الف- عنوان تحقیق
عنوان به زبان فارسی:
ارزیابی اثرات ساختار کالبدی محلات بر کیفیت زندگی شهروندان ( مطالعه موردی: محلات نارمک و گلشن
(خاک سفید) شهر تهران)
۲- عنوان به زبان انگلیسی/(آلمانی، فرانسه، عربی):
Evaluation of Effect of Neighborhoods´s Physical Structure on Quality of Citizens Life (Case Study: Narmak and Golshan (Khak Sefid) Neighborhoods of Tehran City).
ب – تعداد واحد پایان نامه: ۶
ج- بیان مسأله اساسی تحقیق :
مباحث مرتبط با پایداری و ارتقای استانداردهای زندگی نزدیک به یک قرن در جامعه شناسی، برنامه ریزی شهری و جغرافیای شهری (با رویکرد فضایی) مطرح است. به عبارتی دیگر ترکیب نظریات جامعه شناسی در پارادایم های جغرافیای شهری منجر به پیدایش رویکرد مطالعاتی نوینی با عنوان جغرافیای اجتماعی شهرها در سال ١٩٧٠گردید.
کیفیت زندگی و مفاهیم مرتبط با آن از جمله؛ کیفیت محیط (محیط طبیعی ومحیط ساخته شده)، کیفیت مسکن، امنیت اجتماعی و فرهنگی، سلامت شهری، حکمروایی خوب شهری و مفاهیم دیگر بر گرفته از سرچشمه های مطالعاتی جامعه شناسان و جغرافیدانان شهری است که از آن به عنوان توسعه پایدار شهری یاد می شود. این مفاهیم در ابعاد کیفی و کمی زندگی به صورت ذهنی و عینی متجلی است.
یکی از اهداف برنامهریزان شهری و هدف مشترک توسعه در سطح محلی، ملی و بین المللی تامین کیفیت زندگی برای ساکنان شهر میباشد به نحویکه بیان میشود آینده زندگی بشر متکی بردرک بهتر عواملی است که بر کیفیت زندگی انسان اثرگذار هستند. با گسترش شهرها و بویژه شهرهای بزرگ، جوامع انسانی با مشکلات متعددی روبرو شدهاند که از مشخصترین آنها میتوان کاهش و افت درسطح کیفیت زندگی شهری اشاره نمود. نظر به اینکه زمینهها و هدفهای توسعه پایدار و کیفیت مطلوب زندگی به معنای اعم کلمه، دو روی یک سکهاند و اهداف برنامهریزی همه جانبه در زمینه توسعه پایدار درجهت بهبود کیفیت زندگی است، ازین رو جهت دستیابی به شهری پایدار لزوم توجه به موارد ذکر شده دو چندان میشود.
کلان شهر تهران به عنوان پایتخت و مرکز اداری- سیاسی کشور، حوزه زیستی کلان و با پیشینه ای کمتر از سایر شهر های بزرگ کشور، مجموعه ای است که بیش از سایر شهر های ایران شاهد دگرگونی های گسترده کالبدی – فضایی در ابعاد توسعه شهری بوده است. در شهر تهران طی دهه های اخیر به تدریج محلات نابسامان و سکونتگاه های غیررسمی خارج از برنامه رسمی توسعه شهری با ساختار کالبدی ناکارآمد شکل گرفته و گسترش یافته است. این پدیده در مطالعات شهری به عنوان یکی از آسیب های شهری مطرح می باشد. در کشورهای جهان سوم از جمله ایران آشفتگی و عدم انطباق ویژگی های این نوع سکونتگاه ها با استاندارهای شهرسازی و برنامه ریزی کاملا مشهود است. این شکل از توسعه به دلیل در نظر نگرفتن نیازهای رشد جمعیت و کمبود امکانات زیربنایی، تعیین جهت مناسب و نحوه گسترش فیزیکی شهرو به طور کلی تماما برنامه ریزی شده نبودن تغییرات آنها برای جوابگویی به نیازهای فعلی و پیش بینی نیاز های آینده در حوزه برنامه ریزی شهری از مشکلات عدیده ای رنج می برد که در این میان می توان به مواردی از قبیل آشفتگی، نابسامانی و عدم تعادل در عملکردهای شهری، ساخت و سازهای بدون برنامه ریزی، تقلیل سرانه های خدماتی، نارسایی در دسترسی به خدمات مختلف شهر، آلودگی محیطی، نازیبایی بصری، ازبین رفتن باغات، استفاده غیر اصولی از اراضی شهری و در مجموع کاهش کیفیت زندگی شهری اجتماعات محلی اشاره نمود.
