با دانستن عواملی که فرد را در معرض خطر اعتیاد قرار می دهند، می توان افراد در معرض خطر را شناسایی کرد و برای پیشگیری از ابتلای آنان به اعتیاد، برنامه ریزی های دقیق و مؤثر انجام داد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
بند اول: مشکلات روانی
گروهی از افراد که بعضاً ضعیف النفس هستند، قدرت مقابله با مشکلات و ناکامی ها را ندارند و اعتیاد را راه نجات خود تلقّی می کنند; برای رهایی از ناراحتی ها، فشارهای روانی، بی اعتمادی به خویشتن و رفع هیجانات درونی در جستجوی پناهگاهی امن، به مواد مخدّر و یا مصرف داروهای روان گردان پناه می برند. این افراد فکر می کنند که با مصرف مواد از گرفتاری های زندگی رهایی می یابند و دنیا را به نحو دیگری مشاهده می کنند; زیرا حالت تخدیری دارو و مواد مخدّر سبب می شود که تا مدتی فرد معتاد نسبت به مسائل، مشکلات و واقعیت های زندگی بی تفاوت باشد. همین فرار از زیر بار مشکلات فردی، عامل عمده برای کشش افراد به طرف مواد مخدّر است.
یک دسته از افرادی که بیشتر در معرض اعتیاد به مواد مخدّر قرار می گیرند افراد افسرده هستند. به عقیده برژه افسردگان بیشترین و مهم ترین بخش معتادان را تشکیل می دهند. افراد افسرده ضعف روانی دارند و به نوعی احساس خلأ شخصیتی می کنند. آن ها به تصور خودشان، توان لذت بردن از دنیا را ندارند، همواره احساس ناتوانی و خستگی می کنند و خود را تهی از هرگونه توان و احساس مطلوب می دانند. به عقیده سیدنی کوهن، چنین افرادی ممکن است با مصرف مواد در جستجوی جادویی برآیند که به دردهایشان پایان بخشد و خلأهایی را که در خودشان احساس می کنند رفع و نقص شخصیتشان را برطرف کنند. فشارهای روحی و مشکلات حل نشده باعث بالا رفتن اضطراب و نگرانی های شدید در فرد می گردد. تا زمانی که شخص مشکل خود را حل ننموده است میزان ا ضطراب و تشویش درونی در او بالا می رود. حال وقتی فرد خود نمی تواند مشکلش را حل نماید، بهتر است از افراد متخصص و متبحر در این زمینه کمک گیرد. ولی متاسفانه هنوز مشاوره جایگاه واقعی خود را در زندگی فردی و اجتماعی ما پیدا ننموده است. در نتیجه مشکلات روحی-روانی که در ایتدا به راحتی قابل درمان است، به مرور تبدیل به معضلات عظیمی می گردند که درمان آنها بسیار مشکل و پیچیده خواهد شد
بند دوم:حس کنجکاوی
اکثر مواد مخدر دارای بوی زننده ای هستند و به علت داشتن مواد سمی دارای طعمی نامطلوب می باشند که طبیعتا موجودات از خوردن آن اجتناب می کنند اما چون بشر به اقتضای کنجکاو بودن دارای روحیه ای آزمایش گر و مبتکر است با بی احتیاطی به استفاده از آن رو می آورد که دیگر متوجه طعم و بوی نامطلوب و غیر طبیعی بودن آن نمی شوند و زمانی که به آن وابسته شد با نیروی اراده خود مسلما دچار مشکل خواهد شد.
