گلمن (۲۰۰۱) خود کنترلی، توانایی کنترل و اداره کردن عواطف و هیجان ها و تکانه های خود و انطباق با محیط، توانایی حفظ آرامش در شرایط بحرانی و استرس زا و توانایی خود انگیزشی درونی است. به عبارتی خود کنترلی توانایی کنترل عواطف و هیجان ها و رفتارهای صادقانه و درست است. افراد با توانایی خود کنترلی، اجازه نمی دهند برخلقی در طول روز از آن ها سر بزند و می دانند منشاء بد خلقی کجاست و چقدر ممکن است طول بکشد. افرادی که احساسات خود را کنترل می‌کنند می‌توانند خود را با تغییرات وفق دهند وقتی در برنامه ای تغییر روخ می‌دهد آن ها نمی ترسند در عوض آن ها اطلاعات جدید جستجو می‌کنند. آن ها قادرند با تغییرات پیش بروند ( گلمن، ۱۹۹۸؛ به نقل از پرهام فر، ۱۳۸۸). در واقع کنترل هیجان های درمانده کننده، کلید بهداشت عاطفی است؛ موارد افراطی – یعنی هیجان هایی که شدت زیادی پیدا می‌کنند با مدت مدیدی به طول می انجامند ثبات روحی ما را تحلیل می‌برد. (گلمن، ۱۹۹۵، ترجمه پارسا، ۱۳۸۰).

 

ما غالباً در برابر عواطف مان احساس درماندگی می‌کنیم. شاید در عین حال که می د انیم در امان هستیم احساس ترس بکنیم و یا آنکه در مواجهه با تهدید های جزئی وحشت زده شویم. شاید دریابیم که در هنگام مخالفت های جزئی و بی اهمیت یا کسانی که دوستشان داریم، شدیداًً عصبانی می‌شویم. اندک انتقادی که از سوی یک فرد ناشناس متوجه ما می شود باعث تضعیف روحیه ما می‌گردد. بنابر عقیده پردازان انسان گرا، افراد برخوردار از کارکرد آرمانی، کنترل زندگی خود را به صورت هشیار در دست دارند. آوریل[۴۶] (۱۹۸۰) اظهار می‌دارد که ویژگی اصلی عواطف و هیجان ها آن است که این امور را تحت عنوان انفعال یا تحریک عاطفی تجربه می‌کنیم نه کنش ها و اعمال. یعنی به عنوان چیزهایی که بر ما حادث می‌شوند نه کارهایی که انجام می‌دهیم ( ساپینگتون ۱۹۹۰، ترجمه حسین شاهی، ۱۳۸۵).

 

هم چنان که ما آگاهی خود را ‌در مورد احساسات، هیجانات و اثرات آن ها رشد می‌دهیم، می‌توانیم توانایی خود را در جهت کنترل آن ها بهبود بخشیم. به طوری که آن ها نتوانند تاثیر ناجوری بر عملکرد ما داشته باشند. خود کنترلی به معنای سرکوب کردن احساسات و هیجانات نیست و بدین شکل نیست که ما یک سد دفاعی محکم در مقابل احساسات و خود انگیزی های خود درست کنمی. برعکس، خود کنترلی ‌به این می پردازد که ما یک انتخاب برای چگونگی ابراز احساساتمان کنیم. برعکس، خود کنترلی ‌به این می پردازد که ما یک انتخاب برای چگونگی ابراز احساساتمان داریم و چیزی که مورد تأکید است روش ابراز احساسات می‌باشد، به شکلی که این روش ابراز بتواند هم جریان تفکر را تسهیل کند و هم از انحراف آن جلوگیری نماید ( گلمن ، ۱۹۹۹۵، ترجمه پارسا، ۱۳۸۰).

 

روانشناسان معتقدند زمانی که هعیجانات از سلامت افراد ناشی می‌شوند زمینه رزشد بهتری برای افراد مهیا می شود زیرا یکی از مفاهیم پذیرفته شده و ‌در مورد انسان باز خورد گرفتن بازخورد دادن می‌باشد و افرادی که از لحاظ هیجانی سالم می‌باشند در ایجاد ارتباط موفق هستند و همیشه باز خورد مثبت از دیگران می گیرند و این باعث تقویت مجدد هیجان مثبت در افراد می شود. ما در طول زندگی بدون شک با محرک هایی برخورد می‌کنیم که ممکن است برای ما ناخوشایند باشد و این ناخوشایندی ها سریع در خلق و خوی ما تاثیر می‌گذارد مثل برخورد با افراد خانواده و یا در سطح وسیع تر محرکهایی که ساخته و پرداخته ذهن ما می‌باشد. در این خصوص ما باید توانایی لازم برای کنترل و مدیریت افکار و رفتار خود را داشته باشیم که اساس آن را خودشناسی و مهارت های اجتماعی تشکیل می‌دهند ( به نقل از بهرامی، ۱۳۸۱).

