تحقیقات انجام شده درباره مطالعه ترجمه فرهنگی در تئاتر دوران پهلوی(۱۳۳۰-۱۳۰۰) با نگاهی ... |
پیوست ۲-۱ ۱۸۹
پیوست ۳-۱ ۱۹۰
پیوست ۵-۱ ۱۹۱
پیوست ۵-۲ ۱۹۲
نمایشنامه ارنانی (نوشته ویکتور هوگو) ۱۹۳
فهرست شکلها
عنوان صفحه
شکل ۳-۱- این یک پیپ نیست! ۵۴
شکل ۳-۲- سیر تطور مکتب تارتو ۶۸
شکل ۳-۳- الگوی تعدیل شده روابط بینا فرهنگی(سجودی،۱۳۸۸،b،ص۱۵۳) ۷۶
شکل ۴-۱- سپهر فرهنگی دوران رضاشاه ۹۶
شکل ۴-۲- اشاعه فرهنگی در دوران رضاشاه ۹۶
شکل ۴-۳- انبساط سپهر فرهنگی ۱۳۲۵-۱۳۲۰ ۱۰۱
شکل ۴-۴- انقباض سپهر فرهنگی ۱۳۳۰-۱۳۲۵ ۱۰۱
شکل ۴-۵- روابط بینافرهنگی درزمانی و هم زمانی (سجودی،۱۳۸۸،ص۱۶۰) ۱۰۳
شکل۴-۶- آثار ترجمهشده ۱۳۲۰-۱۳۰۰ ۱۲۵
شکل ۴-۷- تفکیک درصدی آثار ترجمهشده نسبت به کل۱۳۲۰-۱۳۰۰ ۱۲۶
شکل ۴-۸- آثار اجراشده خارجی ۱۳۲۰-۱۳۰۰ ۱۲۶
شکل ۴-۹- تفکیک درصدی آثار اجرا شده خارجی ۱۳۲۰-۱۳۰۰ ۱۲۷
شکل ۴-۱۰- آثار ترجمه و چاپشده خارجی۱۳۳۰-۱۳۲۰ ۱۲۸
شکل۴-۱۱- تفکیک درصدی آثار ترجمه و چاپشده نمایشنامههای خارجی ۱۳۳۰-۱۳۲۰ ۱۲۹
شکل۴-۱۲- آمار آثار خارجی اجرا شده سال های ۱۳۳۰-۱۳۲۰ ۱۲۹
شکل۴-۱۳- تفکیک درصدی آثار خارجی روی صحنه رفته ۱۳۳۰-۱۳۲۰ ۱۳۰
شکل ۴-۱۴- آمار مترجمانی که بیشترین آثار ترجمه شده فاقد مشخصات را به خود اختصاص دادهاند ۱۳۱
شکل۴-۱۵- تفکیک درصدی مترجمانی که آثار آنها فاقد مشخصات کامل است ۱۳۱
پیشگفتار
علوم انسانی و هنر در سالیان اخیر چنان پیوستگی با یکدیگر ایجاد کردهاند که نگریستن تک بعدی به هر یک از آنها میتواند سبب شود تا درک کاملی از آنچه در جوامع مختلف فرهنگی رخ میدهد امکانپذیر نباشد. هنرهای هفتگانه در طول همین نگاه همواره دستاویز مناسبی برای جامعهشناسان، انسانشناسان، نشانهشناسان، روانکاوان و فیلسوفان بودهاند تا بتوانند قوانین نظری خود را به مدد آن با زبانی ساده و رسا در اختیار مخاطبین قرار دهند.
اما معکوس این حرکت را نیز در هنرها میتوان مورد بازخوانی قرار داد. یعنی پژوهشگران هم با سودجستن از نظریات اندیشمندان علوم انسانی در تحلیل متون خود به کشف زوایایی دستیافتهاند که امروزه میتواند افقهایی گستردهتر از متونی که ایبسا در سالهایی بسیار دور تولید شدهاند را در دسترس قرار دهند.
ایده نگارش پایاننامه حاضر نیز در راستای تاکید بر اهمیت این جریان شکل گرفت. محصور ماندن در دام نگاه و روشی خاص و تکرار آن در امر پژوهش جامعهای تک آوایی را پدید میآورد که علاوه بر ایجاد بنبست علوم، سببساز تکرار انگارههایی میشوند که بارها و بارها مورد بازخوانی قرار گرفتهاند. در عوض دستاویز قرار دادن هر یک از علوم میانرشتهای دریچهای تازه است تا این بنبستها شکافته شده و راههایی نوین در عرصه پژوهش گشوده شود.
