دانلود پایان نامه در رابطه با : اثربخشی آموزش مهارتهای اجتماعی بر سازگاری و نگرش ... |
۵/۳۲۴۴
۲۲/۵۵
۰۰۱/۰
۷۰/۰
۰۰/۱
گروه ها
۳۴/۵۳۵
۱
۳۴/۵۳۵
۱۱/۹
۰۰۶/۰
۲۸/۰
۸۲/۰
همان طور که در جدول (۴-۸) ملاحظه میشود تفاوت بین دو گروه آزمایش و کنترل با در نظر گرفتن اثر پیشآزمون معنادار است (۰۵/۰p<). نتایج تحلیل کوواریانس نشان میدهد، آموزش مهارتهای اجتماعی بر نگرش صمیمانه مددجویان دختر با نقص بینایی موثر بوده است ونمرات نگرش صمیمانه آنان را افزایش داده است.
فصل پنجم
بحث و نتیجهگیری
۵-۱ مقدمه
در این پژوهش اثربخشی آموزش مهارتهای اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و نگرش صمیمانه مددجویان دختر با نقص بینایی شهر اصفهان مورد بررسی قرار گرفته است.
۵-۲ تبیین یافتههای پژوهشی
در مورد فرضیه اول آموزش مهارتهای اجتماعی باعث بهبود سازگاری اجتماعی مددجویان دختر با نقص بینایی میشود. این فرضیه مورد تایید قرار گرفت.
یافتههای این پژوهش با یافتههای پژوهشی مککاسپی (۱۹۹۶)، گرشام و همکاران (۲۰۰۱)، ثابتی (۱۳۷۷)، آخوندی (۱۳۷۹)، اعرابی (۱۳۸۰، ۱۳۸۶)، بهرامگیری (۱۳۸۰)، سخندان توماج (۱۳۸۰)، درستی (۱۳۸۱)، ارجمندی (۱۳۸۲)، فروغمند (۱۳۸۵)، تابش (۱۳۸۶)، سپاه منصور (۱۳۸۶)، تویسرکانی (۱۳۸۷)، رخ فرد (۱۳۸۸)، همخوانی دارد.
پژوهشهای طولی مؤید تأثیر منفی فقدان یا نقص مهارت اجتماعی بر سلامت روان فرد است (کوئن و همکاران، ۱۹۷۳). پژوهشها، به تأثیر برنامههای آموزش مهارتهای اجتماعی بر دانشآموزان با نیازهای خاص اشاره داشتهاند (گرشام و همکاران، ۲۰۰۱، مککاسپی، ۱۹۹۶). اعرابی (۱۳۸۰)، تویسرکانی (۱۳۸۷)، ثابتی (۱۳۷۷) در تحقیقات خود دریافتند که آموزش مهارتهای اجتماعی باعث افزایش سازگاری اجتماعی در نوجوانان میشود. اعرابی و همکاران (۱۳۸۶) در پژوهشی تحت عنوان اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر سازگاری اجتماعی نوجوانان دختر اصفهان نشان دادند که آموزش مهارت زندگی بر میزان سازگای اجتماعی نوجوانان مؤثر بوده و آن را افزایش داده است. فروغمند (۱۳۸۵)، در پژوهشی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سازگاری فردی و اجتماعی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه اهواز را مورد بررسی قرارداده، یافتههای پژوهشی نشان داد که آموزش این مهارتها بر افزایش سازگاری فردی و اجتماعی دانشآموزان دختر دبیرستانی تأثیر مثبتی داشته است. سپاه منصور (۱۳۸۶) در پژوهش خود به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر انگیزه پیشرفت، خود احترامی و سازگاری اجتماعی دانشجویان آزاد پرداخت. یافتهها نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی، در میزان ارتقای انگیزه پیشرفت، خود احترامی و سازگاری دانشجویان مؤثر است. ارجمندی (۱۳۸۲) به بررسی میزان اثربخشی آموزش مهارتهای اجتماعی بر رفتار سازگارانه کودکان عقبمانده ذهنی خفیف بهمدت ۵/۲ ماه در ۱۵ جلسه آموزشی برای آزمودنیهای گروه آزمایش پرداختند، تحلیل دادهها نشان داد که گروه آزمایش پس از پایان جلسات آموزشی، بهبود معنیداری را در زمینه رفتار سازگارانه (مجموع مهارتهای زندگی روزمره و مهارت اجتماعیشدن) و مهارتهای اجتماعی پیدا کردهاند. بررسی پیگیری نیز نشان داد که بهبودهای به دست آمده از آموزش، ۲ ماه پس از پایان آموزش نیز همچنان حفظ شده است. بایبرشات (۱۹۹۱)، در تحقیق خود فقدان مهارتهای اجتماعی را در نابینایان تأئید کرده است. کایزن و بوچانان (۱۹۹۵، به نقل از ثابتی و شهینی ییلاق، ۱۳۷۷) اظهار میدارند که فرایندهای سازگاری در زمینهی ارتباطات مفید اجتماعی شکل میگیرد و اجتماعی شدن و یادگیری مهارتهای اجتماعی زمینهی افزایش سازگاری را فراهم می کند. تحقیقات گوناگون نشان میدهد که بین کمبود مهارتهای اجتماعی و بروز اختلالات رفتاری در آینده رابطه وجود دارد.