 

مایر و سالووی (۱۹۹۷)، خود کنترلی را تحت عنوان کاربرد صحیح هیجان ها معرفی می نمایند و اعتقاد دارند که قدرت تنظیم احساسات، موجب افزایش ظرفیت شخصیت رأی‌ تسکین دادن خود، دور کردن اضطراب ها، افسردگی ها یا بی حوصلگی های متداول می شود افرادی که به لحاظ خود کنترلی ‌ضعیف‌اند، دائماً با احساس نا امیدی و افسردگی دست به گریبانند، در حالی که افرادی با مهارت زیاد در این زمنیه، با سرعت بیشتری می‌توانند، ناملایمات را پشت سر گذاشته و میزان مشخصی از احساسات را به تفکر همراه نموده و مسیر درست اندیشه را بپیمایند ( به نقل از قاسمی، ۱۳۸۵).

 

گلمن (۱۹۹۸) معتقد است که خود کنترلی قابل یادیگری است. میل به تعمق و تفکر، راحتی یا ابهام و تغییر، توانایی نه گفتن با امیال تکانشی است. افراد تکانشی وقتی در رأس کار قرار می گیرند، تکانشگری آن ها اغلب بر ضد آن ها عمل می‌کند و نمی توانند رهبران خوبی باشند ( ضفری دهخداقانی، ۱۳۸۸).

 

۲-۱۷-۱ مؤلفه های کنترل هیجان ها

 

  1. افزایش تحمل کافی و کنترل خشم ۲- کاهش اهانت، زدو خورد و ایجاد مزاحمت ۳- توانایی ابراز خشم به شیوه ای مناسب و بدون زدو خورد ۴- کاهش رفتار پرخاشگرانه یا آسیب رساننده به خود ۵- افزایش احساسات مثبت نسبت به خود و خانواده ۶- بهتر کنار آمدن با فشار روانی ۷- کاهش تنهایی و اضطراب اجتماعی ( گلمن ، ۱۹۹۵، ترجمه پارسا، ۱۳۸۰).

توان هیجانی در هر زمان لازم است دانیل گلمن تعادل هیجانی را خود گردانی می نامد. گاهی از خود گردانی به معنی کنترل احساسات، عواطف و تکانش ها یاد می‌کنند. خود گردانی یک قابلیت زیر بنایی است و در کنترل رفتارها هیجانی نقش مهمی دارد ( آقایار و شریفی در آمدی ، ۱۳۸۵).

 

گلمن معتقد است افرادی که می خواهند در ایجاد روابط با دیگران مؤثر واقع شوند باید توانایی تشخیص، تفکیک و کنترل احساسات خود را داشته باشند، بعد از طریق همدلی یک رابطه مناسب برقرار کنند، حتی خود انگیزی هم در میزان مهارت‌های اجتماعی تاثیر می‌گذارد. بر اساس تجربه، همه ما این را می پذیریم که افرادی که در جهت پیشرفت برانگیخته می‌شوند، خوش بینی آن ها نسبت به اینده حتی موقعی که با شکست مواجهه می‌شوند زیاد می‌باشد. ما در طول روز با افراد متفاوتی برخورد می‌کنیم و در هر برخورد پیام عاطفی خاصی به طرف مقابل ارسال می‌کنیم. طبیعی است که هر چه مهارت ما برای ارسال نوع پیام بیشتر باشد راحت تر می‌توانیم طرف مقابل را تحت تاثیر قرار دهیم. در آخر این که مهارت‌های اجتماعی هم به دقت ارسال پیامدهای عاطفی مربوط می شود و هم به دقت دریافت این نوع پیامها، زیرا فقط از طریق مهارت‌های اجتماعی بالا است که می توان عواطف دیگران را کنترل نموده و نبض اجتماع را در دست گرفت ( منصوری، ۱۳۸۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...