مصرف کنندگان مواد مخدر گاهی بدون سوء قصد حالات خود را در هنگام استفاده یا بعد از استفاده خود را به دوستان خود بازگو می کنند اطلاعاتی که جوانان و نوجوانان از رسانه های گروهی و خیلی از فیلم ها و بعضی از کتابهایی که در این زمینه تدوین شده است به دست می آورند موجب می شود تا آنان بخاط روحیه کنجکاوی راغب گردند که شخصا آنچه را که شنیده یا دیده اند را آزمایش کنند و بدین ترتیب .می توان گفت یکی از انگیزه های روی آوردن جوانان و نوجوانان به مواد مخدر ” حس کنجکاوی” است لذا دادن اطلاعات در این مورد به تنهایی کافی نیست چه بسا ممکن است همین اطلاعات اثرات سوئی داشته باشد و موجبات میل و کشش فرد به مصرف برای رفع این حس کنجکاوی باشد اما اگر این اطلاعات با یک آموزش خاص طراحی و ارائه شود و افراد را به اثرات و عواقب زیان بار آن آشنا کند در این صورت ضمن ارضای حس کنجکاوی دیگر شاهد رشد روز افزون افراد به این سم کشنده و بلای خانمان سوز نخواهیم بود.
تجربه مواد مخدر مانند اموری در زندگانی ما انسان هاست که با یک بار تجربه بخاطر حس کنجکاوی و آزمایشی تمام پل های پشت سر انسان خراب می شود و دیگر راه بازگشتی ندارد و راه جبران مسدود می شود.
همچنین می توان به این مطلب اذعان داشت افرادی که باورهای مثبت یا خنثی کردن مواد مخدر را دارند به مراتب احتمال مصرف و اعتیادشان بیش از کسانی است که باورهای منفی دارند افرادی که به نگاه تفریحی و به صورت سرگرمی به این مواد رو می آورند با خیال اینکه این نوع مصرف برای آنها هیچ ضرری نخواهد داشت غافل از اینکه این سخنان فقط تکذیب واقعیت ها و انکار کردن آن است اما اکثریت کسانی که مصرف کننده هستند اظهار داشته اند که ما در آغاز مواد را بصورت سرگرمی و تفریحی استفاده می کردیم اما یکبارگی متوجه شدیم در دام اعتیاد افتاده و اسیر و وابسته آن شدیم و راه نجاتی هم نداریم.
مصرف کنندگان مواد مخدر برای گرفتن تایید رفتار خود از اطرافیان و دوستان خود سعی می کنند آنها را وادار به همراهی با آنان کنند به خصوص گروه همسالان که در شروع به مصرف سیگار رو می آورند که همه چیز از همین جا شروع می شود ، ابتدا سیگار … سپس سیگار همراه حشیش  و … زیرا علاوه بر حس کنجکاوی ،شرایط لازم برای گرایش به اعتیاد به وسیله دوستان فراهم می شود لذا هرچقدر ارتباط فرد با اجتماع ، خانواده کمتر باشد میزان کشش و راغب بودن او به این گروه ها افزایش پیدا می کند .
عده ای با شرکت در مجالس دوستانه زمانی که می بینند دیگران از مواد مخدّر استفاده می کنند حس کنجکاوی در آن ها تحریک شده، به مصرف مواد گرایش پیدا می کنند. این امر منجر به مهیا شدن زمینه اعتیاد در فرد می شود; زیرا ممکن است با اولین مرتبه استفاده در فرد احساس مثبتی ایجاد گردد و باعث تکرار این عمل شود. البته آن ها غافل از این هستند که این نوع لذت ها زودگذر و خانمانسوز می باشند.
دسته ای از افراد نیز برای کنجکاوی و ارزیابی خودشان با تصور اینکه با یکبار مصرف معتاد نمی شوند، و گاهی حتی برای اینکه قدرت خودشان را به دیگران ابراز دارند به مصرف مواد مخدّر تن می دهند. احتمال معتاد شدن این افراد نیز بسیار است.
