه
- به علاوه [۱۵]گرنروس(۲۰۰۴) بیان می کند که یک رابطه مستمر می تواند برای مشتری، امنیت، حس کنترل، حس اعتماد و حداقل خطر خرید را ایجاد می کند و در نهایتا هزینه ها را برای مشتری کاهش می دهد. در کل خود مشتریان تمایل به یافتن سازمان هایی دارند که وفاداری آن ها را شکوفا کنند(۵۶،۲۰۰۷، Shammout).
- جریان حاصله از سود های کسب شده از مشتریان وفادار، شرکت را در پوشش هزینه های خود یاری می رساند.
- برقراری روابط با مشتریان، برای آن ها ارزشمند است و در نتیجه مشتریان وفادار حساسیت کمتری نسبت به قیمت خواهند داشت.( غفاری ،۱۳۸۶ ،۳۱۵)
۲-۴-۱۳ تاکتیک های بازاریابی تعاملی
بازاریابان از تاکتیک های متفاوتی برای جذب و ایجاد وفاداری در مشتریان استفاده می کنند که بر اساس مطالعات و یافته های تحقیق در جدول ۴-۲ به برخی از تاکتیک های بازاریابی تعاملی اشاره شده است.(حقیقی و همکاران ،۱۳۹۱ ،۶)
جدول ۲-۴: تاکتیک های بازاریابی تعاملی (حقیقی و همکاران، ۱۳۹۱، ۶)
که این تحقیق در میان تاکتیک های بازاریابی تعاملی ، تاکتیک های ارتباطات ، شخصی سازی، پاداش و رفتار ترجیحی را به عنوان مهمترین تاکتیک های بازاریابی تعاملی موثر در فروشگاه های زنجیره ای برگزیده است.
۲-۴-۱۳ مدل های بازاریابی تعاملی
۱-مدل بازاریابی تعاملی مورگان و وهانت(۱۹۹۴) که در شکل ۲-۲نشان داده شده است در مطالعات مورگان و وهانت اعتماد و تعهد به عنوان مرکز بازاریابی تعاملی هستند تعهد تحت تاثیر چهار متغیر منافع رابطه ، هزینه خاتمه رابطه، ارزش های مشترک و اعتماد قرار دارد اعتماد نیز از سه متغیر ارزش های مشترک، ارتباطات و رفتار فرصت طلبانه می باشد و در واقع آن ها اعتماد و تعهد را به عنوان متغیرهای اصلی در روابط تجاری در نظر گرفته شده است. که منجر به پیامدهای مهم تحت عنوان، رضایت دادن، گرایش به ترک رابطه، همکاری، تضاد کاری و عدم اطمینان خوهند شد موسسات خدماتی که درصدد اجرای بازایابی تعاملی هستند باید توجه داشته باشند که روابط بلند مدت بر اساس تعهد و اعتماد متقابل ایجاد می شود.
نمودار۲-۲: مدل بازاریابی تعاملی مورگان وهانت(۱۹۹۴)
۲- تا به امروز برای شناسایی ابعاد کلیدی بازاریابی تعاملی تحقیقات زیادی صورت گرفته است، که جامع ترین آن مدل ارائه شده توسط تاهیر رشید ( ۲۰۰۳ ) است.
مدل مورد بحث کلید ابعاد مربوط به سایر مدل های ارائه شده تا قبل از سال ۲۰۰۳ را در بر می گیرد.
- اعتماد -بازاریابی رابطه مند داخلی
- تعهد -پیوند های اجتماعی
- تجربیات خوب -همدلی
- وفای به عهد -ارتباطات
- رضایت مشتری
اعتماد : اعتماد یک واژه شخصی است و به عنوان اعتقاد به قصد و نیت و خواسته طرف دیگر رابطه تعریف شده و براساس شهرت، شخصیت، سیستم ها و فرآیندها بنا می شود. اعتماد همچنین بر اساس تجربه، رضایت و همدلی ایجاد میگردد(Rashid,2003,743-744)زمانی که اعتماد افزایش یابد، حالات انگیزشی مثبت تری ایجاد شده، همدلی مشتری افزایش می یابد و به طور عکس کاهش اعتماد، اثر مخالف دارد. چگونه می توان با کسی همدل بود که اعتمادی نسبت به او وجود ندارد؟