بالارد (۱۹۹۳) تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی را برسازگاری اجتماعی افراد آسیب دیده مورد پژوهش قرار داد. نتایج نشان داد که آموزش در بالا بردن مهارتهای اجتماعی مؤثر بوده است. درتبیین این فرضیه اول میتوان گفت سازگاری اجتماعی در این تحقیق عبارت بود از ارائه پاسخهایی که هم مورد قبول جامعه باشد و هم ارضا نیازهای فرد را دربرداشته باشد. این تعریف در مقایسه با تعاریف دیگر از سازگاری اجتماعی کلیتر است. به طوریکه هم نیازهای فردی و هم شرایط اجتماعی در نظر گرفته شده است. اگر بخواهیم تعریف دقیقتری از سازگاری اجتماعی ارائه نماییم باید بگوییم سازگاری اجتماعی عبارت است از رفتارها و تفکراتی که در جهت شکوفایی فرد و جامعه با در نظر گرفتن شرایط زمانی بروز میکند. نتایج نشان داد که آموزش در بالا بردن مهارتهای اجتماعی مؤثر بوده است. از آن جاییکه سازگاری اجتماعی، موجب رشد اجتماعی میشود و اگر رفتار مددجویان با نقص بینایی با معیارها و استانداردهای جامعه تطبیق کند و سازگار با محیط باشد، رفتار آنها نیز با معیارهای اجتماعی سازگار میشود. از آنجا که دختران با نقص بینایی احتمالا در معرض آسیبهای اجتماعی میباشند لذا با فراگیری مهارتهای اجتماعی میتوان میزان انطباق و سازگاری خود را با محیط و اطرافیان بالا برد. آموزش مهارتهای اجتماعی به افرادبا نقص بینایی سبب پایبندی بیشتر آنها به اعتقادات و حقوق افراد دیگر میشود. این آموزش سبب میگردد با آموختن ارتباط مؤثر و اجتماعی و همدلی با افراد و از همه مهمتر خودشناسی، به حقوق، احساسات و نیاز دیگران احترام بگذارند. همین موجب میشود در مقابل خطرات و مسائل اجتماعی بیرون از خانواده که به شدت آنها را تهدید میکند قدرت مقابله و نه گفتن داشته باشند.
در مورد فرضیه دوم آموزش مهارتهای اجتماعی باعث بهبود نگرش صمیمانه مددجویان دختر با نقص بینایی میشود. این فرضیه مورد تایید قرار گرفت. یافتههای این پژوهش با یافتههای آقاجانی (۱۳۸۱)، اعرابی (۱۳۸۰) و مرادی و همکاران (۱۳۸۵) همخوانی دارد. ، سخندان توماج (۱۳۸۰)، نشان داد که آموزش اثر بخشی مهارتهای اجتماعی برکاهش مشکلات رفتاری- عاطفی کودکان دبستانی شهرستان گنبد کاووس مؤثر است. درتبیین این فرضیه میتوان گفت که افراد با نیازهای خاص به ویژه مددجویان دختر با نقص بینایی به سبب محدودیت در تعاملات خود با دیگران نگرشهای نامناسبی نسبت به اطرافیان، خانواده و جامعه پیرامون پیدا میکنند و آموزش مهارتهای اجتماعی گروهی میتواند صدمات وارده به نگرش آنها را بهبود ببخشد.