از سوی دیگر، ضرورت توجه به روند توسعه شهر تهران و تدقیق و بررسی ساختار کالبدی شهر و اثرات آنها بر روی کیفیت زندگی ساکنان شهر تهران در عرصه برنامه ریزی شهری به عنوان مهم ترین هدف و چالش که ممکن است به بسیاری از مشکلات آینده چه در سطح منطقه ای و ملی دامن بزند و در نتیجه لزوم بازنگری و دخالت برنامه ریزان توسعه شهری و مدیران شهری را دار این مهم دو چندان سازد.
ادامه روند توسعه شهر تهران محدودیت ها و فرصت هایی را برای توسعه آتی شهر به وجود آورده است که تنها با در نظر گرفتن این موارد قادر به ارتقا سطح کیفیت زندگی برای ساکنین این شهر خواهیم بود. در این میان محله نارمک واقع در منطقه ۸ شهرداری تهران را می توان به عنوان یک محله پایدار و دارای ساختار کالبدی مناسب و کارآمد دانست که محصول برنامه ریزی و طراحی شهرسازان دوران معاصر است، هسته مرکزی منطقه (نارمک) که اولین تجربه شهرسازی مدرن ایرانی است و عملیات ساختمانی کوی کالاد که در سال ۱۳۲۹ بوسیله بانک ساختمانی طرح ریزی اولیه گردیده، درحدود سال ۱۳۳۸شروع و در سال ۱۳۴۵ به پایان رسید هم چنین آن را باید جزو اولین شهرک های طراحی شده با ساختار منظم شبکه معابر شمالی– جنوبی و دارای سلسله مراتب دانست. بررسی ها نشان داده است که اصول و معیارهای پایداری محله نظیر هویت، سرزندگی، دسترسی، تنوع، تأمین خدمات و امنیت، در حد بالایی درنارمک تحقق یافته است. با توجه به پایداری محله چنین به نظر می رسد در صورت توجه به ظرفیت قابل تحمل محله از نظر آستانه ظرفیت های جمعیتی و ساختمانی و چنانچه نظارت مستمر به عنوان یک اصل مهم مورد غفلت قرار نگیرد، اصول و معیارهایی که پایداری محله و در نتیجه سطح کیفیت زندگی شهری را تضمین کرده، ازدست نخواهند رفت. در مقابل محله گلشن (خاک سفید) واقع در منطقه ۴ شهرداری تهران از محله های تقریبا تازه احداث شهر تهران است که سابقه شکل گیری سکونت درآن به اوایل دهه ۵۰ باز می گردد. امکان سکونت در چنین بافت خودرویی با خانه های غیر مقاوم نامطلوب و هم سو با ناهنجاری های برنامه های توسعه شهری گشته است. هرچند این محله به دلیل ساختار کالبدی ناکارآمد هنوز جز بافت فرسوده منطقه محسوب می شود، طی سال های اخیر از طریق کنترل بر ساخت و ساز، این بافت فرسوده تا اندازه ای ساماندهی شده است. وجود مراکز محله ای و پایگاه های اجتماعی، مذهبی، فرهنگی و فضاهای عمومی که با بهره گیری از زمین های بایر و مستعد شکل گرفته اند، نقش بسزایی در اصلاح بزهکاران و افزایش سطح فرهنگی شهروندان داشته است. همچنین استفاده از الگوی مناسب حمل و نقل، ترافیک و جایگزینی حمل و نقل عمومی به جای وسایل حمل و نقل شخصی موجب افزایش رضایت مندی شهروندان این محله شده است، اما بازهم به نظر می رسد علی رغم اقدامات اخیر انجام داده شده محله گلشن(خاک سفید) در مقایسه با محله نارمک به دلیل نارسایی ها و ناکارآمدی های موجود در ساختار کالبدی اش از کیفیت زندگی شهری پایین تری برخوردار باشد.