(۲۰۰۰, ۳۹۴،Conway,Swift) میزان بالای اعتماد مشتری و ارائه دهنده خدمت، باعث ایجاد ارتباطات طولانی تر و مستمرتر می شود در واقع موفقیت یک رابطه، تا حدود زیادی به میزان اعتمادی که بین مشتری وفراهم کننده خدمات وجود دارد بستگی دارد. اعتماد برای هر دو طرف رابطه مهم است. یکی از اهداف شرکت ها برای ایجاد روابط بلند مدت، کسب اعتماد مشتری است. فقط در یک رابطه مبتنی بر اعتماد است که اطلاعات بین خریدار و فروشنده به طور صحیح و آزادانه مبادله می شود. شرکت های حرفه ای و موفق درجهت منافع مشتری عمل می کنند و این امر موجب جلب اعتماد مشتریان است. رسیدن به این مساله نیازمند ایجاد تغییرات فرهنگی در نگرش شرکتها و کارکنان آنهاست(Wiley,2004,71-78)
تعهد : تعهد مرکز بازاریابی تعاملی است. میزان تعهد طرفین رابطه در توسعه ارتباطات اهمیت بسیار زیادی دارد. هاکات(۱۹۹۸) تعهد را قصد و نیت یک طرف رابطه برای ادامه دادن یا حفظ فعالیت تعریف کرده است (Rashid 2003,744.) اعتماد و تعهد در اکثر تحقیقات بازاریابی تعاملی مورد توجه قرارگرفته و دو, فاکتور اصلی برای مو فقیت این استراتژی جدید بازار یابی هستند(۲۰۰۳,۲۰۴، (Samiee,Walters
تجربه خوب: تجربه، فاکتور دیگری در یک رابطه موفقیت آمیز است. خریدار و فروشنده باید تجربیات مثبتی جهت رسیدن به سطح رضایت بخش مورد نظر در یک دوره زمانی داشته باشند تا زمینه ای برای ارتباط بعدی بین آنها گردد. ( ۲۰۰۰,۱۹۵, Conway,Swift,)
وفای به عهد :وفای به عهد یک ساختار هسته ای واصلی در جهان بینی بازاریابی تعاملی است. این ساختار یکی از ابعاد تعیین کننده جهت ادامه یا خاتمه ارتباط است. به عنوان مثال، چنانچه سازمان به تعهدات خود در رابطه با مشتری پایبند نباشد ممکن است مشتری ارتباط را خاتمه دهد، و همچنین اگر مشتری در تعهداتش نسبت به سازمان تعلل نماید ممکن است سازمان نسبت به قطع ارتباط تصمیم گیری کند. پس تنها ایجاد تعهد ضمنی کافی نیست بلکه عمل به تعهدات مهم است.( Rashid,2003,745)
رضایت مشتری: دانش مدیریت مدرن، رضایتمندی مشتریان را به عنوان یک استاندارد اساسی عملکرد و استاندارد احتمالی برای برتری هر سازمان تجاری مورد بررسی قرار می دهد. رضایت مشتری مزایای بی شماری برای شرکت فراهم می کند، در واقع سطوح بالاتر رضایت مشتری موجب وفاداری بیشتر می شود. حفظ مشتریان خوب سودمندتر از جذب مشتریان جدید است. مشتریان راضی با تبلیغات شفاهی مثبت مانند آگهی سخن گو هزینه جذب مشتریان جدید را کاهش میدهد (تاج زاده نمین، ۱۳۸۲،۱).
بازاریابی رابطه مند داخلی :وجود یک سری ارتباطات داخلی ایجاد نگرش مشتری داخلی و اطمینان یافتن از سطح بالای کیفیت خدمات برای راضی نگه داشتن و حفظ مشتریان داخلی ضروری است. اگر یک سازمان با دیدگاه مشتری داخلی اداره بازاریابی تعاملی می تواند به طور موفق آغاز شود Rashid,2003,742).)
پیوند اجتماعی : یک جزء رابطه تجاری است که بین دو طرف رابطه ایجاد می شود و در یک وضعیت یکپارچه جهت دستیابی به هدف مطلوب ایفای نقش می کند.
همدلی : عبارتست از درک خواسته ها و اهداف طرف دیگر، و به هریک از طرفین رابطه این امکان را می دهد که موفقیت موجود را از دید طرف دیگر مورد بررسی قرار دهد.