اینجانب بهعنوان نگارنده این پژوهش در طول سالهای گذشته پس از تحصیل در مقطع کارشناسی رشته ادبیات انگلیسی، وقفهای تقریبا طولانی را در امر تحصیل تجربه کرد.در طول همین سالها به تجربه عملی نقدنویسی تخصصی در حوزه تئاتر و سینما پرداختم و پس از مدتی این عرصه یعنی جولانگاه نقد و تحلیل را در اکثر موارد خالی از دانش کافی دیدم. عرصهای که خود نیز بخشی از آن محسوب میشدم. از همین روی تصمیم بر ادامه راه از منظر آکادمیک گرفته و برای کامل کردن دانستههایم رشته ادبیات نمایشی را برگزیدم. اما بازهم در طول تحصیل دریافتم که تنها، دروس مشخصشده برای این رشته کارگشا بهنظر نمیرسد و نیاز به مکملهایی دارد تا آن را کامل کند. پس تمرکز خود را بر علوم میان رشتهای نهاده و به صورت خاص راه آموختن علم نشانهشناسی را در محضر اساتیدی همچون دکتر فرزان سجودی و دکتر امیرعلی نجومیان پیگرفتم. این حرکت با تجربه کلاسهای درس اساتید محترم و فرهیخته رشته نمایش درهم آمیخت و مرا وا داشت تا برای انجام پژوهش نهایی این مقطع تحصیلی، موضوعی میانرشتهای را برگزینم.
موضوعات مختلفی با مشورت اساتید بزرگوار جناب آقای دکتر سعید اسدی و دکتر امیرعلی نجومیان مورد واکاوی قرار گرفت. از آنجمله میتوان به روایت و اخلاق در فیلمنامههای کریستف کیشلوفسکی یا روزمرگی در آثار چخوف اشاره کرد. در نهایت در گفتوگویی که با دکتر نجومیان پیش آمد بحث ترجمه فرهنگی مطرح شد. این موضوع را به تایید دکتر اسدی نیز رساندم و مراحل نخستین تحقیق برای یافتن دوره مشخص تاریخی بهعنوان مورد مطالعه تئاتری مطرح شد. در این بحثها دورههایی همچون فعالیت کارگاه نمایش و یا دوران پس از انقلاب بهمیان آمد و فعالیت نویسندگانی همچون محمد چرمشیر در بازخوانیهایی که انجام داده مورد توجه قرار گرفت. در نهایت پس از پژوهشهای نخستین به متون رفیع حالتی،سید علی نصر و معزالدیوان فکری در مرکز اسناد مجموعه تئاتر شهر برخورد کردم. مجموعهای ارزشمند که چندان مورد توجه قرار نگرفته بودند. با همکاری جواد تولمی مدیر این مرکز نمایشنامهها را بازخوانی کرده و این نمایشنامهها را به عنوان دوران قطعی انتخاب کردم و مسیر پژوهش مشخص شد. در این حین استاد بزرگوار دیگری -که حق بزرگ ایشان در آشنایی همنسلان خود با مقوله نشانهشناسی را به دوش میکشیم-، یعنی دکتر فرزان سجودی به مجموعه پیوستند. ایشان پس از مطالعه پروپوزال نخستین روش مکتب تارتو در نشانهشناسی فرهنگی را پیشنهاد دادند که بسیار کارگشا بود و به این ترتیب روش علمی مورد نظر نیز شکل بست. دکتر سجودی خود در این راستا نظریاتی را در دومقاله مهم ارائه کرده بودند که در طول پژوهش بسیار کارآمد واقع شد. پس دکتر اسدی بهعنوان استاد راهنما و دکتر سجودی در جایگاه استاد مشاور راهبری این پژوهش را برعهده گرفتند.
هریک از سه نمایشنامه نویسی که در کتابخانه تئاتر شهر آثار آنها را یافته بودم بهدلیل روح موجود در دوران خود آثار بسیاری از نمایشنامههای خارجی- بخصوص از زبان فرانسه- را به فارسی آداپته کرده بودند. اما منبع اصلی بسیاری از این ترجمهها مشخص نبود و همین سبب شد تا در مرحله نخست سید علی نصر از دایره پژوهش حذف شود. از بین آثار معزالدیوان و حالتی نیز دو اثری که دسترسی به منبع نخستین ترجمه آنها میسر بود انتخاب شد. پس از تعیین موضوع پژوهش نظری بحث پژوهش و نگارش نمایشنامه عملی پیش آمد و در این برهه استاد گرانقدر سرکار خانم اکرم قاسمپور بهعنوان استاد راهنمای عملی در کنار این پژوهش قرار گرفتند. پس از بحثهای طولانی و پیش کشیدن موضوعات مختلف قرار شد تا ترجمه تازهای از نمایشنامه ارنانی نوشته ویکتورهوگو ارائه کنیم. نمایشنامهای که یکی از موارد مطالعاتی پژوهش نظری نیز محسوب میشد. هدف نیز علاوه بر مقایسه ترجمه امروز و دیروز برای مخاطبین، آشنایی دانشجویان تئاتر با یکی از متون مهم دوران رمانتیک بود که تاکنون فرصت نشر در بازار ادبیات نمایشی را نداشته است. همزمان با فیش
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-08-22] [ 03:55:00 ب.ظ ]
|