از آنجا که کیفیت زندگی شهری ابعاد و جنبه های متعددی را در بر می گیرد و همچنین از آنجا که یکی از اهداف اصلی و اولیه هر نوع برنامه ریزی افزایش کیفیت زندگی ساکنان می باشد؛ مسلما این نوع سکونتگاه با توجه به ساختار کالبدی خود نیز اثری غیر قابل اجتناب بر کیفیت زندگی ساکنان داشته است. که لزوم هدایت آگاهانه و ساماندهی اساسی را افزایش داده است، لذا در صورت شناخت و پیش نگری این مشکلات، توان چاره جویی آنها به مراتب بیشتر و بهتر وجود خواهد داشت.
ما در این تحقیق در پی آن هستیم که با توجه به تغییر ساختار کالبدی سکونتگاه های خودرو در طول زمان، کیفیت زندگی شهری دراین نوع بافت را با تأکید بر رابطه پویای انسان- محیط بررسی و ویژگی های آن را با ساختار کالبدی بافت برنامه ریزی شده مقایسه کنیم، برای پی بردن به این نکته که بعد از گذشت چند دهه کیفیت زندگی شهری درکدام یک از این بافت ها مطلوب تر است. بدین منظور، دو محله شهر تهران ذکر شده در بالا انتخاب شدند یکی با باساختار کالبدی ناکارآمد(محله گلشن( خاک سفید))و دیگری با ساختار کالبدی کارآمد و مناسب (محله نارمک) و با در نظرگرفتن معیارها و شاخص های کیفی و کمی کیفیت زندگی شهری مقایسه تطبیقی شدند. تا با درک و تحلیل نوع ساختار کالبدی این دو سکونتگاه در راستای پیش نگری مشکلات و ارائه راه حل های مرتبط در آینده گامی موثر برداشت.
د - اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
مسأله توجه به ساختار کالبدی محلات و ارزیابی اثرات آن برکیفیت زندگی شهروندان به منظور یافتن راه حل هائی برای ارتقا سطح کمی و کیفی زندگی شهری وکنترل، هدایت تحول شکل شهر، روند رشد و توسعه شهری در آنها از جنبه های مختلف حائز اهمیت است که به اختصار میتوان موارد ذیل را برشمرد:
از نظرکالبدی-عملکردی وضعیت نامطلوب اسکان، تحمیل ساختمان های ناهمگون و بدون رعایت اصول فنی و شهرسازی به شهرها ، در نتیجه آن بافت شهری دچار نابسامانی به ویژه در مناطق حاشیه ای شهر می شود. مسکنهای غیر معمول، خیابانها و کوچههای تنگ و باریک، سطح پایین برخورداری از امکانات و تسهیلات زندگی، عدم برخورداری لازم از امکانات، تأسیسات و خدمات شهری از جمله موارد قابل اشاره در این زمینه می باشد که به افت کیفیت زندگی شهری منجر می گردد.
از نظر امنیت آسیب زا بودن محیط، وجود فضاهای غیر قابل دفاع، پایین بودن سطح نظارت با به خطر انداختن امنیت شهروندان به دلیل بیشتر بودن آسیب های اجتماعی که منجر به تهدید امنیت اجتماعی ساکنان درسکونتگاه های دارای ساختار کالبدی ناکارآمد می شود.