ارتباطات : عبارتست از مراودات رسمی و غیر رسمی که موجب مبادله اطلاعات معنی دار و به هنگام بین خریدار وفروشنده می شود.
۳-[۱۶]سین و همکاران(۲۰۰۵) بازاریابی تعاملی را یک بعدی با شش عامل کلیدی در نظر گرفته اند
نمودار۲-۳: مدل بازاریابی تعاملی سین و همکاران (۲۰۰۵)
اعتماد : اعتماد یک جزء کلیدی رابطه تجاری می باشد، و مشخص کننده این مطلب است که هر طرف رابطه تا چه میزان می‌تواند روی وعده وعیدهای طرف دیگر رابطه حساب کند.
ایجاد پیوند : پیوند یک جزء دیگر مراوده تجاری است که بین دو طرف رابطه (خریدار و فروشنده) ایجاد می‌شود و در یک وضعیت یکپارچه جهت دستیابی به هدف مطلوب ایفای نقش می‌کند.
همدلی : دو طرف را قادر به دیدن موقعیت از دیدگاه و دورنمای یکدیگر می سازد.
معامله متقابل : یکی دیگر از اجزاء بازاریابی تعاملی، رابطه متقابل است که موجب می‌شود هر طرف در قبال توجه یا مزایای دریافتی از طرف دیگر، امکانات ویژه‌ای در زمان‌های بعدی برای او فراهم کند.
ارتباطات: ارتباطات معادل به اشتراک گذاشتن رسمی یا غیر رسمی اطلاعات معتبر و معنی دار بین طرفین تعریف می شود.
ارزش های مشترک : ارزش مشترک بعنوان توسعه اعتقادات مشترک طرفین درباره اینکه چه رفتارها، اهداف، سیاست هایی مهم یا غیر مهم، مناسب یا غیر مناسب و درست یا غلط می باشند، تعریف می شود.
۴- در سال۲۰۰۶ [۱۷]نلسون دوییسی ابعاد بازاریابی تعاملی را: اعتماد، تعهد، ارتباطات، کنترل تعارض(رفع درگیری و اختلاف نظر) را در نظر گرفت و تاثیر جنسیت را در تعاملات بین ابعاد بر وفاداری مشتری مورد بررسی قرار داد نتیجه تحقیق او نشان داد که چهار بعد بازاریابی تعاملی به طور مستقیم با وفاداری مشتری در ارتباطند و جنسیت به عنوان یک متغیر میانجی تنها درارتباط بین اعتماد و وفاداری مشتری میانجی گری می کند در حالی که چنین نقشی را در رابطه بین دیگر ابعاد بازاریابی تعاملی با وفاداری مشتری ایفا نمی کند.
نمودار۲-۴: مدل بازاریابی تعاملی نلسون دویسی(۲۰۰۶)
۵- مدل [۱۸]من سو و [۱۹]اسپیس، عوامل بازاریابی تعاملی را در چهار گروه زیر تقسیم کرده اند :
۱- فعالیت اجتماعی (نظیر: دعوت مشتریان به شام یا نهار، ملاقاتهای رسمی با مشتریان)؛
۲- فعالیت فروش (نظیر : معرفی محصولات جدید)؛
۳- نظارت بر رابطه (حفظ ارتباط بین سازمان و مشتری)؛
۴- تبادل اطلاعات (نظیر:ارسال انتشارات و نتایج حاصل از تحقیقات به مشتریان) so,Speece,2000,320) (Man.
۲-۵ ارتباطات
امروزه شرکت ها با دشوارترین شرایط رقابتی رو به رو هستند. چنانچه شرکت ها بتوانند از فلسفه توجه به کالا وفروش فاصله گرفته و به فلسفه بازاریابی توسل جویند، از رقبای خود پیشی خواهند گرفت. همچنین با ایجاد روابط رضایت بخش و بلند مدت با مشتریان باعث می شود که آن ها همواره در انتخاب های خود شرکت را به رقبا ترجیح دهند. اکنون در بازارها به مفهوم ارتباطات میان عرضه کنندگان خدمات و مشتریان شان توجه زیادی شده است. ارتباط زمانی مفهوم عینی می یابد که در اثر مجموعه ای از حوادث شکل گرفته باشد و به این منظور قبل از برقراری ارتباط، در فرایند خرید کالا و خدمات حداقل به وجود دو طرف نیاز است . این قاعده توسط بارنز مطرح گردیده است. وی معتقد است که قبل از به وجودآمدن ارتباط، هر دو طرف می بایست درک مشترکی نسبت به شکل رابطه و وضعیت خاص متمایز کننده آن داشته باشند. به عبارت دیگر ارتباطات مجموعه ای از معاملات است که بر پایه ی آگاهی از وجود رابطه مشترک مبتنی بر اعتماد و تعهد شکل گرفته است(طاهری کیا و مسچی،۱۳۹۱ ،۳ )