بند سوم: ناراحتی و فشارهای ر وانی
اراده عامل حرکت فرد می باشد. پس باید با منطق و شرع همسان باشد و با بهره گرفتن از تربیت و آموزش صحیح تقویت شود. فردی که با مشاهده یک عمل خلاف شرع و موازین اجتماعی با قاطعیت تمام در مقابل آن ایستادگی می نماید، از خود تزلزلی نشان نمی دهد و هدف خود را در زندگی به طور قطعی انتخاب می کند دارای اراده ای قوی می باشد. اما اگر فرد دچار اراده ضعیف بوده و برنامه خاصی برای زندگی خود نداشته باشد، اولا، دچار نوعی سردرگمی و خستگی روحی می شود و ثانیاً، ممکن است در مقابل هر انحرافی پاسخ مثبت دهد. در این صورت، نه تنها شخص نمی تواند مانع انحراف دیگران شود، بلکه خود نیز دچار انحراف می گردد. این مسئله دراعتیاد فرد اهمیت بسزایی دارد. اکثر کسانی که در زمینه اعتیاد مطالعه کرده اند ، به این نتیجه رسیده اند که معتادین انسان هایی ظریف حساس و زود رنج هستند . انسان های حساس نسبت به مسائل اطراف خود ، توجه بیشتری دارند و همچنین ، مسائل آنها را بیشتر از دیگران می آزارد.
این قبیل افراد متاسفانه مسائل و مشکلات درونی ذهنی دارند و در مقابل امری که چندان مشکل و ناراحت کننده نیست سریعا و در حد زیاد ناراحت ، عصبانی و آزرده می شوند ، و به صورت منطقی با آن برخورد نمی کنند . آنها می خواهند همه مسائل ، طبق میل و یا خواسته آنها باشد و اگر در مساله ای چنین وضعیتی نباشد موجب رنجش آنها می شود .
بیماریهای عصبی ، سرخوردگی و مشکلات روانی و حالات ناشی از آنها نظیر : اضطراب در موارد بسیاری موجب اعتیاد می گردند .زندگی قبل از اعتیاد معتادین از دو جهت با مسائل روانی ارتباط دارد یکی خود فرد و دیگری محیط اطراف او ،کلیه معتادین یا حداقل کلیه افراد مورد مطالعه ، اکثر این خصوصیات رادارا بوده اند ، حساس ، زود رنج ، متوقع ، مضطرب ،پوچگرا هستند و همه چیز حتی زندگی را پوچ و بیهوده انگاشته و بی منطق ،مطلق گرا ، بهانه گیر ، عصبانی و پرخاشگر هستند .
بند چهارم: لذت جویی و خوشگذرانی
اعتیاد تنها بیماریست که با تمام بیماری های دیگر متفاوت است از این نظر که اکثر بیماری ها با درد و آخ و ناله شروع میشوند و اعتیاد با لذت، این بیماری معمولا درجهت کسب لذت جویی و لذت طلبی فعال میگردد.شخص بیمار برای انجام کارهایش که قصد لذت جویی از آن را داشته باشد دلایلی به ظاهر موجه ولی غیر واقعی می آورد، مثلا وقتی درد جسمی دارد او با انکار کردن پزشک و دارو برای رهایی از درد و در حقیقت لذت بردن از موادمخدر کوتاه ترین راه و آسان ترین را انتخاب میکند یعنی استفاده از مواد مثلا درد دندان را میشود با تریاک تسکین داد چون قرص در منزل ندارم بهتر است به ناچار از تریاک استفاده کنم این دلیل موجه است اما غیر واقعی میباشد.
فعالیت بیماری اعتیاد زمانی که به اوج خودش برسد مانند طوفانی سهمگین به زندگی خود و دیگران وزیدن می گیرد و از خرابی که پشت سر میگذارد بی خبر است هرکس که بخواهد به هر دلیل جلوی اورا بگیرد زیر پا له میکند و دائم در تعقیب افکار و احساسات آنی خودش سعی میکند تمام موانع را به هر شکلی بردارد او بی رحم و بی منطق سعی میکند که به خواسته های خودش دست یابد و در این راه از تمام ارزش های اخلاقی چشم پوشی کرده و فقط میل به لذت بردن اورا آنچنان احاطه میکند که رابطه اش را با وجدانش کاملا قطع میکند .