از نظر زیست محیطی مشکلات زیستمحیطی انواع آلودگی ها، تصرف غیرقانونی زمین با تخریب اراضی کشاورزی، باغات پیرامون شهرها و در نتیجه گسترش غیر ضروری مناطق شهری در نواحی طبیعی را در این نوع از توسعه ها به دنبال خواهد داشت.
از نظر اجتماعی-جمعیتی فزونی و تراکم بالای جمعیت، رشد فقر، عدم احساس تعلق، افزایش نارضایتی و کاهش حس رضایت و بهزیستی، عدم توازن ابعاد اجتماعی-اقتصادی محلات باعث تشدید اختلاف قیمت اراضی می شود و با قطبی شدن امکانات نابسامانیهای اجتماعی بروز می کند و زمینه ساز بروز پدیده جدایی گزینی اجتماعی و برهم خوردن عدالت فضایی می شود.
از نظرایمنی و آسیب پذیری، آسیبپذیری بالا در برابر حوادث طبیعی به دلیل عدم رعایت اصول شهرسازی و به کارگیری مصالح مقاوم را از جمله مسائل این بخش میتوان نام برد.
از نظر اقتصادی اشتغال غالب در مشاغل غیر رسمی، رواج بیکاری و در نتیجه درآمد پایین اجتماعات محلی ساکن در بافت های با ساختار کالبدی ناکارآمد را میتوان بیان داشت.
از نظر مدیریت شهری تحمیل هزینه های بسیار بالا جهت سامان دهی، بهسازی و پاکسازی محیط های نامناسب ایجاد شده در پی نداشتن ساختار کالبدی مناسب در این نوع از سکونتگاه ها.
از منظر برنامه ریزی توسعه شهری ضرورت توجه و نگاه کیفی و اجتماعی به شهرها در عرصه برنامه ریزی شهری و طرح های توسعه شهری با توجه به گسترش روزافزون شهرها که اقدامات سریع عمرانی را به دنبال دارد و در پی آن ساختار کالبدی شهرها لزوما دچار تغییرات میشوند که متاسفانه این امرهمچنان مورد غفلت قرار گرفته است با توجه به این نکته که شناخت و تحلیل ساختار کالبدی محلات شهر به منظور ارتقای کیفیت زندگی شهری می تواند به بهبود عملکردهای اجتماعی اقتصادی و حفاظت از محیط زیست شهری و هم چنین به ارائه راه کارهایی برای توسعه آتی شهر که در نهایت منجر به ساماندهی شهر گردد، کمک نماید.
ه- مرور ادبیات و سوابق مربوطه (بیان مختصر پیشینه تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور پیرامون موضوع تحقیق و نتایج آنها و مرور ادبیات و چارچوب نظری تحقیق):
تحقیقات داخلی
پایان نامه :
مطالعه تطبیقی کیفیت زندگی در بافتهای خودرو و برنامه ریزی شده اسلامشهر (مورد پژوهی قائمیه و واوان) معصومه فتحعلیان، دانشگاه هنر تهران
هدف کلی از این پژوهش ، تبیین کیفیت زندگی شهری و بررسی آن درسکونتگاه هایی با بافت خودرو و برنامه ریزی شده با مورد مطالعاتی قائمیه به عنوان محله خودرو در اسلامشهر وواوان به عنوان محله برنامه ریزی شده در جوار آن بوده است. مدل تحقیق بعد از طی چهار گام و با تأ کید بر بومی کردن شاخص ها از یازده مؤلفه اصلی مسکن، محله، آمد و شد، امکانات و تسهیلات، تفریح و