ارتباطات. به عنوان فرایند مبادله و تسهیم اطلاعات معتبر و به موقع به صورت رسمی یا غیر رسمی بین طرفین یک رابطه تعریف شده است. مفاهیم اصلی این تعریف بیشتر با تأکید بر صحّت، مربوط و مناسب بودن اطلاعات مبادله شده است تا این که حجم و تکرار اطلاعات مورد توجه باشد Anderson, Narus,1990,44)) سین و دیگران معتقدند ارتباطات، به ویژه ارتباطات به موقع از طریق کمک به حل و فصل اختلافات و همسو کردن ادراکات و انتظارات به ارتقای اعتماد بین طرفین در رابطه کمک خواهد کرد(Sin, Tse,2002,660) اعتقاد آندرسون و ویتز در سال۱۹۸۹ ارتباط برای ساخت و حفظ رابطه مهم است و معمولاً ارتباط میان طرف های رابطه ممکن در سطوح پایین رخ می دهد؛ زیرا ارتباطات نیازمند زمان و کوشش است که طرف ها ممکن است زمان و انگیزه ای برای سرمایه گذاری در آن نداشته باشند(اندرسون و ویتز ،۱۹۸۹، ۳۱۹)برای توسعه روابط بلندمدت، کیفیت ارتباطی خوب می تواند قابلیت اطمینان مشتری را افزایش دهد (Crosby ,Cowles,19990) به عبارت دیگر، کیفیت بالاتر ارتباطی، موجب تعامل بین ارائه دهنده خدمات و مشتریان می شود و مبادلات باثبات بلندمدتی را ایجاد می کند که هر دو طرف، می توانند منافع مشترکی به دست آورند(Singh,2008)
آگاهی کامل از مشتری ، نیازها و خواست های او مستلزم برقراری روابط نزدیک با مشتری است. بازاریابی تعاملی رویکردی جدید است که هدف اصلی آن ایجاد روابط نزدیک و بلندمدت به منظور درک و شناخت کامل از مشتری و تأمین رضایت او می باشد(Ndubisi, Wah,2005,543 (ارتباطات موثر این زمینه را برای مشتریان فراهم می کند که عرضه کننده خدمت به آنها را ترک نکنند ارتباطات اشاره به توانایی فراهم نمودن اطلاعات به موقع و درست دارد. شواهد تجربی نشان داده اند که ارتباطات سطح تعهد بین طرفین را افزایش می دهد امروزه نگاه جدیدی نسبت به ارتباطات وجود دارد مبنی بر این که ارتباطات گفتگویی متقابل بین شرکت و مشتریانش است که این گفتگوها در مراحل قبل از خرید، حین خرید و پس از خرید اتفاق می افتد. ارتباطات در بازاریابی رابطه مند به معنی در تماس بودن با مشتریان با ارزش، فراهم نمودن اطلاعات به موقع و درست در مورد خدمات شرکت، تغییرات به وجود آمده در خدمات، و برقراری ارتباط فعال حین به وجود آمدن مشکل هنگام ارائه خدمت است. ایجاد آگاهی در مراحل اولیه، توسعه ترجیحات مصرف کننده (ازطریق ترفیع ارزشها، عملکرد و سایر ویژگی ها)، متقاعد نمودن خریداران علاقه مند و تشویق آنها برای گرفتن تصمیم خرید از وظایف برقرارکننده ارتباط است. همچنین ارتباطات مشتریان ناراضی را از تصمیم سازمان برای جبران عوامل نارضایتی آنها آگاه می کند. زمانی که ارتباط موثری بین سازمان ومشتریانش وجود داشته باشد، رابطه بهتری بین آنها برقرار شده و مشتریان وفادارتر خواهند شد(Olotu& et al ,2010)