تقریباً انجام هر کاری بدون توجه به باورهای ذهنی و نیروهای درونی شخص انجام دهنده غیرممکن است. زمانی که یک تبدّل به مفهوم دقیق کلمه در خاستگاه فلسفی ذهنی صورت می گیرد، باور روانی و انگیزه ای، که از آن گرایش به مواد مخدّر تعبیر می کنیم، ایجاد می شود. فرد دایم مشکلات و موقعیت خود را ارزیابی و داوری می کند. این داوری نوعاً شخصی بوده و بر اساس دانش و فرهنگ تربیتی و فکری شخص داوری کننده صورت می پذیرد. حقیقت آن است که اعتیاد، همچنان که از نامش پیداست، اگرچه خود، صورت عادت دارد، اما برای شکستن یک عادت دیگر انجام می گیرد.
یکی از بارزترین علل گرایش به مصرف مواد مخدّر در جوامع صنعتی پیشرفته شکستن عادت ناشی از حیات عادی فردی است که در بستر زمان، صورت تکرار ملال آور به خود می گیرد.
بر اساس آماری که به دست آمده، قریب هشتصد هزار نفر از معتادان (از جمع دو میلیون نفر)، معتادان تفنّنی هستند که متأسفانه آمار سرآمدان علم و دانش در این طبقه زیاد می باشد.
بند پنجم: انگیزه های درمانی
یکی از علل مصرف مواد مخدّر جنبه های درمانی آن است. حقیقت آن است که در بسیاری از موارد پرداختن و گرایش به مواد مخدّر، در آغاز، جنبه مداوا داشته و سپس در بستر زمان به اعتیاد بدل گردیده است. شیوع مواد مخدّر در روستاها نوعاً با انگیزه درمانی صورت می پذیرد. در این بخش استفاده از مواد مخدّر برای رسیدن به تعادل جسمی است.در برخی از روستاها برای تسکین درد کمر، درد دندان، درد گوش و مانند آن از تریاک استفاد می کنند. مهمترین محل اثر موادمخدر بر مغز است. در مغز گیرنده هایی وجود دارد که این مواد بر آنها اثر می کنند. در شرایط معمولی وقتی بشر از انجام دادن کاری لذت ببرد و به عبارتی دیگر پاداش بگیرد، از مناطق پایینی مغز او موادی به اسم دوپامین و نوراپی نفرین ترشح می شود و بر روی قشر و سایر مراکز حیاتی آن اثر می کند و احساس لذت و پاداش به او دست می دهد و سعی در تکرار آن عمل دارد. یکی از آثار مهم موادمخدر فعال کردن همین سیستم است.بنابراین کسانی که یک بار با این مواد آشنا می شوند چون سیستم پاداش در مغز آنها تقویت شده، تمایلی شدید به تکرار مصرف آنها پیدا می کنند. بعضی از ‏این باورهای غلط در مورد مصرف مواد مخدرعبارتند از:
‏۱ـ استفاده غلط از مواد مخدر در درمان بیماری قند یا فشار خون:‏
برای درمان فشار خون یا کاهش قند خون داروهای بسیار مفیدی در دسترس می باشد و ‏مواد مخدر نه تنها هیچ اثر درمانی بر روی قند خون و فشار خون ندارد بلکه باعث از بین ‏رفتن علایم بیماری می شود و با پیشرفت بیماری بیمار هرچه بیشتربسوی مرگ تدریجی ‏می رود.‏
۲ـ استفاده غلط از مواد مخدر برای درمان دردهای حاد مثل گوش درد،دل درد،سردرد و…‏
تمام این علایم خود نشان دهنده یک بیماری هستند مثلا گوش درد می تواند علامت عفونت ‏گوش یا دل درد نشان دهنده آپاندیست باشد پس باید به فکر درمان بیماری باشیم نه درد. ‏
۳ ـ استفاده غلط از مواد مخدر برای کاهش اضطراب، افسردگی، خستگی و اختلالات روانی: ‏خوشبختانه برای درمان بیماریهای اعصاب و روان داروهای بسیار خوبی وجود دارد که با ‏مراجعه بیمار به پزشک متخصص قابل درمان می باشند. اما استفاده از مواد مخدر در این ‏موارد نه تنها مشکل بیمار را حل نمی کند بلکه با معتاد شدن بیمار مشکل وابستگی به مواد ‏نیز به مشکلات قبلی‌اش اضافه می شود.