فراغت، امنیت، فرصت ها و تهدیدهای اقتصادی، بهداشت محیط زیست، روابط همسایگی، حس تعلق و مدیریت و حکمروایی شهری تشکیل شده است. مدل مفهومی تحقیق به کمک شیوه تحلیل عاملی روایی سنجی شد. این تحلیل نشان داد که شاخص های مورد نظر ۷۸ % پراش جامعه آماری را بیان میکنند که این رقم مبیّن روایی مدل تحقیق است. در این پژوهش بعد ذهنی کیفیت زندگی با بررسی میزان رضایتمندی ساکنان دو محله از شاخص های کیفیت زندگی با کمک طیف پنج گزینه ای لیکرت مورد پژوهش قرار گرفت. جهت انجام این امر در هر محله۱۷۵ پرسش نامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده تکمیل شد. برخی شاخص های عینی نیز با روش مشاهده کارشناسی و مطالعات کتابخانه ای سنجیده شد و در نهایت به منظور تحلیل همزمان شاخص های عینی و ذهنی استفاده شد. برای مطالعه تطبیقی دو محله از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد و در نتیجه بررسی فرضیه تحقیق که کیفیت زندگی مطلوب تری را برای بافت برنامه ریزی شده در نظر گرفته بود تأ یید و مشخص شد امتیازکیفیت زندگی مطلوب تری دارد ، درزمینه هایی چون آمد و شد، امکانات و تسهیلات، تفریح و فراغت نمود بیشتری داشته است در حالی که در ارتباط با حس تعلق، روابط همسایگی و امنیت، وضعیت بافت خودرو (قائمیه) مطلوب تر ارزیابی شده است.
مقالات
در ارتباط با کیفیت زندگی شهری میتوان به همایش که برای اولین بار در ۴و ۵ اردیبهشت ١٣٨٩ توسط معاونت امور شهری اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران با همکاری دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی ایران برگزار گردید اشاره کرد. مقالات این همایش در پنج محور اساسی شامل: ١)محیط فیزیکی و زیرساخت؛ ٢) مولفه های اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی؛ ٣) سلامت در مناطق شهری؛ ۴) امنیت غذا و تغذیه و ۵) حکمرانی و سلامت شهری دسته بندی شده اند که علاوه بررسی ابعاد متنوع سلامت شهری مقالات متعددی نیز در رابطه با کیفیت زندگی شهری در ابعاد مختلف ارائه گردید.
تحقیقات خارجی
تحقیقات کیفیت زندگی چهار دهه تجربی عملی را پشت یر می گذارد. این گونه تحقیقات ابعاد مختلفی از زندگی و محیط فیزیکی را در بر میگیرد. طی سالهای اخیر، کیفیت زندگی به مثابه یک هدف اصلی توسعه جامعه، ماهیت سیاسگذاری های بسیاری از کشورها را تحت تاثیر قرار داده است. کیفیت زندگی ویژگی های کلی اجتماعی، اقتصادی محیط را نشان می دهد،که میتواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای نظارت بر برنامه ریزی توسعه اجتماع به کار رود.
امروزه کیفیت زندگی به عنوان مفهومی چند بعدی و مهم در زندگی جوامع در بسیاری از رشته ها از جمله نفوذ یافته است.