قابلیت‌های ارتباطی به دنبال برقراری ارتباط با مشتریان هدف هستند که مجدداً در آینده از او (سازمان) خرید کنند و دیگران را نیز به این کار ترغیب نمایند. بهترین رویکرد جهت حفظ و نگهداری مشتریان این است که رضایتمندی فراوان در مشتریان ایجاد کرد و آنچه را برای او ارزش تلقی می شود، مورد توجه قرار گیرد تا در نتیجه وفاداری مشتری نسبت به سازمان مستحکم شود. مدیریت ارتباط با مشتری نیز در پی ارائه ارزشهای بیشتر برای مشتری و دست-یابی به مزایای ملموس و غیر ملموس ناشی از این رابطه است. قابلیت‌های ارتباطی نقش کلیدی و مهمی را در افزایش میزان فروش یا سود و درآمد، پیشرفت در دستیابی به بازارهای جدید، توسعه ابتکارات در روابط ایفا میکند.(زهدی و همکاران ،۱۳۹۱ ،۷)
۲-۶ شخصی سازی
علیرغم اجماع روی اهمیت مسأله ی شخصی سازی ، هنوز درباره ی نحوه ی پیاده سازی شخصی سازی و واقعیت آن اختلاف نظر وجود دارد. شخصی سازی ، از حیث دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. حوزه ی برجسته ای که در ارتباط با این مقوله مورد مطالعه بوده تکنولوژی ها و تکنیک های شخصی سازی است. برای مثال [۲۰]راماکریشنان در سال۲۰۰۰ سه رویکرد را در تکنیک های شخصی سازی معرفی می کند: تکنیک های مبتنی بر محتوا، تکنیک های مبتنی بر پالایش - تشریک مساعی و سامانه های پیوندی متمرکز بر فرآیندهای اجتماعی. [۲۱]کینگ و دیگران در سال۲۰۰۱ هم برپایه ی چگونگی جمع آوری اطلاعات مشتری، شخصی سازی را به سه دسته ی صریح، ضمنی یا ترکیبی از این دو تقسیم کرده اند(۲۰۰۵,۲۷،Huang &lin) [۲۲]کمبیل و[۲۳] نونزهم آن رویکرد استفاده از هوش مصنوعی در مشاهده و تحلیل داده های رفتاری و جمعیت شناختی کاربران برای وارد کردن یا اعمال توصیه ها و پیشنهادها معرفی کرده اند. برخی هم نشان داده اند که رفته رفته کانون توجه شخصی سازی از تکنولوژی به طراحی تعهدات شرکت به ویژه بخش بازاریابی تغییر کرده است. (۲۰۰۵,۲۷،Huang &lin)
وسانن و رائولاس در سال۲۰۰۶ مدل فرایند شخصی سازی خود را ایجاد و دو نوع از متغیرها را در این فرایند شناسایی نمودند اشیا و عملیات. عملیات آن چیزی را که در مراحل مختلف فرایند شخصی سازی صورت می گیرد، تشریح می نماید و اشیا عناصری را که برای اجرای عملیات لازم هستند تعریف می کند. یک شیء می تواند نتیجه نهایی یک عملیات باشد. این دسته از اشیا و عملیات همراه با یکدیگر فرآیندشخصی سازی را شکل داده و حلقه های پیوسته می سازند. در این فرایند پردازش مشتمل بر تجزیه تحلیل ها، داده کاوی، تمایز، بخش بندی وهدف گیری است. با توجه به این تصویر، سفارشی سازی بخشی از فرایند شخصی سازی است که نقطه ی شروع آن مشتری است( (Vesanen & Raulas,2006,10.
نمودار۲-۵: فرایند شخصی سازی( Vesanen & Raulas,2006 ,10)
بنابراین می توان شخصی سازی را در یک کلام برآورده ساختن نیازهای منحصر به فرد تک تک مشتریان تعریف کرد. البته توجه داشته باشید که علیرغم تاکید زیادی که در این تعریف روی “تک تک” و “منحصر به فرد” می شود اما این شرکت است که می بایست درباره ی نحوه ی بخش بندی بازار هدفش تصمیم بگیرد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:16:00 ب.ظ ]