در مورد فرضیههای فرعی (۳، ۴، ۵ و ۶) آموزش مهارتهای اجتماعی باعث بهبود مؤلفههای سازگاری اجتماعی (روابط مدرسهای، روابط خانوادگی، علایق ضد اجتماعی مددجویان دختر با نقض بینایی میشود. این فرضیهها (به استثنا مولفه مهارتهای اجتماعی) نیز تایید گردید. یافتههای این پژوهش با یافتههای پژوهشهای مندونکا (۱۹۸۱)، پارکر و آشر (۱۹۸۷)، بالارد (۱۹۹۳)، قائمی (۱۳۸۱)، لطف آبادی (۱۳۸۴) همسو است.
مظاهری (۱۳۸۶) به بررسی سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان مصروع (۱۸-۱۲ سال) شهر اصفهان پرداختند. یافتههای پژوهش نشان داد که میانگین نمره سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان مصروع شرکتکننده در پژوهش در مؤلفه نقشهای اجتماعی بزرگتر از سطح متوسط بود، اما میانگین نمره آنها در دیگر مؤلفههای سازگاری اجتماعی مهارتهای اجتماعی، علائق ضداجتماعی، روابط خانوادگی، روابط اجتماعی، روابط مدرسهای کمتر از سطح متوسط بود. همچنین افراد دارای مهارت اجتماعی موفقتر از افراد فاقد این مهارتها در امر تحصیل هستند (پارکر و آشر، ۱۹۸۷). در این پژوهش به زمینههای روابط همسالان، روابط مدرسهای، مهارتهای اجتماعی که مرتبط با سازگاری اجتماعی بود، پرداخته شد و نتایج نشان داد که سازگاری اجتماعی به طور معناداری تغییر پیدا کرده است. در تبیین این فرضیههای فرعی (۳، ۴، ۵ و ۶) میتوان گفت از آنجا که سازگاری اجتماعی حیطه گستردهای چون روابط همسالان، روابط خانوادگی، روابط مدرسهای، مهارتهای اجتماعی و. . . را شامل میشود و در آزمون سازگاری اجتماعی کالیفرنیا هم به بخشی از آن اشاره شده است. آموزش مهارتهای اجتماعی ممکن است تنها بخشی از سازگاری اجتماعی را بالا ببرد که در پژوهش حاضر اینگونه بوده است. مثلاً نتایج پژوهش نشان میدهد که آموزش بر همه خردهمقیاسها به استثنای خردهمقیاس مهارت اجتماعی تأثیر گذاشته است. بنابراین برای بالا بردن سازگاری اجتماعی ضروری است که به دیگر جنبههای آن توجه شود.
۵-۳ محدودیتهای پژوهش
مهمترین محدودیت این پژوهش عدم پیگیری نتایج بدست آمده میباشد.
این پژوهش بر روی نمونههای دختر صورت گرفته است و تعمیم نتایج در مورد پسران باید با احتیاط صورت گیرد.
۲- نمونههای این پژوهش مددجویان نابینای دختر مرکز فاطمه الزهرای اصفهان بوده است و تعمیم نتایج به سایر نابینایان باید با احتیاط صورت گیرد.
۳- از آنجا که سازگاری اجتماعی یک مفهوم بین فرهنگی است و این پژوهش در شهرستان اصفهان صورت گرفته است، تعمیم نتایج به سایر فرهنگها و شهرستانها باید با احتیاط صورت گیرد.
۵-۴ پیشنهادهای پژوهش
۱- پیشنهاد میشود نمونهها از دو جنس انتخاب شود تا تفاوتهای آنان در میزان تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و نگرش صمیمانهشان مشخص شود.
۲- پیشنهاد میشود برنامههای آموزش مهارتهای اجتماعی با رویکرد شناختی- رفتاری با رویکردهای درمانی دیگر مقایسه شود.
۳- جمع آوری صورتهای گوناگون از برنامه آموزش مهارتهای اجتماعی و هنجاریابی کردن آنها در داخل کشور اقدامی مناسب به نظر میرسد.
۴- تعداد جلسات افزایش و فاصله جلسات کوتاه گردد، تا اثربخشی آن نسبت به آموزشهای کوتاهمدت مشخص گردد.
۵-۵- پیشنهادات کاربردی
۱- معرفی بسته آموزش مهارتهای اجتماعی به سایر مراکز بهزیستی جهت آموزش به مددجویان خود.
۲- برگزاری کارگاههای آموزشی مهارتهای اجتماعی برای تمامی گروههای معلولین جسمی – حرکتی.
پیوست ۱
پرسشنامه سازگاری اجتماعی کالیفرنیا
دستورالعمل
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-08-22] [ 04:07:00 ب.ظ ]
|