نخستین بار در سالهای ١٩٣٠ کیفیت زندگی از سوی محققین در ارتباط با اما آنچه از آن به عنوان مطالعات پزشکی مورد توجه قرار گرفت. (۱۹۸۶Wish: )
مطالعات کیفیت زندگی در حیطه جامعه شناسی شهری، برنامه ریزی شهری وجغرافیای شهری در سالهای ١٩۶٠ در کشورهای پیشرفته صنعتی موردتوجه قرار گرفت. نخستین اقدامات پیشگامانه در ارائه شاخص های کیفیت زندگی یاد میشود، توسط مسئولین شهرداری جکسون ویل ۵ و فلوریدا ۶ درسال ١٩٨۶ انجام شد. ( Bell and Morse:1999)
مطالعات جغرافیایی در ارتباط با کیفیت زندگی از سالهای ١٩٧٠ با رویکرد فضایی و ناحیه ای وارد ادبیات جغرافیایی شد. بررسی و تحلیل اوضاع نامناسب کیفیت زندگی در نواحی مختلف جغرافیایی در اشکال متنوع مورد توجه بسیاری از
جغرافیدانان است. کیفیت زندگی به عنوان یک زمینه کاری درجغرافیای اجتماعی شهرها متاثر از نظریات جامعه شناسی شهری و اقتصاد شهری است. ( ۱۹۶۹:Wilson)
در سال ١٩٧۵ در کنفرانس سازمان ملل متحد بر ابعاد اجتماعی مسکن، مفهوم کیفیت زندگی و بهزیستی اجتماعی در برنامه های توسعه مسکن تاکید جدی شد.
دیوید اسمیت در جغرافیا برای بررسی کیفیت زندگی، رفاه و عدالت اجتماعی ازشاخص های اجتماعی ذهنی و مقایسه عینی استفاده کرد. برای سنجش مورد اول از پرسشنامه و برای مورد دوم از مشاهده و آمار استفاده کرد. شاخصهای مورد تاکید« اسمیت » را بهداشت، مسکن، خدمات عمومی، شادمانی خانوادگی، تعلیم و تربیت، فرصتهای اشتغال، حقوق و مزد، خوراک، حق رای، امید به زندگی، مصرف سرانه پروتئین حیوانی، در صد ثبت نام در مدارس، تعداد متوسط تلفن و روزنامه و نظایر آن تشکیل میدادند. (اسمیت ،١٣٨١)
افزایش توجه های بین المللی به بحث کیفیت زندگی و بهزیستی بشر منجر به گردهمایی ها و کنفرانس هایی گردید که در چهار چوب چنین پژوهش هایی میتوان به اشاره نمود که یک کنفرانس بین المللی میان رشته ای از محققان اروپا، آمریکای شمالی و استرالیا (RIVM)- موسسه ملی سلامت عمومی در هلند به منظور اینکه تخصص های مختلف را در ارتباط با تحقیقات رایج در کیفیت محیط شهری را ترکیب نموده برگزار گردید. اهداف اصلی این همایش که در آوریل سال ٢٠٠٢ در شهر اوترچ (Utrecht)برگزار شد به قرار زیر بود:
- شناسایی مفاهیم کلیدی، تئوریها و مدلهای رایج در پژوهش های کیفیت محیط شهری؛
- بررسی ابعاد چند گانه کیفیت محیط شهری و بهزیستی انسان؛
- تبادل یافته ها و آگاهی های رویکرد متفاوت علمی به منظور تجربه و تحلیل ابعادکلیدی موضوع؛
- توجه به روابط واقعی و بالقوه بین تحقیقات دانشگاهی و سیاست های عمومی طراحی شده برای دستیابی به کیفیت زندگی شهری در شهرهای قرن بیستم و یکمی.
بررسیهای به عمل آمده مشخص میسازد، عدم وجود چهار چوب کلی در تحقیقات کیفیت زندگی به عنوان یک مانع در فرایند مطالعات مورد تایید قرار گرفته است .(Pacione:2003)
و – جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق:
در سال های اخیر مفهوم کیفیت زندگی از ابعاد و جنبه های مختلف بارها مورد توجه محققان، متفکران رشته های مختلف از جمله برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. استفاده از مقایسه تطبیقی به منظور ارزیابی اثرات ساختار کالبدی محلات بر کیفیت زندگی شهروندان (مطالعه موردی: محلات نارمک وگلشن (خاک سفید) شهر تهران) از جمله نوآوری های بکاررفته در نگارش و تدوین این پایاننامه است.
[شنبه 1400-08-22] [ 04:08:00 ب.ظ ]
|