نجار و تیلور (۲۰۰۸) در تحقیقی به بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و ساختار سرمایه برای نمونه‌ای از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار اردن پرداختند. نتایج تحقیق ایشان نشان داد که بین ساختار سرمایه و سرمایه‌گذاران نهادی، رابطه منفی و معنی‌داری نیست. علاوه بر این، بر اساس یافته‌ای آنها نقدینگی، اندازه و ساختار دارایی رابطه مثبت و معنی‌دارو سودآوری رابطه منفی و معنی‌دار با بدهی شرکتهای اردنی دارد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
سی‌بیلکف اثر نقدشوندگی داراییها را بر ساختار سرمایه در شرکتهای آمریکایی بررسی نمود. او دریافت که میان داراییهای نقدشوندگی و ساختار سرمایه رابطه‌های مثبت وجود دارد. همچنین این رابطه را میان داراییهای نقدشونده و بدهی‌های تضمین شده نیز دست یافت (سی بیلکف، ۲۰۰۹).
کارادنیز و همکاران در بررسی عوامل تعیین‌کننده ساختار سرمایه در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار استانبول ترکیه در طی دوره زمانی ۱۹۹۴ الی ۲۰۰۵ دریافتند که نرخ مالیات، دارایی ثابت مشهود و سودآوری با ساختار سرمایه رابطه‌های منفی دارد. اما جریان نقد‌ آزاد، رشد فروش و اندازه شرکت با ساختار سرمایه رابطه‌‌ای ندارند (کارادنیز و همکاران، ۲۰۰۹).
آنتونیو و همکاران در تحقیقی تحت عنوان «عوامل تعیین‌کننده ساختار سرمایه شرکتها» تاثیر نسبتهای اهرمی را بر ساختار سرمایه بررسی کردند و به این نتیجه دست یافتند که شرکتها عوامل موثر بر ساختار سرمایه را به گونه‌ای تنظیم می ک‌نند که به ساختار سرمایه بهینه دست یابند.
جزپدز و همکاران در پژوهشی رابطه بین ساختار سرمایه و مالکیت را در ۷ کشور امریکای لاتین بررسی کرده‌اند و به این نتیجه رسیدند که یک رابطه مثبت بین اهرم و تمرکز مالکیت وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش بیانگر رابطه مثبت بین اهرم و متغیر رشد و رابطه منفی بین اهرم و سودآوری است و شرکتهای بزرگتر دارایی مشهود بیشتری دارند.
آگارول و همکاران در بررسی رابطه ساختار سرمایه در شرکتهای چند ملیتی دریافتند که هر چه فعالیت و رقابت‌پذیری شرکتها در خارج از کشور افزایش می‌یابد، در مقایسه با شرکتهایی که در داخل کشور فعالیت می‌کنند، از بدهی کمتری در ساختار سرمایه استفاده می‌کنند.
فصل سوم