۴ ـ استفاده غلط از مواد مخدر برای اختلالات جنسی و انزال زودرس: استفاده از داروهای ‏جدید، روان درمانی و تکنیکهای مختلف از جمله درمان های بی خطر و بسیار خوب برای انزال ‏زودرس می‌باشند.
متأسفانه استفاده از مواد مخدر در این مورد بسیار غلط می باشد و در دراز مدت باعث ‏ناتوانی جنسی و حتی عقیمی فرد معتاد می شود.
۵ ـ استفاده غلط از مواد مخدر برای درمان بیماری‌های مزمن: دردهای مزمن اندام‌ها، کمردرد، بیماری قلبی و بسیاری از بیماری‌های مزمن دیگر بایستی تحت نظر پزشکان‏متخصص درمان شوند و برای رسیدن به درمان مطلوب شاید ماه‌ها زمان لازم باشد. در‏این مواقع استفاده از مواد مخدر انگیزه بیمار را برای پیگیری درمانش کم می کند و در‏نهایت به ضرر بیمار تمام می شود و بیماری وی درمان نشده باقی می ماند. ‏
حتی استفاده درمانی از داروهای مخدر در صورت صلاحدید پزشک باید بسیار با احتیاط ‏انجام شود و در کوتاه مدت و با توجه به محاسبه سود و زیان ناشی از مصرف آنها ‏صورت گیرد. ‏
استفاده خودسرانه و مدام از داروهای مخدر یا مواد مخدر به‌عنوان دارو عوارض بسیار‏خطرناکی دارد که از آن جمله می توان موارد زیر را ذکر کرد:

پیشرفت بیماری:
با تسکین درد، بیماری درمان نمی شود بلکه به سیر خود ادامه می دهد تا ‏جایی که بیمار را از پای در آورد.
عدم بهبودی و مزمن شدن:
عدم درمان درست بیماری‌هایی مثل: انواع کمردردها، سردردها، ‏اضطراب، انزال زودرس و غیره با مواد مخدر نه تنها باعث بهبودی آنها نمی شود بلکه فرم ‏مزمنی از بیماری  را باعث می شود که درمان آنها به مراتب سخت‌تر از درمان اولیه بیماری ‏می باشد. ‏
بند ششم:معاشرت با دوستان ناباب
عضویت در گروه همسالان برای نخستین بار کودکان را در فرایندی قرار می دهد که بیشترین میزان جامعه پذیری به صورتی ناخودآگاه و بدون هرگونه طرح سنجیده ای در آن انجام می پذیرد. گروه همسالان برخلاف خانواده و مدرسه، کاملا حول محور منافع و علایق اعضا قرار دارد. اعضای این گروه می توانند به جستجوی روابط و موضوع هایی بپردازند که در خانواده و مدرسه با تحریم مواجه است.تقریباً در ۶۰ درصد موارد، اولین مصرف مواد به دنبال تعارف دوستان رخ می دهد.
همانطور که در نمودار مشخص است ارتباط و دوستی با همسالان مبتلابه سوء مصرف مواد، مهم ترین عامل مستعدکننده برای ابتلای نوجوانان و جوانان به اعتیاد در شهرستان کاشان است. مصرف کنندگان مواد برای گرفتن تأیید رفتار خود از دوستان سعی می کنند آنان را وادار به همراهی با خود نمایند. نظریه همنشینی افتراقی مؤید این دلیل می باشد. در این نظریه، کجروی و انحراف اجتماعی ناشی از آن است که فرد رفتار نابهنجاری را در خلال فرایند جامعه پذیری و یادگیری فراگرفته و آن را از طریق همانندسازی یا درونی کردن ارزش ها، در درون خود جایگزین کرده است و به صورت رفتار بروز می دهد. در این تحلیل، خانواده، دوستان و گروه همسالان بیشترین نقش را برعهده دارند.
گروه همسالان، بخصوص در شروع مصرف سیگار، بسیار مؤثرتر است. بعضی از دوستی ها صرفاً حول محور مصرف مواد شکل می گیرد.

 

عوامل فردی علل گرایش جوانان کاشان به اعتیاد
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...