روش شناسی پژوهش

 

۳-۱) مقدمه

انسان از دیرباز برای شناخت طبیعت و پدیده‌های آن و برای مقابله با آنها دست به کاوش در پدیده‌های پیرامون خود زده است. دستیابی او به روشی منظم برای حل مجهولات به پیشرفتهای چشمگیری انجامیده است. در روش تحقیق، منظور از روش مجموعه فعالیتهایی است که برای رسیدن به هدفی صورت می‌گیرد و پژوهش عبارت از فعالیتی است که پژوهشگر با بهره گرفتن از آنها به قوانین واقعیت پی می‌برد (دلاور، ۱۳۸۱). روش های پژوهش در واقع ابزارهای دستیابی به واقعیت به شمار می‌روند. در هر پژوهش، پژوهشگر تلاش میکند تا مناسبترین روش را انتخاب و آن روشی است که دقیقتر از روش های دیگر قوانین واقعیت را کشف کرده و روابط موجود بین متغیرها را نشان می‌دهد. بنابراین شناخت واقعیت های موجود و پی بردن به رابطه بین آنها مستلزم انتخاب روش تحقیق مناسب است.
در این فصل روش انجام تحقیق بررسی می‌شود. بدین منظور ابتدا و در راستای سوالات تحقیق، فرضیات تحقیق بیان می‌شوند. سپس با توجه به فرضیه‌های تحقیق؛ روش تحقیق، جامعه آماری و روش نمونه‌گیری، ابزار گردآوری داده‌ها مطرح شده و در نهایت روش تجزیه و تحلیل داده‌ها بیان می‌شود.

۳-۲)‌ مدل تحقیق

این تحقیق شامل پنج متغیر می‌باشد که در زیر نحوه‌ی ارتباط بین آنها مشخص شده است. در فرضیه‌ی اصلی ارتباط بین ساختار سرمایه و نقدشوندگی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار می‌گیرد که اثبات این فرضیه بر اساس معیارهای ساختار سرمایه و نقدشوندگی انجام می‌شود؛ که تاثیر هر کدام از معیارهای ساختار سرمایه بر معیارهای نقدشوندگی در هر سه صنعت سنجیده می‌شود این فرضیه‌ها به ترتیب تاثیر نسبت بدهی کوتاه‌مدت به داراییها، نسبت بدهی بلندمدت به داراییها و نسبت حقوق صاحبان سهام به داراییها به عنوان معیارهای ساختار سرمایه را بر شکاف عمیقی نسبی و تعداد دفعات گردش سهام یه عنوان معیارهای نقدشوندگی به ترتیب در سه صنعت فلزات اساسی، خودرو و قطعات و سیمان را بررسی می‌کند.
نسبت بدهی کوتاه مدت به دارایی ها
نسبت بدهی بلند مدت به دارایی ها
شکاف قیمتی نسبی
تعداد دفعات گردش سهام
نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی ها
ساختار سرمایه
نقدشوندگی

شکل ۳-۱: مدل تحقیق در هر سه صنعت

 

۳-۳) روش تحقیق

روش اجرای تحقیق در واقع مجموعه فعالیتهایی است که به کمک آنها تعیین می‌کنیم که اطلاعات مورد نظر را از کجا یا چگونه و با چه ابزاری جمع‌ آوری نموده و تجزیه و تحلیل نماییم تا به نتایج لازم دست یابیم. این تحقیق از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است که با هدف برخورداری از نتایج یافته‌ها برای حل مسائل موجود در سازمانها صورت گرفته است. و از نظر نحوه‌ی گردآوری داده‌ها (طرح تحقیق) نیز توصیفی (توصیف موضوع، پدیده یا متغیر بدون دستکاری و دخالت در موقعیت، وضعیت یا نقش متغیرها) و از نوع همبستگی (کسب اطلاعات از وجود رابطه بین متغیرها ولی نه الزاما کشف رابطه علت و معلولی) است؛ تجزیه و تحلیل اطلاعات تحقیق نیز با بهره گرفتن از تحلیل رگرسیون ترکیبی انجام می‌شود همچنین روش تحقیق از نوع تحقیقات علی ـ پس رویدادی می‌باشد، چرا که در این گونه تحقیقات کشف علتها یا عوامل بروز یک رویداد یا حادثه یا پدیده مورد نظر است.

۳-۴) فرضیه‌های تحقیق

 

۳-۴-۱) فرضیه اصلی

بین ساختار سرمایه و نقدشوندگی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی‌داری وجود دارد.

۳-۴-۲) فرضیه‌های فرعی

 

 

    1. بین ساختار سرمایه و نقدشوندگی شرکتهای سیمان پذیرفته در بورس رابطه معنی‌داری وجود دارد.

 

    1. بین ساختار سرمایه و نقدشوندگی شرکتهای خودرو و قطعات پذیرفته در بورس رابطه معنی‌داری وجود دارد.

 

    1. بین ساختار سرمایه و نقدشوندگی شرکتهای فلزات اساسی پذیرفته در بورس رابطه معنی‌داری وجود دارد.

 

 

۳-۵) جامعه آماری و نمونه

تعدادی از عناصر مطلوب مورد نظر که حداقل دارای یک صفت مشخصه باشند جامعه آماری می‌گویند. معمولا در هر پژوهش، جامعه مورد بررسی یک جامعه آماری است که پژوهشگر مایل است درباره‌ی صفت یا صفات متغیر آن به مطالعه بپردازد. از آنجایی که تحقیق حاضر مربوط به شرکتهایی می‌باشد که در صنایع سیمان، خودرو و ساخت قطعات و فلزات اساسی که در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده‌اند، با توجه به قلمرو زمانی تحقیق به عنوان جامعه آماری مورد نظر قرار گرفته است.
نمونه گروه کوچکتری از جامعه است که برای مشاهده و تجزیه و تحلیل انتخاب می‌شود و چنانچه این نمونه با دقت و با روش علمی انتخاب شود، می‌تواند نتایج آن به کل جامعه مربوطه قابل تعمیم باشد.
در تحقیق حاضر، روش تعیین اعضای نمونه حذف سیستماتیک بوده است. به این ترتیب که از بین اعضای جامعه تنها شرکتهایی که شرایط زیر را داشته باشند، انتخاب شده‌اند.
اطلاعات مورد نیاز تحقیق موجود باشد.
در صنایع سیمان، خودرو قطعات و فلزات اساسی طبقه‌بندی شده باشند.
با توجه به شرایط فوق، تعداد ۸۶ شرکت از سه صنعت انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. دو شرکت فولاد خوزستان و فولاد خراسان به دلیل اینکه اطلاعاتشان در سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ موجود نبود حذف گردیدند.
دلایل انتخاب صنایع:
۱ ـ این صنایع بیشترین تعداد شرکت را میان صنایع داشتند.
۲ ـ با محدود کردن جامعه به صنایع، محدودیت کاهش و تقریبا کل شرکتهای موجود در این صنایع مورد بررسی قرار گرفتند.
۳ ـ دقت کار به علت کم بودن تعداد شرکتها بالا می‌رود.

۳-۶) قلمرو تحقیق (موضوعی، زمانی، مکانی)

 

۳-۶-۱) قلمرو موضوعی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:15:00 ب.ظ ]